چت دانلود

www.enjil.me

مزامیر 1
1
کتاب اول
(مزامیر 1‏-41)
خوشبختی واقعی
1‌خوشا به حال کسی‌که
با شریران مشورت نمی‌کند
و به راه گناهکاران نمی‌رود
و با مسخره‌کنندگان همنشین نمی‌شود،
2بلکه خوشی او اطاعت از شریعت خداوند است
و شب و روز به دستورات او می‌اندیشد.
3او مانند درختی است که در کنار نهر آب کاشته شده باشد،
میوهٔ خود را در موسمش می‌دهد
و برگهایش پژمرده نمی‌گردد
و در همهٔ کارهای خود موفّق است.
4امّا شریران چنین نیستند.
بلکه آنان مانند کاهی هستند که باد آنها را پراکنده می‌سازد.
5بنابراین شریران در روز داوری محکوم خواهند گردید
و در جمع ایمانداران نخواهند ایستاد.
6خداوند راهنما و حافظ نیكوکاران است
امّا عاقبت بدکاران هلاکت و نابودی است.
2
پادشاهِ برگزیدهٔ خدا
1چرا ملّتها شورش می‌کنند؟
چرا مردم بی‌جهت دسیسه می‌چینند؟
2پادشاهان زمین قیام می‌کنند،
و حاکمان علیه خداوند و برگزیدهٔ او توطئه می‌نمایند.
3آنها می‌گویند: «بیایید زنجیر بندگیِ خداوند را پاره کنیم
و خود را از قید و بند او آزاد سازیم.»
4خداوند که در آسمان بر تخت خود نشسته است،
به نقشه‌های ایشان می‌خندد.
5آنگاه از روی خشم آنها را سرزنش می‌نماید
و با غضب خود آنها را به وحشت انداخته، می‌فرماید:
6«من پادشاهِ برگزیدهٔ خود را در صهیون،
کوه مقدّس خود، بر تخت نشانده‌ام.»
7پادشاه می‌گوید: «من فرمان خداوند را اعلام می‌کنم، او به من گفته است:
'از امروز من پدر تو شده‌ام،
و تو پسر من هستی.
8تو از من بخواه، و من تمام ملّتها را میراث تو می‌سازم؛
و تمام زمین از آن تو خواهد بود.
9تو با عصای آهنین بر آنان حکمرانی خواهی کرد
و مانند کوزهٔ کوزه‌گران آنان را درهم خواهی شکست.'»
10اکنون ای پادشاهان، توجّه کنید
و ای حکمرانان روی زمین، آگاه باشید.
11خداوند را با ترس و لرز خدمت کنید.
12در برابر او تعظیم کنید،
مبادا خشم او برافروخته شده
شما را هلاک سازد.
خوشا به حال کسانی‌که به او پناه می‌برند.
3
سرود داوود وقتی از دست پسرش ابشالوم گریخت
توکّل بر خدا هنگام سختی‌ها
1خداوندا، دشمنان بسیار دارم،
عدّهٔ زیادی علیه من برخاسته‌اند.
2آنها دربارهٔ من صحبت می‌کنند و می‌گویند:
«خدا او را کمک نخواهد کرد.»
3امّا تو ای خداوند، همیشه سپر من در برابر خطرات هستی؛
تو به من پیروزی می‌بخشی
و به من شجاعت می‌دهی.
4به حضور خداوند فریاد می‌کنم
و او از کوه مقدّس خود مرا اجابت می‌کند.
5آسوده می‌خوابم و دوباره بیدار می‌شوم
زیرا خداوند از من مراقبت می‌کند.
6از دهها هزار دشمنی که
مرا از هر طرف احاطه کرده‌اند ترسی ندارم.
7ای خداوند برخیز، ای خدا مرا نجات بده.
دشمنانم را مجازات کن
و قدرت آنها را درهم بشکن تا نتوانند به من آسیبی برسانند.
8رهایی از سوی خداوند است
و او به مؤمنین خود برکت خواهد داد.
4
سرود داوود
دعای شامگاهان برای درخواست کمک
1ای خدا، ای مدافع من،
دعای مرا مستجاب فرما.
هرگاه پریشان بودم، تو به فریاد من رسیدی،
اکنون نیز از روی کَرَم، دعای مرا بشنو.
2ای مردم، تا به کی به من اهانت می‌کنید؟
تا به کی چیزهای باطل را دوست خواهید داشت
و از آنها پیروی خواهید کرد؟
3بدانید که خداوند نیکوکاران را برای خود انتخاب کرده است.
وقتی به حضور او دعا می‌کنم، دعای مرا می‌شنود.
4خشم سبب گناه شما نشود.
وقتی‌که به بستر خود می‌روید،
در سکوت تفکّر کنید.
5برای خداوند قربانی‌های شایسته تقدیم کنید
و به او توکّل نمایید.
6بسا کسانی‌که می‌پرسند:
«آیا خوشبختی را خواهیم دید؟»
خداوندا، بر ما رحمت فرما.
7خوشی فراوان در قلب من نهاده‌ای،
زیادتر از خوشی‌ای که
مردم از مشاهدهٔ محصول فراوان خود می‌بینند.
8آسوده به بستر می‌روم و می‌خوابم، زیرا ای خداوند، تو یگانه کسی هستی که به من اطمینان می‌بخشی.
5
سرود داوود
دعا برای محافظت
1خداوندا، دعای مرا بشنو
و به زاری من توجّه فرما!
2ای پادشاه و ای خدای من،
به فریاد من گوش فرا ده.
من به درگاه تو دعا می‌کنم.
3خداوندا، سحرگاهان آواز زاری مرا می‌شنوی
و هر صبح به درگاه تو دعا می‌کنم
و انتظار می‌کشم.
4زیرا تو ای خدا، از شرارت بیزار هستی
و گناهکاران به بارگاهت راه ندارند.
5متکبّران در پیشگاه تو نخواهند ایستاد
و از همهٔ شریران نفرت داری.
6دروغگویان را نابود می‌سازی،
و از مردم قاتل و فریبکار بیزاری.
7امّا به‌خاطر محبّت عظیم تو،
من می‌توانم به خانهٔ تو داخل شوم
و در معبد مقدّست،
تو را با احترام پرستش نمایم.
8خداوندا، دشمنان بسیار دارم،
مرا به راه راستی و عدالت هدایت نما.
9راستی در دهان ایشان نیست،
دلهایشان از شرارت پُر است،
گلوی ایشان مانند گور است
و زبانی ریاكار دارند.
10خدایا، آنها را به سزای كارهایشان برسان
و در دام خودشان گرفتارشان کن.
به‌خاطر سرپیچی‌های زیادشان
آنها را از بارگاه خود بران،
زیرا علیه تو شورش نموده‌اند.
11امّا کسانی را که به تو پناه می‌آورند، شاد گردان
تا برای همیشه از خوشی بسرایند.
زیرا تو پناهگاه آنان می‌باشی.
دلهای آنانی که تو را دوست دارند، از خوشی سرشار ساز.
12چون تو ای خداوند، راستان را برکت می‌دهی
و با سپر محبّت خود از آنان دفاع می‌کنی.
6
سرود داوود
دعا برای کمک در وقت سختی
1خداوندا، نسبت به من خشمگین مباش
و در غضب خود مرا تنبیه نکن.
2خداوندا، افسرده دلم، بر من رحم فرما؛
بسیار ناتوانم، پس ای خداوند یاریم کن.
3جان من بشدّت پریشان است.
ای خداوند تا به کی صبر کنم؟
4بیا ای خداوند و مرا نجات بده؛
مرا به به‌خاطر رحمت خود رهایی ده.
5در دنیای مردگان یادی از تو نیست
و کسی در آنجا تو را سپاس نمی‌گوید.
6از ناله خسته شده‌ام.
هر شب سیل اشک
در رختخواب من جاری است.
7به سختی می‌توانم ببینم؛
چشمانم ورم کرده‌اند
زیرا از دست دشمنانم گریهٔ بسیار نموده‌ام.
8ای بدکاران، از من دور شوید،
زیرا خداوند صدای گریهٔ مرا شنیده است.
9خداوند التماس مرا شنیده
و دعای مرا مستجاب نموده است.
10دشمنانم بشدّت شرمنده گردیده
و با خجالت از پیشگاه خداوند رانده می‌شوند.
7
سرود داوود برای خداوند به‌خاطر کوشی بنیامینی
دعای دادخواهی
1ای خداوند، خدای من! به تو پناه می‌آورم.
مرا از دست تعقیب‌کنندگانم برهان.
2وگرنه آنها مانند شیری مرا خواهند درید
و تکه‌تکه خواهند کرد،
و کسی به داد من نخواهد رسید.
3ای خداوند، خدای من! اگر گناهی از من سر زده،
یا به کسی ظلمی کرده باشم،
4یا به دوستان خیانت،
و یا بدون سبب مال دشمنانم را غارت کرده باشم،
5آنگاه بگذار دشمنانم مرا دستگیر کنند
و بر زمین پایمالم کرده
و با خاک یکسانم نمایند.
6ای خداوند، برخیز و با غضب خود
در مقابل خشم دشمنانم بایست.
ای خدا، بیدار شو
و عدالت را اجرا نما.
7همهٔ مردم را به پیشگاهت جمع کن
و از بارگاه ملکوتی‌ات بر آنها داوری فرما.
8تو ای خداوند داور همهٔ مردم هستی،
مرا نیز ای خداوند، مطابق عدالت
و راستی‌ای که در من است داوری نما.
9ای خدای عادل که از افکار و نیّت دلهای همهٔ مردم آگاهی،
شرارت و بدی را از بین ببر
و عدالت و راستی را به جای آن برقرار ساز.
10خدا نگهبان من است
و راست‌دلان را نجات می‌دهد.
11خداوند داور عادل است
و همیشه شریران را محکوم می‌کند.
12اگر کسی از گناه خود توبه نکند،
خداوند برای هلاکت او شمشیر خود را تیز
و کمان خود را آماده می‌نماید.
13سلاح کشندهٔ او آماده
و تیرهای آتشین او در کمان است.
14نگاه کنید که اشخاص بدکار چگونه به شرارت فکر می‌کنند،
آنها نقشهٔ شریرانه می‌کشند و با نیرنگ عمل می‌کنند.
15برای دیگران چاه می‌کنند،
امّا خودشان در آن می‌افتند.
16پس به‌خاطر شرارتشان مجازات می‌شوند
و ظلم آنها دامنگیر خودشان می‌گردد.
17خداوند را به‌خاطر عدالتش شکر می‌کنم؛
و نام خداوند متعال را می‌سرایم.
8
سرود داوود
جلال خداوند و افتخار انسان
1ای خداوند، خداوند ما!
چه پرشکوه است نام تو در سراسر جهان!
و جلال تو برتر است از آسمانها.
2کودکان و شیرخوارگان شكوه تو را می‌سرایند.
تو دشمنان و انتقام گیرندگان را ساکت می‌کنی،
و از دشمنی آنان در امان هستی!
3هنگامی‌که به آسمان نگاه می‌کنم که تو آن را آفریده‌ای،
و به ماه و ستارگانی که تو در آن قرار داده‌ای،
4انسان چیست که به او می‌اندیشی،
و به او چنین توجّه می‌نمایی؟
5او را اندکی پایین‌تر از خود آفریدی
و تاج جلال و افتخار را بر سر او نهادی.
6او را اشرف مخلوقات نهادی؛
و اختیار همه‌چیز را به دست او سپردی:
7گوسفندان و گاوان و حیوانات وحشی،
8مرغان هوا، ماهیان دریا،
و همهٔ جانوران آبزی را.
9ای خداوند، خداوند ما!
چه مجید است نام تو در سراسر جهان.
9
سرود داوود
سپاس از خدا به‌خاطر عدالتش
1خداوندا، با تمامی دل تو را شکر می‌کنم
و کارهای عالی تو را به همه خواهم گفت.
2در تو خوشحال و شادمان خواهم بود
و نام تو را ای متعال، خواهم سرایید.
3وقتی‌که دشمنانم عقب‌نشینی کنند،
در پیشگاه تو به زمین افتاده هلاک خواهند شد.
4تو مرا با امانت و انصاف داوری کرده‌ای
و عادلانه بر جایگاه داوری نشسته‌ای.
5ملل جهان را سرزنش نموده،
مردمان بدکار را از بین برده‌ای،
و نامشان را برای ابد محو کرده‌ای.
6دشمنان برای همیشه نابود شدند،
و شهرهایشان را به خرابه تبدیل کردی
که حتّی یادی از آنها باقی نماند.
7امّا خداوند همیشه پادشاه است،
او تخت خود را برای داوری برقرار نموده است.
8او جهان را با عدالت
و امّتها را با انصاف داوری می‌نماید.
9خداوند پناه مظلومان،
و جایگاه امن در هنگام سختی‌هاست. خداوندا،
10آنانی که تو را می‌شناسند، بر تو توکّل می‌کنند،
زیرا تو ای خداوند، طالبان خود را ترک نکرده‌ای.
11سرود ستایش خداوند را، که در صهیون سلطنت می‌کند، بسرایید.
کارهای او را به همهٔ ملتّها اعلام کنید.
12او از قاتلان انتقام می‌گیرد،
و فریاد رنجدیدگان را فراموش نمی‌کند.
13ای خداوند، ببین دشمنانم چگونه مرا عذاب می‌دهند؛
بر من رحم کن،
و مرا از مرگ رهایی ده.
14تا من در حضور مردم اورشلیم به‌خاطر نجات خود، تو را ستایش کنم و شادی نمایم.
15کافران در چاهی که برای دیگران کنده‌بودند، افتادند
و در دامی که برای دیگران گذاشته‌ بودند، گرفتار شدند.
16خداوند با داوری عادلانهٔ خویش، خود را آشكار نموده است،
و بدکاران، در دام خودشان گرفتار شده‌اند.
17شریران و همهٔ اقوامی که خدا را فراموش کرده‌اند،
به هلاکت می‌رسند.
18نیازمندان فراموش نمی‌شوند،
و امید مسکینان از بین نمی‌رود.
19ای خداوند برخیز
و کافران را داوری کن،
تا انسان فانی پیروز نگردد.
20خداوندا، آنها را بترسان و به آنان بفهمان که انسانها‌یی فانی هستند.
10
دعای دادخواهی
1خداوندا، چرا دور ایستاده‌ای؟
چرا هنگامی‌که ما در سختی هستیم خود را پنهان می‌کنی؟
2شریران متکبّرند و بر فقیران ستم می‌کنند،
آنان را در دامهای خودشان گرفتار کن.
3شریران به مقاصد شریرانهٔ خود افتخار کرده،
طمعکاران را می‌ستایند و خداوند را انکار می‌کنند.
4شریران در غرور خود به خداوند توجّه ندارند،
و در فکر ایشان، خدا جایی ندارد!
5مرد شریر در همه‌چیز موفّق است،
او دشمنان خود را به هیچ می‌شمارد
و نمی‌تواند داوری خدا را بفهمد.
6در دل خود می‌گوید: «هرگز نخواهم افتاد،
هرگز مشکلی نخواهم داشت.»
7سخنانش سراسر دروغ، نفرین و تهدید است
و شرارت و گناه از زبانش جاری است.
8در روستاها برای کشتن مردم بی‌گناه کمین می‌کند،
و مراقب است تا اشخاص بیچاره را گرفتار سازد.
9مانند شیر در مخفیگاه خود کمین می‌کند
و در انتظار مردم درمانده است
تا آنها را به دام اندازد.
10مردم بیچاره در مقابل آنان تعظیم می‌کنند
و اسیر قدرت آنان می‌گردند.
11مرد شریر در دل خود می‌گوید:
«خدا فراموش کرده و روی خود را برگردانیده است.»
12ای خداوند، ای خدای من، برخیز و شریران را مجازات کن،
بیچارگان را فراموش مکن.
13چگونه شریر می‌تواند به خدا اهانت کند
و به خود بگوید که خدا مرا مجازات نخواهد کرد؟
14امّا تو ای خداوند، غم و مصیبت مردم را می‌بینی،
تو همیشه برای کمک به درماندگان آماده‌ای،
و توکّل آنان به توست،
تو مددکار یتیمان هستی.
15بازوی مردم شریر و بدکار را بشکن
و آنها را به‌خاطر خطاهایشان مجازات کن
تا شرارتشان از بین برود.
16خداوند تا به ابد پادشاه است.
کسانی‌که خدایان دیگر را پرستش می‌کنند،
از زمین وی رانده خواهند شد.
17ای خداوند، تو دعای فروتنان را می‌شنوی.
دل آنان را قوی می‌گردانی و به فریاد و زاری آنان گوش می‌دهی.
18تو گریهٔ یتیمان و ستمدیدگان را می‌شنوی،
تو به نفع آنان داوری خواهی کرد.
11
سرود داوود
توکّل بر خداوند
1من به خداوند توکّل دارم.
چرا به من می‌گویید:
«مانند پرنده به کوهها فرار کن.
2زیرا شریران کمان به دست گرفته
و تیر را به زه نهاده‌اند
تا آن را در تاریکی به سوی نیکان پرتاب کنند.
3در زمانی که نیکی از بین رفته است،
نیکان چه می‌توانند بکنند؟»
4خداوند در معبد مقدّس خویش است.
تخت خدا در آسمان استوار است.
او همه‌جا مراقب مردم است
و هرچه می‌کنند، می‌داند.
5خداوند مردم نیک و بد را یکسان مورد آزمایش قرار می‌دهد.
او با تمام وجود از بدکاران بیزار است.
6بر شریران، باران آتش و گوگرد می‌فرستد
و نصیب آنان، بادهای سوزاننده است.
7خداوند عادل است و نیکوکاران را دوست می‌دارد
و درستکاران در پیشگاه او خواهند زیست.
12
سرود داوود
درخواست کمک در زمانهٔ شریر
1خداوندا، مدد فرما!
زیرا دیگر اشخاص نیکوکار وجود ندارند
و انسان وفادار در میان آدمیان یافت نمی‌شود.
2مردم به یکدیگر دروغ می‌گویند
و با چرب زبانی و ریاکاری با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند.
3خداوندا، زبانهای چرب و نرم را قطع کن
و اشخاص مغرور و متکبّر را خاموش ساز.
4ایشان می‌گویند: «با زبان خود موفّق خواهیم شد.
هرچه بخواهیم می‌گوییم
و هیچ‌کس نمی‌تواند مانع ما شود.»
5خداوند می‌فرماید:
«چون بر مردم مسکین ظلم شده
و فریاد و نالهٔ فقیران برخاسته است،
می‌آیم و امنیّتی را که می‌خواستند به آنها می‌دهم.»
6وعده‌های خداوند قابل اطمینان
و مانند نقره‌ای که هفت بار در کوره تصفیه شده باشد،
صاف و بی‌آلایش هستند.
7‏-8خداوندا، شریران همه‌جا رخنه کرده‌اند
و شرارت مورد ستایش است!
ما را همیشه در پناه خود نگه‌دار
و از این زمانهٔ شریر محافظت فرما.
13
سرود داوود
دعا برای رهایی از دست دشمنان
1خداوندا، تا به کی مرا فراموش می‌کنی؟ آیا برای همیشه؟
تا به کی رویت را از من برمی‌گردانی؟
2تا به کی باید بار مشکلات را بکشم
و شب و روز دلم پُر از غم باشد؟
تا به کی دشمن من، بر من برتری داشته باشد؟
3ای خداوند، خدای من! بر من توجّه کن و به دعایم پاسخ بده!
به من نیرو ببخش و از مرگ نجاتم ده.
4مبادا دشمنانم بگویند: «ما بر او پیروز شدیم.»
نگذار که دشمنانم از شکست من شاد شوند.
5امّا من به رحمت تو توکّل دارم و دل من شاد است،
زیرا تو مرا نجات خواهی داد.
6در وصف تو ای خداوند سرود خواهم خواند،
چون تو بر من احسان کرده‌ای.
14
سرود داوود
شرارت انسان
(مزامیر 53)
1احمقان در دل خود می‌گویند:
«خدا وجود ندارد.»
اینها اشخاصی فاسد هستند
و کارهای زشت می‌کنند
و کار نیک از آنها سر نمی‌زند.
2خداوند از آسمان بر مردم روی زمین می‌نگرد
تا ببیند که آیا شخص فهمیده‌ای وجود دارد
که طالب خدا باشد.
3امّا همه گمراه و یکسان فاسد شده‌اند.
حتّی یک نفر نیكوکار هم در بین آنها نیست.
4خداوند می‌پرسد:
«آیا این بدکاران شعور ندارند
که بندگان مرا مانند نان می‌خورند
و مرا به یاد نمی‌آورند؟»
5امّا آنها به وحشت خواهند افتاد،
زیرا خدا مددکار نیکوکاران است.
6وقتی بدکاران نقشه‌های مسکینان را خراب می‌کنند،
خداوند پناهگاه آنان است.
7ای کاش پیروزی
برای بنی‌اسرائیل از صهیون بیاید،
وقتی خداوند قوم خود را از اسارت آزاد کند،
یعقوب شاد خواهد شد و بنی‌اسرائیل شادی خواهد کرد.
15
سرود داوود
مقرّرات خداوند
1ای خداوند، چه کسی به خیمهٔ مقدّس تو وارد خواهد شد؟
چه کسی در کوه مقدّس تو عبادت خواهد کرد؟
2کسی‌که بی‌عیب، نیكوکار، راستگو و صمیمی باشد.
3غیبت ننماید،
در حق دوستان خود بدی نکرده
و به تهمت‌ها گوش ندهد.
4گناهکاران را حقیر شمارد
و نیکوکاران را احترام گذارد،
به قول خود وفا کند
هرچند به ضررش باشد،
5از رباخواری پرهیز نماید
و با رشوه گرفتن، علیه مردم بی‌گناه شهادت ندهد.
کسانی‌که اینها را انجام دهند، همیشه استوار خواهند بود.
16
سرود داوود
سرود اطمینان
1خدایا، مرا محافظت فرما، زیرا به تو پناه آورده‌ام.
2به خداوند گفتم: «تو خداوند من هستی،
و هر چیز نیكویی که دارم، از توست.»
3ایمانداران این سرزمین، اشخاص نجیبی هستند
و دلخوشی من به ایشان است.
4آنهایی که پیرو خدایان دیگر هستند،
غم و اندوهشان زیاد می‌شود.
در مراسم قربانی‌های آنها شرکت نمی‌کنم
و نام آنها را ذکر هم نخواهم کرد.
5خداوندا، تو همه‌چیز من هستی
و آنچه را که نیاز دارم، به من عطا کرده‌ای.
آیندهٔ من در دست توست.
6آنچه را که نصیب من کرده‌ای
بسیار عالی و نیکوست.
7خداوند را شکر می‌کنم، زیرا که مرا راهنمایی می‌کند.
شبانگاه نیز وجدانم به من هشدار می‌دهد.
8هرگز خدا را فراموش نمی‌کنم،
او همیشه نزد من است، هیچ چیز نمی‌تواند مرا بلغزاند.
9بنابراین سپاسگزار و شادمان هستم
و احساس امنیّت کامل می‌کنم.
10زیرا تو مرا از قدرت مرگ می‌رهانی.
من با وفاداری تو را خدمت کرده‌ام
و تو جانم را در دنیای مردگان ترک نخواهی کرد.
11تو راه زندگی را به من نشان خواهی داد.
حضور تو، مرا از خوشی لبریز می‌کند
و به من شادی ابدی می‌بخشد.
17
دعای داوود
دعای شخص بی‌گناه
1خداوندا، التماس دادخواهی مرا بشنو.
به درخواست کمک من توجّه نما
و به دعای بی‌ریای من گوش فرا ده.
2تو از من پشتیبانی خواهی کرد،
زیرا تو حقیقت را می‌دانی.
3تو از دل من آگاهی
شب هنگام نیز نزد من آمده‌ای
و مرا کاملاً آزموده‌ای،
خطایی در من نیافته‌ای،
سخنی به خطا نگفته‌ام. 4مانند دیگران به شرارت سخن نگفته‌ام،
من همهٔ دستورات تو را اطاعت کرده‌ام
و به راه شریران نرفته‌ام.
5من همیشه راههای تو را پیموده
و از آن انحراف نورزیده‌ام.
6خدایا، من از تو کمک می‌خواهم. زیرا تو به داد من می‌رسی،
پس به من گوش فرا ده و دعای مرا بشنو.
7ای نجات‌بخش مردمِ بی‌پناه، رحمت بی‌کران خود را بر من آشکار کن.
در نزد تو از شرّ دشمنان در امان خواهم بود.
8مرا مانند چشمان خود محافظت کن
و در سایهٔ بالهایت پناهم ده.
9از دست غارتگران و دشمنان جانم
که مرا احاطه کرده‌اند نجاتم بده.
10آنها رحم ندارند و سخنان غرورآمیز می‌گویند.
11دور مرا گرفته‌اند
و می‌خواهند مرا به زمین بزنند.
12آنها مانند شیر، در پی فرصت هستند تا مرا بدرند
و همچون شیر جوانی در بیشهٔ خود کمین کرده‌اند.
13برخیز ای خداوند، با آنها روبه‌رو شو و آنها را سرنگون نما
و با شمشیر خود، جان مرا از دست مردمان شریر نجات بده.
14ای خداوند، مرا از دست کسانی‌که به دنیا دل بسته‌اند، نجات بده.
شکم آنها را با آنچه برایشان ذخیره کرده‌ای، پُر کن
و به فرزندان آنها بیش از کفایت بده
تا برای نوه‌های آنها نیز باقی بماند.
15امّا من روی تو را خواهم دید، چون خطایی مرتکب نشده‌ام
و چون برخیزم، از دیدن روی تو شادمان خواهم شد.
18
دعای داوود بندهٔ خداوند در روزی که خداوند او را از دست شائول و تمامی دشمنانش رهایی داد
سرود پیروزی
(دوم سموئیل 22‏:1‏-51)
1ای خداوند، ای توانایی من!
تو را دوست می‌دارم.
2خداوند پشتیبان من است؛
پناهگاه مستحکم من،
خدای من نجات‌دهندهٔ من است.
او همانند یک پناهگاه از من محافظت می‌کند؛
او مرا حمایت می‌کند و مرا در امنیّت نگاه می‌دارد.
3خداوند را که شایستهٔ سپاس و ستایش است، می‌طلبم
و از شرّ دشمنان در امان هستم.
4طنابهای گور به دورم حلقه زده‌اند
و امواج نابود‌کننده احاطه‌ام کرده‌اند.
5طنابهای گور به دورم حلقه زده‌اند
و مرگ دام خود را بر سر راهم قرار داده.
6در مشکلاتم به حضور خداوند زاری نمودم.
از خدای خود کمک خواستم.
او از معبد بزرگ خود نالهٔ مرا شنید
و فریاد من به گوشش رسید.
7آنگاه زمین لرزید و تکان خورد.
و بنیاد کوهستان از شدّت خشم او به لرزه افتاد.
کوهها لرزیدند و اساس آنها متزلزل شد.
8از سوراخهای بینی او دود برآمد.
از دهانش زغال برافروخته و آتشِ کُشنده بیرون آمد.
9او آسمان را شكافت و فرود آمد
و زیر پاهایش ابرهای سیاه بود.
10با سرعت بر فرشتهٔ بالدار خود پرواز کرد
او بر بالهای باد پرواز کرد.
11او با تاریکی خود را پوشاند
و ابرهای سیاهِ باران‌زا احاطه‌اش کردند.
12نور درخشان حضور او
با تگرگ و شعلهٔ افروخته،
پردهٔ ابرهای سیاه را شکافت.
13خداوند نیز در آسمانها با صدای رعدآسا سخن گفت
و صدای خداوند متعال شنیده شد.
14تیرهای خود را پرتاب نمود و دشمنان خود را پراکنده ساخت
و با رعد و برق، همه را آشفته کرد.
15کف دریا ظاهر شد،
و بنیاد زمین آشکار گردید
هنگامی که دشمنانت را توبیخ کردی
و با خشم بر آنها غریدی.
16خداوند دستش را از آسمان دراز کرد و مرا برگرفت؛
و از آبهای عمیق مرا بیرون كشید.
17او مرا از دست دشمنان قدرتمندم
و از دست تمام آنانی که از من متنفّرند رهانید.
آنها برایم خیلی قوی بودند.
18وقتی در سختی بودم، بر سرم ریختند،
امّا خداوند از من حمایت کرد.
19او مرا کمک کرد تا از خطر رهایی یابم؛
او مرا نجات داد زیرا از من خشنود بود.
20خداوند به‌خاطر نیكو‌كاری‌ام به من پاداش داد
و به‌خاطر بی‌گناهی‌ام به من برکت داد.
21من دستورات خداوند را بجا آورده
و روی خود را از خدا برنگردانیده‌ام،
22احکام او را انجام داده‌
و از اوامر او سرپیچی نکرده‌ام.
23در پیشگاه او بی‌عیب بوده‌
و از گناه خودداری کرده‌ام.
24بنابراین به‌خاطر نیكوکاری‌ام به من پاداش داد
و به‌خاطر بی‌گناهی‌‌ام به من برکت عطا نمود.
25ای خداوند تو با اشخاص وفادار، وفادار هستی،
و به مردم بی‌عیب، نیكویی می‌كنی.
26با کسانی‌که پاک هستند به پاکی رفتار می‌نمایی
و با کسانی‌که کجرو هستند مخالفت می‌کنی.
27تو فروتنان را نجات می‌بخشی
و اشخاص متکبّر را سرنگون می‌کنی.
28ای خداوند تو نور من هستی،
تو تاریكی مرا روشن گردان.
29با نیروی تو به دشمن یورش می‌برم
و دژهای آنان را درهم می‌شکنم.
30راه خدا کامل و وعدهٔ خداوند قابل اطمینان است.
او حافظ کسانی است که به او پناه می‌آورند.
31خداوند تنها خداست؛
خدا تنها تکیه‌گاه ماست.
32خداست که مرا قدرت بخشیده،
و راه مرا امن ساخته است.
33پاهای مرا مانند پاهای آهو ساخته
و بر کوهها استوارم نموده است.
34دستهایم را برای جنگ تعلیم می‌دهد
تا بتوانم قویترین کمان را به دست گیرم.
35ای خداوند تو از من حمایت نموده و مرا نجات دادی؛
توجّه تو مرا قوی گردانید،
و کمک تو مرا حفظ نمود.
36راه را برای قدمهایم وسیع ساختی
تا پاهایم نلغزد.
37دشمنانم را تعقیب کردم و آنها را گرفتم
و تا آنها را از بین نبردم، بازنگشتم.
38آنها را بکلّی پایمال نمودم تا دیگر برنخیزند
و به زیر پاهایم جان دادند.
39تو برای مبارزه به من نیرو بخشیدی
و دشمنانم زیر پاهایم جان دادند.
40دشمنانم را متواری ساختی
و من کسانی را که از من نفرت داشتند، نابود کردم.
41آنها برای کمک زاری نمودند، امّا کسی به دادشان نرسید.
خداوند را صدا کردند، امّا او به آنها جوابی نداد.
42من آنها را همچون غبار خرد کردم،
که باد آنها را پراکنده می‌کند
و زیر پاهای خود مانند گل و لای کوچه، پایمال نمودم.
43تو مرا از دست مردم ستیزه‌گر رهانیدی،
و مرا فرمانروای ملتّها ساختی؛
و مردمی را که نمی‌شناختم، اکنون مرا خدمت می‌کنند.
44بیگانگان نزد من تعظیم می‌کنند
و دستوراتم را فوراً اطاعت می‌نمایند.
45آنها دلسرد شده‌اند
و با ترس و لرز از قلعه‌های خود بیرون می‌آیند.
46خداوند زنده است! حامی خود را ستایش می‌کنم،
متبارک باد خدای قدرتمند که مرا نجات می‌دهد.
47او در برابر دشمنان، مرا پیروزی می‌بخشد
و ملل جهان را به دست من مغلوب می‌سازد.
48او مرا از دست دشمنانم می‌رهاند،
خداوندا تو مرا نزد دشمنانم سرفرازم می‌سازی
و از چنگ مردم ظالم نجات می‌دهی.
49بنابراین من تو را در میان ملّتها ستایش می‌کنم
و سرود ستایش برای تو می‌خوانم.
50خدا پیروزی بزرگی نصیب پادشاه خود می‌کند
و به برگزیدهٔ خود، داوود، و فرزندان او
برای همیشه رحمت و شفقت نشان می‌دهد.
19
سرود داوود
جلال خدا در آفرینش
1آسمانها جلال خدا را بیان می‌کنند
و فلک، صنعت دست او را نشان می‌دهد.
2روزها معرفت خدا را اعلام می‌کنند
و شبها حکمت او را.
3نه سخنی شنیده می‌شود و نه کلامی.
4با وجود این، پیامشان به سراسر زمین می‌رسد
و ندای ایشان به سرتاسر جهان.
مکانی برای آفتاب در آسمان بنا نموده است،
5و آن مانند دامادی از حجلهٔ خود بیرون می‌آید،
و چون قهرمانی که با شادی برای دویدن به میدان می‌رود.
6از یک طرف آسمان شروع می‌کند
و به سوی دیگر آن می‌شتابد
و هیچ چیز از حرارتش در امان نیست.
شریعت خداوند
7شریعت خداوند کامل است
و جان را تازه می‌کند.
اوامر خداوند قابل اطمینان است
و ساده دلان را حکمت می‌بخشد.
8دستورات خداوند درست است
و دل را شاد می‌‌کند.
اوامر خداوند پاک است
و به انسان آگاهی می‌بخشد.
9احترام به خداوند نیکو و ابدی است.
احکام خداوند حق و کاملاً عادلانه است.
10مرغوبتر از طلای ناب،
و شیرین‌تر از عسل خالص است.
11آنها بندهٔ تو را هشیار می‌سازد
و پیروی از آنها پاداش بسیار دارد.
12کیست که از اشتباهات پنهانی خود آگاه باشد؟
خداوندا، گناهان پنهانی مرا بیامرز.
13همچنین مرا از گناهان عمدی بازدار.
مگذار که این گناهان بر من چیره شوند،
آنگاه بی‌عیب و بی‌گناه خواهم بود.
14ای خداوند، ای پناهگاه و ای نجات‌دهندهٔ من،
سخنان زبانم و دعاهایم مقبول درگاه تو باشد.
20
سرود داوود
دعای پیروزی
1خداوند در روز تنگی تو را مستجاب کند
و نام خدای یعقوب نگهبان تو باشد.
2از معبد بزرگ خود برای تو کمک بفرستد
و تو را از صهیون پشتیبانی کند.
3همهٔ هدایای تو را به یاد آورد
و از قربانی‌های تو خشنود گردد.
4آرزوهای قلبی‌ات را به تو عطا کند
و نقشه‌های تو را به انجام رساند.
5آنگاه به‌خاطر پیروزی تو بانگ شادی برمی‌آوریم
و پرچم خود را به نام خدای خویش برمی‌افرازیم.
خداوند تمام دعاهایت را مستجاب فرماید!
6اکنون می‌دانم که خداوند به برگزیدهٔ خود کمک می‌کند
و از مکان مقدّس خود او را اجابت می‌نماید
و به قوّت خود او را به پیروزی عظیم می‌رساند.
7گروهی به ارّابه‌های خود اعتماد می‌کنند
و گروهی به اسبهای خود،
امّا ما به قدرت خداوند، خدای خویش اعتماد می‌کنیم.
8آنها شکست می‌خورند و می‌‌افتند،
ولی ما برمی‌خیزیم و با اطمینان کامل می‌ایستیم.
9خداوندا، به پادشاه پیروزی عطا کن
و وقتی تو را می‌طلبیم ما را اجابت فرما.
21
سرود داوود
سپاسگزاری برای پیروزی
1خداوندا، پادشاه به‌خاطر توانایی که به او بخشیدی شادمان است،
و برای اینکه او را پیروز گرداندی شادی می‌کند.
2آرزوهایش را برآوردی
و هیچ یک از خواهش‌های او را رد نکردی.
3او را با برکات نیکو استقبال نمودی
و تاجی از طلای ناب بر سر او گذاردی.
4او از تو طول عمر درخواست نمود
و تو به او عمری طولانی و ابدی دادی.
5با کمک تو به جاه و جلال رسید.
و تو به وی شهرت و مقام عطا کردی.
6برکات تو تا ابد با او خواهد بود،
و حضور تو او را از خوشی سرشار می‌نماید.
7پادشاه به خداوند متعال اعتماد دارد
و به‌خاطر محبّت پایدار او
پیوسته در امان خواهد بود.
8دست تو بر دشمنانت مسلّط خواهد شد
و دست راست تو همهٔ کسانی را که از تو نفرت دارند، به چنگ خواهد آورد.
9وقتی ظاهر شوی، آنها را مانند کورهٔ آتش می‌گردانی.
خداوند در خشم خود آنها را نابود خواهد کرد و آتش، آنها را از بین خواهد برد.
10نسل ایشان را از روی زمین محو می‌کنی
و فرزندان آنها را از میان بنی‌آدم.
11اگر نقشه‌های شریرانه برضد تو بکشند،
و یا دسیسه‌ای به کار ببرند، موفّق نخواهند شد،
12تو آنها را هدف تیر خود قرار می‌دهی
و آنها برگشته و فرار می‌کنند.
13خداوندا، قدرت و جلال از آن توست.
ما سرود خواهیم خواند و قدرت تو را خواهیم ستود.
22
سرود داوود
درخواست کمک و سرود ستایش
1خدای من، خدای من! چرا مرا ترک کردی؟
چرا از من دور هستی و کمکم نمی‌کنی
و به فریادم نمی‌رسی؟
2آه، ای خدای من، روزها التماس می‌کنم
و تو جواب نمی‌دهی،
شبها ناله و زاری می‌کنم
و آرام ندارم.
3امّا تو به عنوان تنها قدّوس، بر تخت سلطنت نشسته‌ای
و بنی‌اسرائیل تو را ستایش می‌کنند.
4نیاکان ما بر تو توکّل کردند، آنها توکّل نمودند
و تو آنها را نجات دادی.
5به حضور تو زاری نمودند و رهایی یافتند.
به تو پناه آوردند و ناامید نشدند.
6امّا من کِرم هستم، نه انسان.
نزد همه‌کس خوار و خفیف شده‌ام.
7هر که مرا می‌بیند مسخره‌ام می‌کند،
آنها سر خود را می‌جنبانند.
8و می‌گویند: «تو به خداوند توکّل کردی،
چرا او تو را نجات نمی‌دهد؟
اگر خداوند تو را دوست دارد،
چرا به تو کمک نمی‌کند.»
9تو بودی که مرا از رحم مادر به دنیا آوردی
و در آغوش او از من مراقبت نمودی.
10از همان روز تولّدم، تو خدای من بوده‌ای
و من به تو توکّل نموده‌ام.
11از من دور مشو،
زیرا مشکلات نزدیک است
و کسی نیست که به من کمک کند.
12دشمنان بسیاری
همچون گاوانِ نرِ سرزمینِ باشان،
مرا احاطه کرده‌اند،
13و مانند شیرانِ درّنده و غرّان
دهان خود را برای من بازکرده‌اند.
14قوّت من از من بیرون رفته، همچون آبی که برروی زمین ریخته باشد،
بند‌بند استخوانهایم از هم جدا شده،
و دلم مانند موم در سینه‌ام آب شده است.
15گلویم همچون سفال خشک شده
و زبانم به سقف دهانم چسبیده است
و تو مرا بر روی خاک، در حال مرگ رها کرده‌ای.
16دشمنان، یعنی این گروه شریر،
مانند سگ، دور مرا گرفته‌اند
و دستها و پاهای مرا سوراخ کرده‌اند.
17استخوانهایم از لاغری شمرده می‌شوند.
دشمنانم به من خیره شده‌اند.
18لباسهایم را بین خود تقسیم می‌کنند
و بر ردای من قرعه می‌اندازند.
19امّا تو ای خداوند، از من دور مشو!
ای یاور من، به دادم برس!
20مرا از دَمِ شمشیر نجات بده،
مرا از چنگ این سگها رهایی ده.
21مرا از دهان این شیرها نجات بده،
و جان مرا از دست شاخهای گاوان وحشی برهان.
22کارهای تو را برای قوم خود بیان خواهم کرد،
تو را در حضور پرستندگانت ستایش خواهم نمود.
23ای خادمان خداوند، او را ستایش نمایید،
ای فرزندان یعقوب، او را گرامی بدارید،
ای بنی‌اسرائیل، او را پرستش نمایید،
24زیرا او رنج دیدگان را فراموش نمی‌کند
و روی خود را از آنها بر نمی‌گرداند،
بلکه دعای آنها را می‌شنود و مستجاب می‌نماید.
25در میان جماعتی بزرگ، تو را پرستش خواهم نمود!
نذرهای خود را در مقابل پرستندگانت ادا خواهم کرد.
26فقیران هرقدر که بخواهند،
خواهند خورد و سیر خواهند شد،
جویندگان خداوند، خدا شما را همیشه کامیاب سازد.
27مردم سراسر جهان، خداوند را به یاد خواهند آورد
و همهٔ اقوام عالم به سوی وی خواهند آمد
و او را پرستش خواهند کرد.
28خداوند پادشاه است
و بر همهٔ ملتّها فرمانروایی خواهد کرد.
29همهٔ متکبّران جهان در پیشگاه او تعظیم خواهند کرد،
تمام انسانهای فانی در مقابل او سجده خواهند نمود.
30آیندگان، خداوند را خواهند پرستید؛
مردم دربارهٔ خداوند برای نسلهای آینده تعریف خواهند کرد.
31آنانی که هنوز متولّد نشده‌اند، خواهند شنید
که خداوند قوم خود را نجات داده است.
23
سرود داوود
خداوند، شبان ما
1خداوند شبان من است.
محتاج به هیچ چیز نخواهم بود.
2در چمنزارهای سرسبز مرا می‌خواباند.
در کنار آبهای آرام مرا رهبری می‌کند.
3جان تازه‌ای به من می‌بخشد
و به‌خاطر نام خود، مرا به راه راست هدایت می‌نماید.
4حتّی هنگام گذشتن از درّهٔ تاریک مرگ
از چیزی نمی‌ترسم،
زیرا تو همراه من هستی.
عصا و چوبدستی تو مرا حمایت خواهد کرد.
5سفره‌ای برای من در حضور دشمنانم می‌گسترانی
و مرا چون مهمانی عزیز در این ضیافت می‌پذیری
و جام مرا لبریز می‌گردانی.
6اطمینان دارم که تمام عمرم به من لطف و محبّت خواهی نمود،
و تا زمانی که زنده هستم، در خانهٔ تو ساکن خواهم بود.
24
سرود داوود
پادشاهِ جلال
1زمین و هرچه در آن است از آن خداوند است.
جهان و همهٔ موجودات آن به او تعلّق دارد.
2او اساس آن را بر دریاها قرار داد
و آن را بر رودخانه‌ها بنا کرد.
3چه کسی می‌تواند به بالای کوه خداوند برود
و به درگاه مقدّس او داخل شود؟
4کسی‌که كردار و پندارش پاک باشد.
کسی‌که بت‌پرستی نمی‌کند
و قسم دروغ نمی‌خورد.
5خداوند آنان را برکت می‌دهد و نجات می‌بخشد،
و خدا آنان را بی‌گناه محسوب خواهد نمود.
6ایشان طالب خدا
و مشتاق دیدار خدای یعقوب می‌باشند.
7ای دروازه‌ها
و ای درهای قدیمی باز شوید
تا پادشاه جلال داخل شود.
8این پادشاه جلال کیست؟
او خداوند قادر متعال است!
که در جنگها شکست نمی‌خورد.
9ای دروازه‌ها به کنار بروید،
و ای درهای کهن باز شوید.
تا پادشاه جلال داخل شود.
10این پادشاه جلال کیست؟
او خداوند متعال است! او خداوند شکست ناپذیر است!
25
سرود داوود
دعا برای هدایت و پشتیبانی
1ای خداوند، به درگاه تو دعا می‌کنم.
2ای خدای من، به تو توکّل دارم.
نگذار که شرمنده شوم
و دشمنانم خوشحال گردند.
3آری، کسانی‌که به تو امیدوارند، هرگز شرمنده نمی‌شوند،
امّا خیانتکاران، شرمنده خواهند شد.
4خداوندا، راه خود را به من نشان بده
و آن را به من بیاموز.
5مرا به حقیقت خود رهبری نما،
چون تو خدای نجات‌دهندهٔ من هستی
و من بر تو توکّل دارم.
6خداوندا، لطف و رحمت بی‌کران خود را
که از ابتدا نشان داده‌ای، به یاد آور.
7گناهان زمان جوانی و خطاهای مرا به یاد میاور.
بلکه ای خداوند، به‌خاطر محبّت استوار خود،
مرا به یاد آور.
8خداوند، نیکو و عادل است،
بنابراین گناهکاران را به راه راست هدایت می‌کند.
9او فروتنان را به کارهای نیک هدایت می‌کند،
و راه خود را به آنها تعلیم می‌دهد.
10تمام راههای خداوند، برای کسانی‌که اوامر او را اطاعت می‌کنند
و به پیمان او وفادارند، رحمت و راستی است.
11ای خداوند، به‌خاطر نام خود،
گناهان عظیم مرا بیامرز.
12کسانی‌که برای خداوند احترام قائلند
راهی را که باید بروند، از او خواهند آموخت.
13ایشان پیوسته کامیاب خواهند بود
و فرزندانشان صاحب زمین خواهند شد.
14خداوند دوست کسانی است که از او اطاعت می‌کنند،
او پیمان خود را برای آنان بیان می‌کند.
15من همیشه از خداوند انتظار کمک دارم،
او مرا از خطر می‌رهاند.
16خداوندا، به من توجّه نموده و بر من رحمت فرما
زیرا که تنها و درمانده شده‌ام.
17مرا از نگرانی‌هایم آزاد کن
و از مشکلاتم برهان.
18به غمها و دردهایم توجّه فرما
و گناهانم را ببخش.
19ببین که دشمنانم چقدر زیادند،
و چقدر از من نفرت دارند.
20جان مرا در پناه خود حفظ کن
و مرا رهایی ده، مگذار که شرمنده شوم،
زیرا که به تو پناه آورده‌ام.
21نیکوکاری و راستیِ من، مرا محافظت خواهند کرد،
زیرا که بر تو توکّل دارم.
22خدایا، بنی‌اسرائیل را
از همهٔ سختی‌ها برهان!
26
سرود داوود
دعای شخص نیکو
1خداوندا، از من حمایت فرما،
زیرا در کمال راستی رفتار نموده
و بدون تردید به تو توکّل کرده‌‌ام.
2ای خداوند، مرا امتحان کن و بیازما!
قلب و وجدان مرا پاک گردان.
3محبّت سرشار تو راهنمای من است،
من در حضور تو با وفاداری رفتار می‌کنم.
4با اشخاص بد، همنشین نیستم
و با مردم ریاکار معاشرت ندارم.
5از مشارکت با مردم شریر نفرت دارم
و با بدکاران رفت و آمد نمی‌کنم.
6خداوندا، به نشانهٔ بی‌گناهی دست خود را می‌شویم
و قربانگاه تو را طواف می‌کنم.
7با صدای بلند، در ستایش تو سرود خواهم خواند
و تمام کارهای عجیب تو را بیان خواهم کرد.
8خداوندا، خانهٔ تو را دوست می‌دارم،
آن جایی که جلال تو در آنجاست.
9مرا با گناهکاران نابود منما،
و در سرنوشت مردمان قاتل و خونریز شریک مگردان.
10مردمانی که پیوسته شرارت می‌کنند
و رشوه می‌گیرند.
11امّا من آنچه را که درست است انجام می‌دهم،
پس بر من رحمت فرموده مرا نجات بده.
12خداوند مرا از خطر می‌رهاند،
او را در مقابل همهٔ مردم پرستش خواهم نمود.
27
سرود داوود
سرود اعتماد به خداوند
1خداوند نور من و نجات من است،
از که بترسم؟
خداوند مرا از تمام خطرها حفظ می‌کند،
هرگز هراسان نخواهم شد.
2وقتی شریران دور مرا گرفتند و خواستند مرا بکشند،
لغزیدند و افتادند.
3اگر لشکری به من حمله کند،
نخواهم ترسید،
حتّی اگر دشمنان برای جنگ با من بیایند،
باز هم به خدا توکّل خواهم کرد.
4یک چیز از خداوند خواستم،
فقط یک چیز،
و آن این است که تمام دوران عمرم در خانهٔ خداوند باشم
و زیبایی جمال او را مشاهده کنم و دربارهٔ او تفکّر نمایم.
5در روز تنگی مرا پناه خواهد داد.
او مرا بسلامت در خیمهٔ خود حفظ خواهد نمود،
و مرا بر روی صخره‌ای بلند مطمئن می‌سازد.
6پس بر دشمنانم که دور مرا گرفته‌اند پیروز خواهم شد.
با فریاد شادی در معبد بزرگ او قربانی خواهم گذرانید،
و برای او سرود خواهم خواند و او را ستایش خواهم نمود.
7خداوندا، دعای مرا بشنو،
بر من رحمت فرموده دعایم را مستجاب کن.
8تو فرموده‌ای: «طالب من باشید!»
خداوند، از صمیم قلب می‌گویم که طالب تو هستم،
9روی خود را از من پنهان نکن!
و بر من خشمگین مباش،
و بندهٔ خود را از درگاهت مران.
تو مددکار من بوده‌ای،
ای خدای نجات بخش من،
مرا ترک مکن و رد منما.
10حتّی اگر پدر و مادرم مرا ترک کنند،
خداوند مرا ترک نخواهد کرد.
11خداوندا! راه خود را به من نشان بده،
و به‌خاطر دشمنانم
مرا به راه راست هدایت نما.
12مرا به دست دشمنانم مسپار،
آنها با شهادت دروغ و نیرنگ برضد من برخاسته‌اند.
13می‌دانم که رحمت و نیکویی‌های خداوند را
در این زندگی باز هم خواهم دید.
14بر خداوند توکّل کن،
ایمان داشته باش
و ناامید مشو.
28
سرود داوود
درخواست کمک
1خداوندا، ای نگهدارندهٔ من،
به درگاهت زاری می‌کنم دعایم را بشنو،
زیرا اگر به من جواب ندهی،
مانند مردگان خواهم بود.
2وقتی دستهای خود را به سوی معبد مقدّس تو بلند می‌کنم
و با التماس درخواست کمک می‌کنم، دعای مرا مستجاب فرما.
3مرا جزو شریران و بدکاران حساب مکن،
آنانی که با همسایگان خود دوستانه حرف می‌زنند،
امّا در دلشان قصد آزار آنها را دارند.
4مطابق کارها و شرارتهایشان،
آنها را مجازات کن
برای کارهای زشتی که انجام داده‌اند،
به آنها مطابق كارهایشان جزا بده.
5آنها به کارهای خداوند
و آنچه که او آفریده است توجّه نمی‌کنند،
بنابراین او آنها را مجازات نموده
و برای همیشه نابود خواهد کرد.
6خداوند را سپاس می‌گویم،
او درخواست کمک مرا شنیده است.
7خداوند قوّت و سپر من است.
من بر او توکّل می‌کنم.
او مرا یاری می‌کند و خوشحال می‌سازد،
او را با سرودهای شادی سپاس می‌خوانم.
8خداوند قوم خود را حمایت می‌کند،
و از برگزیدهٔ خود پشتیبانی می‌نماید.
9خداوندا، قوم خود را نجات بده
و آنانی را که از آن تو هستند برکت بده،
شبان آنان باش،
و از آنها همیشه نگهداری فرما.
29
سرود داوود
صدای خداوند در رعد
1ای فرشتگان آسمان، خداوند را ستایش کنید.
جلال و قدرت او را ستایش نمایید.
2نام پُرجلال خداوند را بستایید،
او را با لباس پرهیزکاری بپرستید.
3صدای خداوند از فراز اقیانوسها شنیده می‌شود،
خدای جلال می‌غرّد
و صدای او بر بالای اقیانوسها طنین می‌افکند.
4صدای خداوند با هیبت
و با شکوه است.
5صدای خداوند درختان سدر را می‌شکند،
حتّی درختان سدر لبنان را.
6کوههای لبنان و حرمون را مانند گوساله
به جنبش در می‌آورد.
7صدای خداوند رعد و برق پدید می‌آورد.
8صدای خداوند بیابان را به لرزه در می‌آورد
و صحرای قادش را می‌جنباند.
9صدای خداوند درختان بلوط را تکان می‌دهد،
و درختان جنگل را بی‌برگ می‌سازد.
همه در معبد بزرگ او فریاد می‌زنند: «بر خداوند جلال باد!»
10خداوند به عنوان پادشاه ابدی
بر فراز توفانها جلوس فرموده است.
11خداوند به قوم خود قدرت عطا فرماید
و برکت و آرامش ببخشد!
30
سرود داوود برای تقدیس معبد بزرگ
دعای سپاسگزاری
1خداوندا، تو را ستایش می‌کنم،
چون تو مرا نجات دادی و نگذاشتی دشمنانم مرا مسخره کنند.
2ای خداوند، ای خدای من، به درگاه تو برای کمک التماس کردم
و تو مرا شفا دادی.
3خداوندا، پایم به لب گور رسیده بود،
تو مرا از مرگ نجات دادی
و زندگی تازه‌‌ای به من بخشیدی.
4ای مؤمنین او،
خداوند را سپاس گویید!
و آنچه را که آن قدّوسِ یگانه انجام داده به یاد آورید،
و او را شکر کنید.
5غضب او فقط یک لحظه‌ است،
امّا رحمت او ابدی است.
اشکهای شبانه،
صبحِ شادی در پی خواهد داشت.
6وقتی از امنیّت برخوردار بودم به خود گفتم:
«من هرگز شکست نمی‌خورم.»
7خداوندا، تو بر من لطف داشتی
و از من مانند کوهی استوار پشتیبانی نمودی،
امّا وقتی رویت را از من پنهان کردی
پریشان گشتم.
8ای خداوند، به درگاه تو، زاری کردم
و به حضورت نالیدم،
9گفتم: «از مرگ من چه سودی به تو می‌رسد؟
و اگر من به گور بروم چه نفعی برای تو خواهد داشت؟
آیا مردگان می‌توانند تو را ستایش کنند
و احسانهای تو را بیان نمایند؟»
10خداوندا، به من گوش بده
و بر من رحمت نما و مددکار من باش.
11تو غم مرا به رقص و شادی تبدیل نمودی.
لباس ماتم را از تنم بیرون آوردی
و لباس شادی بر من پوشاندی.
12بنابراین سکوت نخواهم کرد
و سرود تشکّر برای تو خواهم سرایید.
ای خداوند، ای خدای من،
تو را تا به ابد ستایش خواهم نمود.
31
سرود داوود
دعای توکّل بر خدا
1خداوندا، به تو پناه می‌آورم،
شرمسارم مکن.
تو خدای عادل هستی،
پس مرا نجات بده.
2دعایم را مستجاب فرما
و هرچه زودتر نجاتم ده. پُشت و پناه من باش؛
و با قدرت خود مرا برهان.
3تو پناهگاه و پشتیبان من هستی.
به‌خاطر نام خود راهنمای من باش و هدایتم کن.
4مرا از دامی که برایم گسترده‌اند برهان،
زیرا تو پناهگاه من هستی.
5ای خدای عادل،
روح خود را به تو می‌سپارم،
تو مرا نجات داده‌ای.
6از بت‌پرستان نفرت داری، امّا من،
ای خداوند، به تو ایمان دارم.
7به‌خاطر رحمت پایدار تو
شادی و خوشی می‌کنم.
تو سختی‌های مرا دیده‌ای
و از مشکلاتم آگاهی.
8مرا به دست دشمنانم نسپردی،
تو مرا آزاد گذاشتی تا هر کجا که بخواهم بروم.
9خداوندا، بر من رحم کن،
زیرا در سختی هستم.
چشمانم از غصّه تار گردیده
و از پا افتاده‌‌ام.
10عمرم در غم گذشته
و سالهای زندگی را با حسرت طی کرده‌ام.
توانایی خود را از دست داده‌
و استخوانهایم پوسیده‌اند.
11همهٔ دشمنانم، به خصوص همسایگانم
مرا تحقیر می‌کنند،
آشنایانم از من می‌ترسند
و وقتی مرا در کوچه می‌بینند، می‌گریزند.
12مثل مُرده‌ها از خاطره‌ها فراموش شده‌ام
و مانند ظرفی شکسته از نظر افتاده‌‌ام.
13شایعات زیادی را که دشمنانم برضد من می‌گویند، می‌شنوم.
وحشت اطرافم را فراگرفته
آنها برضد من دسیسه می‌چینند
تا مرا به قتل برسانند.
14امّا ای خداوند، من بر تو اعتماد دارم و می‌گویم:
«تو خدای من هستی.»
15زندگی من در دست توست،
مرا از دست دشمنانم
و کسانی‌که مرا می‌آزارند، برهان.
16چشم این بنده‌ات را به نور جمالت روشن کن
و با رحمت پایدارت مرا نجات بده.
17خداوندا، از تو تمنّا می‌کنم
که مرا خجل نسازی،
بلکه بگذار مردمان شریر، شرمنده و سرافکنده شوند
و خاموش به دیار مردگان بروند.
18خاموش ساز آنانی را که دروغ می‌گویند
و از روی تکبّر و حماقت
علیه مردمان نیک حرف می‌زنند.
19رحمت تو بر ترسندگانت چه نیکوست؛
همه می‌دانند که تو چقدر نیکو‌یی
و آنهایی را که به تو توکّل می‌کنند
حمایت می‌کنی.
20آنها را زیر سایهٔ رحمت خود از دسیسه
و حیلهٔ مردم حفظ می‌کنی
و در نزد خود پناه می‌دهی.
21خداوند را ستایش می‌کنم،
زیرا زمانی‌که در محاصرهٔ دشمنان بودم،
محبّت سرشار خود را به من نشان داد.
22من می‌ترسیدم و فکر می‌کردم
که او مرا از نظر انداخته است،
امّا وقتی از او کمک خواستم،
دعایم را مستجاب کرد.
23ای مؤمنین او، خداوند را دوست بدارید،
زیرا خداوند مؤمنین را حفظ می‌کند،
امّا متکبّران را به سزای كارهایشان می‌رساند.
24ای کسانی‌که امیدتان به خداست،
شجاع و قوی باشید.
32
سرود داوود
اعتراف و آمرزش
1خوشا به حال کسانی‌که گناهانشان آمرزیده
و خطاهایشان بخشیده شده است.
2خوشا به حال کسی‌که خداوند او را مجرم نشمارد
و کسی‌که در او مکر و حیله‌ای نیست.
3هنگامی‌که گناهان خود را اعتراف نمی‌کردم،
تمام روز از ناله و زاری از بین می‌رفتم.
4خداوندا، تو شب و روز مرا تنبیه می‌کردی.
قدرت خود را کاملاً از دست داده بودم،
همان‌گونه که رطوبت در گرمای تابستان، خشک می‌شود
5سپس گناهان خود را نزد تو اعتراف نمودم
و خطاهای خود را پنهان نساختم و گفتم:
«من در حضور خداوند به گناهان خود اعتراف می‌کنم.»
آنگاه تو گناهان مرا بخشیدی.
6پس هر شخص وفادار باید در وقت سختی و مشکلات به حضور خداوند دعا کند
تا اگر سیلاب سختی‌ها طغیان كند
به او صدمه‌ای نرساند.
7تو پناهگاه من هستی
و مرا از مشکلات نجات می‌دهی،
با آواز بلند خواهم سرایید
زیرا تو مرا حمایت کرده‌ای.
8خداوند می‌فرماید: «من راهی را که باید بروی به تو خواهم آموخت
و تو را هدایت و نگهداری خواهم کرد.
9مانند اسب و قاطر، نادان و بی‌شعور نباشید
که با افسار و لگام هدایت می‌شوند
و مطیع می‌گردند.»
10مردمان شریر در رنج و عذاب می‌باشند،
امّا کسانی‌که به خداوند توکّل دارند
از محبّت بی‌پایان او برخوردار می‌شوند.
11ای نیکوکاران به‌خاطر آنچه خداوند انجام داده است،
شادی نمایید.
ای کسانی‌که مطیع او هستید، شادمان باشید.
33
سرود سپاسگزاری
1ای مؤمنین، خداوند را به‌خاطر آنچه انجام داده است،
با شادی ستایش کنید.
زیرا او شایستهٔ ستایش است.
2با چنگ وعود برای او بنوازید
و سرود بخوانید.
3برای او سرودی تازه بسرایید،
خوب بنوازید و با صدای بلند بخوانید.
4زیرا کلام خداوند حق،
و تمام کارهایش قابل اعتماد است.
5خداوند عدالت و راستی را دوست می‌دارد.
تمامی زمین از محبّت بی‌پایان او سرشار است.
6به امر خداوند آسمانها آفریده شدند
و خورشید و ماه و ستارگان با کلام او به وجود آمدند.
7او آبهای دریاها و اقیانوسهای عمیق را در یک‌‌جا جمع نمود
و در انبارها ذخیره کرد.
8ای مردم روی زمین، از خداوند بترسید،
و ای مردم جهان، او را احترام نمایید.
9با کلام او دنیا آفریده شد
و به امر او هستی به وجود آمد.
10خداوند نیّت‌های ملّتها را باطل می‌سازد
و نقشه‌های آنها را نقش برآب می‌کند.
11امّا مقصود خداوند
و نقشه‌های او پایدار و همیشگی است.
12خوشا به حال ملّتی که خداوند، خدای ایشان است
و خوشا به حال مردمی که خداوند آنها را برگزیده است.
13خداوند از آسمان نگاه می‌کند
و همهٔ آدمیان را می‌بیند،
14و از جایگاه خویش
تمام مردم روی زمین را می‌بیند.
15او خالق اندیشه‌هاست، و از اسرار دلهایشان
و هر آنچه که آنها انجام می‌دهند آگاه است.
16پادشاه به‌خاطر قدرت سپاهیانش پیروز نمی‌شود؛
و هیچ سربازی به قوّت خود پیروز نمی‌گردد.
17اسب جنگی برای پیروزی کافی نیست
و قدرت آنها نمی‌‌تواند نجات دهد.
18خداوند مراقب کسانی است که از او می‌ترسند
و بر محبّت بی‌پایان او توکّل دارند.
19او آنها را از مرگ نجات می‌دهد
و آنان را در زمان قحطی زنده نگاه می‌دارد.
20امید ما بر خداوند است
و او پشت و پناه ما می‌باشد.
21او سبب شادی ماست
و ما به نام مقدّس او توکّل داریم.
22خداوندا، ما به تو امیدواریم،
محبّت بی‌پایان تو بر ما باد.
34
سرود داوود هنگامی‌که خود را در حضور ابی‌ملک دیوانه جلوه داد و رها گشت.
ستایش نیکویی خداوند
1خداوند را همیشه ستایش می‌کنم
و شکر او پیوسته بر زبانم جاری است.
2او را ستایش می‌کنم، به‌خاطر تمام کارهایی که انجام داده،
باشد که افسرده دلان بشنوند و شادمان گردند.
3بیایید عظمت خداوند را اعلام کنیم
و نام او را ستایش نماییم.
4به حضور خداوند دعا کردم. او دعایم را مستجاب فرمود
و مرا از جمیع ترسهایم رهانید.
5رنجدیدگان، به او نگاه کردند و شادمان گشتند،
آنان هرگز شرمنده نخواهند شد.
6بینوایان به حضور خداوند دعا کردند و او دعای ایشان را مستجاب فرمود
و آنان را از همهٔ مشکلاتشان نجات داد.
7فرشتهٔ خداوند حافظ و رهانندهٔ کسی است
که از خداوند می‌ترسد و به او احترام می‌گذارد.
8امتحان کنید و ببینید که خداوند چقدر نیکوست.
خوشا به حال کسانی‌که به او پناه می‌آورند.
9ای مؤمنین، خداوند را گرامی بدارید،
زیرا کسی‌که او را گرامی بدارد محتاج به چیزی نمی‌شود.
10شیرهای جوان هم، گاهی گرسنه می‌شوند،
امّا کسانی‌که طالب خداوند هستند هرگز محتاج نخواهند شد.
11ای فرزندان، بیایید و به من گوش فرا دهید
تا راه احترام به خداوند را به شما بیاموزم.
12آیا می‌خواهید از زندگی لذّت ببرید؟
آیا طالب عمر طولانی هستید و می‌خواهید که سعادتمند باشید؟
13پس از گفتار شریرانه
و دروغ بپرهیزید.
14از شرارت دست بردارید و کارهای نیک انجام دهید،
صلح و صفا را جسته و آن را دنبال نمایید.
15چشمان خداوند بر نیکان است
و گوشهای وی متوجّه فریاد آنهاست.
16خداوند مخالف مردمان شریر و بدکار است
و آثار و خاطرهٔ ایشان را از روی زمین محو می‌کند.
17وقتی اشخاص مؤمن به حضور خداوند دعا می‌کنند،
خداوند دعای ایشان را مستجاب می‌کند و از سختی‌ها و مشکلات نجاتشان می‌دهد.
18خداوند نزدیک شکسته‌دلان است
و آنها را از ناامیدی نجات می‌دهد.
19رنج و زحمت شخص نیکوکار بسیار است،
امّا خداوند او را از همهٔ آنها رهایی می‌دهد.
20خداوند از او کاملاً مراقبت می‌کند
به طوری که حتّی استخوانی از او شکسته نخواهد شد.
21اشخاص شریر، به شرارت گرفتار می‌شوند،
و کسانی‌که از نیکوکاران نفرت دارند، به سزای کارهای خود می‌رسند.
22خداوند، خادمان خود را نجات می‌دهد
و کسانی را که به او پناه می‌برند، می‌بخشد.
35
سرود داوود
تقاضای کمک از خداوند
1ای خداوند، با دشمنان من دشمنی کن
و با کسانی‌که با من می‌جنگند، بجنگ.
2زره به تن کن و سپرت را بردار
و به کمک من بیا.
3شمشیر و گُرزت را بگیر
و به مقابلهٔ دشمنان برو.
قول بده که مرا نجات خواهی داد.
4آنانی که قصد کشتن من را دارند،
شرمنده و رسوا ساز؛
و کسانی را که بدخواه من می‌باشند
به عقب بران و خجل گردان.
5مانند کاه در برابر باد پراکنده گردند
و فرشتهٔ خداوند آنها را برانَد.
6هنگامی‌که فرشتهٔ خداوند آنان را تعقیب می‌کند،
راهشان تاریک و لغزنده گردد.
7بی‌دلیل برای من دام گسترده‌اند
و بی‌سبب در راه من چاه کنده‌اند.
8بلای ناگهانی بر سرشان فرود آید
و به دامی که برای من گسترده‌اند
خودشان گرفتار و هلاک گردند.
9آنگاه به‌خاطر کارهای خداوند شادمان می‌گردم،
زیرا او مرا نجات داده است،
10از صمیم دل خواهم گفت:
«خداوندا، هیچ‌کس مانند تو نیست.
ضعیفان را از دست زورمندان
و بینوایان را از دست تاراجگران رهایی می‌بخشی.»
11شاهدان بداندیش علیه من برخاسته
و مرا به کاری که از آن خبر ندارم متّهم می‌سازند.
12نیکی مرا با بدی جبران می‌کنند
و من ناامید می‌شوم.
13امّا وقتی آنها بیمار بودند
من لباس ماتم به تن کرده، روزه گرفتم.
با گردن خمیده دعا نمودم.
14مانند کسی‌که برای یک دوست یا برادر خود غصّه می‌خورد،
یا مانند کسی‌که در سوگ مادر خود ماتم می‌گیرد،
برای ایشان ماتم گرفتم.
15امّا وقتی‌که من در مشکلی گرفتار شدم،
آنان همگی خوشحال بودند، به دور من جمع شدند تا مرا مسخره کنند،
و حتّی کسانی‌که نمی‌شناختم،
از بدرفتاری با من دست برنداشتند.
16با بی‌شرمی بسیار مسخره‌‌ام کردند
و با نفرت بر من خیره شدند.
17ای خداوند، تا به کی فقط نظاره‌گر خواهی بود؟
مرا از حملهٔ آنان رهایی بده
مرا از چنگال این شیرهای درّنده نجات بده.
18آنگاه در برابر انبوه مردم تو را ستایش خواهم نمود
و در مقابل جماعت تو را سپاس خواهم گفت.
19نگذار آنهایی که بی‌جهت با من دشمنی می‌کنند،
با خوشحالی مرا مسخره کنند،
و آنانی که بی‌سبب به من کینه می‌ورزند،
مرا تحقیر نمایند.
20آنها رفتاری دوستانه ندارند،
بلکه برضد کسانی‌که صلح دوست هستند، تهمت می‌زنند.
21آنها مرا متّهم ساخته می‌گویند:
«ما با چشمان خود کارهای تو را دیدیم.»
22امّا تو ای خداوند، از همه‌چیز آگاهی،
پس خاموش منشین و مرا ترک مکن.
23ای خداوند و ای خدای من، برخیز
و از من دفاع کن و به داد من برس.
24خداوندا تو عادل هستی، پس بی‌گناهی مرا ثابت کن،
مگذار دشمنانم به‌خاطر من شادی کنند.
25مگذار که آنها در دل خود بگویند:
«ما به منظور خود رسیدیم.» و یا بگویند: «ما او را شکست دادیم.»
26آنهایی که از ناکامی من خوشحال می‌شوند،
شرمنده و خجل گردند
و کسانی‌که خود را از من برتر می‌‌دانند و فخر می‌کنند،
سرافکنده و رسوا شوند.
27کسانی‌که خواهان بی‌گناهی من هستند
فریاد شادی برآورند و پیوسته بگویند:
«خداوند بزرگ است!
و خواهان موفّقیّت خادم خود می‌باشد.»
28آنگاه عدالت تو را بیان خواهم کرد
و تمام روز تو را سپاس خواهم خواند.
36
سرود داوود، بندهٔ خداوند
شرارت انسان و رحمت خدا
1گناه در دل انسانهای شریر عمیقاً لانه کرده است.
آنها از خدا نمی‌ترسند.
2زیرا آنها دل خود را خوش می‌کنند
و فکر می‌کنند که خدا به گناه آنها پی نمی‌برد و آن را محکوم نمی‌کند.
3تمام سخنانشان حیله و فریب است.
کارهای نیک و عاقلانه را ترک نموده‌اند.
4شبها نیز در بستر خود دسیسه می‌چینند.
هیچ کار خوبی انجام نمی‌دهند
و از هیچ شرارتی روگردان نیستند.
5ای خداوند، محبّت پایدار تو همچون آسمانها نامحدود
و وفاداری تو فراتر از ابرهاست.
6نیکوکاری تو مانند کوههای سر به فلک کشیده
و عدالت تو همچون دریاها عمیق است،
ای خداوند، انسانها و حیوانات تحت مراقبت تو می‌باشند.
7محبّت پایدار تو ای خدا چقدر عالی است.
تمام انسانها در سایهٔ بالهای تو پناه می‌آورند.
8همه از خوان نعمت تو می‌خورند
و از چشمهٔ رحمت تو می‌نوشند.
9زیرا تو سرچشمهٔ زندگی هستی
و در پرتو نور تو ما روشنی را می‌بینیم.
10به آنهایی که تو را می‌شناسند رحمت فرما،
و آنانی را که پاكدل هستند نجات ده.
11مگذار که اشخاص مغرور بر من غالب گردند
و مردم شریر مرا فراری دهند.
12ببین! بدکاران طوری سقوط کرده‌اند،
که دیگر نمی‌توانند برخیزند.
37
سرود داوود
سرنوشت شریران و نیکوکاران
1به‌خاطر مردم شریر خود را ناراحت نکن،
و بر آنها حسادت مکن.
2آنها بزودی مانند علف پژمرده و خشک می‌شوند
و از بین می‌روند.
3بر خداوند توکّل نما و نیكویی کن
تا در زمین در امنیّت زندگی کنی.
4شادمانی خود را در خداوند جستجو کن
و او خواهش دلت را برآورده خواهد ساخت.
5خودت را به خداوند بسپار و بر او اعتماد کن.
او تو را کمک خواهد کرد.
6او بی‌گناهی تو را مانند روز روشن، آشکار خواهد نمود.
7در حضور خداوند ساکت باش
و با صبر منتظر کار او باش.
نگران کسانی‌که با حیله‌گری در زندگی موفّق می‌شوند، نباش.
8از خشم و غضب دوری کن
تا به گناه گرفتار نگردی.
9مردم شریر از بین می‌روند،
امّا کسانی‌که به خداوند توکّل می‌کنند وارث زمین خواهند شد.
10شریران خیلی زود نابود خواهند شد،
و چون به دنبال آنها بگردی، ایشان را نخواهی یافت.
11امّا فروتنان مالک زمین می‌شوند
و از برکات آن بهره‌مند خواهند گردید.
12شریر برای نیكوکار دسیسه می‌چیند
و با نفرت بر او خیره می‌شود.
13امّا خداوند به مرد شریر می‌‌خندد،
چون می‌‌‌بیند که روز نابودی او فرا می‌رسد.
14شریران شمشیر به دست گرفته،
تیر و کمان خود را آماده کرده‌اند تا فقیران و نیازمندان را بکشند
و نیکوکاران را هلاک سازند.
15امّا شمشیر آنها به قلب خودشان فرو می‌رود
و کمانشان خرد می‌شود.
16دارایی اندک شخص درستکار، بهتر است
از ثروت سرشار اشخاص شریر.
17زیرا خداوند بازوی شریران را می‌شکند
و نیكوکاران را سرفراز می‌سازد.
18خداوند از کسانی‌که مطیع او هستند،
مراقبت می‌کند. آنها را وارث زمین می‌سازد.
19در روزهای سختی از آنها نگه‌داری می‌کند
و در زمان قحطی، خوراک فراوان به آنها می‌دهد.
20امّا مردم شریر هلاک می‌شوند.
دشمنان خداوند مانند گُلهای صحرایی بزودی پژمرده می‌گردند
و مثل دود در هوا محو می‌شوند.
21شریر قرض می‌گیرد، ولی پس نمی‌دهد.
امّا شخص نیکوکار سخاوتمند و بخشنده است.
22آنهایی را که خداوند برکت داده است، وارث زمین خواهند شد،
لیکن کسانی را که لعنت کرده است، از بین خواهند رفت.
23خداوند از آنانی که رضایت دارد، حمایت می‌کند
و آنان را به راهی که باید بروند، هدایت می‌نماید.
24اگر بلغزند نخواهند افتاد،
زیرا خداوند دست آنها را می‌گیرد.
25از جوانی تا به امروز که پیر شده‌ام، به یاد ندارم که خداوند درستکاران را فراموش کرده باشد،
و یا فرزندان آنها دست به گدایی دراز کرده باشند.
26او پیوسته با سخاوت می‌بخشد و به دیگران قرض می‌دهد،
و فرزندان ایشان متبارک خواهند بود.
27از بدی بپرهیز و نیکی را دنبال کن
تا پایدار گردی،
28زیرا خداوند راستی را دوست می‌دارد
و وفادارن خود را از یاد نمی‌برد.
او آنان را همیشه حمایت می‌کند،
امّا فرزندان شریران نابود خواهند شد.
29مردم صالح وارث زمین خواهند شد
و همیشه در آنجا زندگی خواهند كرد.
30گفتار شخص نیکو حکیمانه است
و او همیشه از روی انصاف سخن می‌گوید.
31او دستورات خدای خود را در دلش حفظ می‌کند،
بنابراین هرگز لغزش نمی‌خورد.
32شریر در پی فرصت است
تا شخص نیکو را از بین ببرد،
33امّا خداوند او را به دست دشمن رها نخواهد كرد
و نخواهد گذاشت که در محاکمه محکوم شود.
34بر خداوند امیدوار باش و اوامر او را اطاعت نما.
او تو را مالک زمین خواهد ساخت و سرفراز خواهد كرد
و تو نابودی شریران را خواهی دید.
35مرد شریری را می‌‌شناختم که بسیار ظالم بود؛
و مانند درخت سدر لبنان به هر سو چنگ انداخته بود.
36امّا بعد از مدّتی وقتی از آنجا می‌گذشتم او را ندیدم
و هرقدر جستجو کردم، او را نیافتم.
37شخص نیکو و درستکار را ملاحظه نما،
او عاقبتِ نیک و آسوده‌ای دارد.
38امّا شریر بکلّی نابود می‌شود
و نسلش از بین خواهد رفت.
39خداوند اشخاص نیکو را نجات می‌بخشد
و در هنگام مشکلات، پناهگاه آنان می‌باشد.
40خداوند آنها را کمک می‌کند
و از شرّ شریران رهایی می‌دهد،
زیرا به او پناه می‌آورند.
38
سرود داوود، یک سوگواری
دعای شخص رنج دیده
1خداوندا، هنگامی‌که خشمناک هستی مرا مجازات نکن.
2تیرهای تو در بدنم فرو رفته‌اند؛
و مرا به زمین زده‌ای.
3به‌خاطر خشم تو در عذاب شدید هستم.
از دست گناهانم، همهٔ اعضای بدنم به درد آمده است.
4چون گناهان من از سرم گذشته
و برای من بار سنگینی شده‌اند.
5به‌خاطر حماقتم، زخمهای بدنم بو گرفته
و متعفّن شده‌اند.
6به خود می‌پیچم و قامتم منحنی شده
و سراسر روز ناله می‌کنم.
7کمرم از شدّت درد می‌‌سوزد
و همهٔ اعضای بدنم به درد آمده است.
8بکلّی لِه شده و از بین رفته‌ام
و از شدّت ناله به تلاطم افتاده‌‌ام.
9خداوندا، تو از خواسته‌های من آگاهی
و ناله‌ها‌یم از تو پنهان نیست.
10دل من به تپش افتاده و نیرویم را از دست داده‌ام
و نوری در چشمم نمانده است.
11دوستان و همسایگانم به‌خاطر بلایی که بر من آمده از من دوری می‌کنند
و حتّی خویشاوندانم از من گریزانند.
12دشمنان جانم برایم دام گسترده‌اند
و کسانی‌که می‌‌‌خواهند مرا اذیّت کنند، تهدیدم می‌کنند
و تمام روز برایم نقشه می‌کشند.
13امّا من مانند ناشنوایی هستم که نمی‌شنود
و همچون لالی که حرف نمی‌زند.
14بلی، مانند کرها نه می‌شنوم
و نه جواب می‌دهم.
15امّا ای خداوند، به تو توکّل دارم.
ای خداوند، خدای من، تو جواب خواهی داد.
16من به درگاه تو دعا می‌کنم.
تو نگذار که آنان از ناراحتی من شاد شوند و بر خود ببالند.
17جانم به لب رسیده است
و از شدّت درد لحظه‌ای آرام ندارم.
18من به گناهان خود اعتراف می‌کنم
و از خطاهایی که کرده‌‌ام پشیمانم.
19دشمنانم سالم و قوی هستند
و آنانی که بی‌سبب از من نفرت دارند بسیارند.
20آنانی که به عوض نیکی‌های من به من بدی می‌کنند
با من مخالفت می‌کنند، چون من کوشش می‌کنم کار نیک انجام دهم.
21خداوندا، مرا ترک مکن!
ای خدای من، از من دور مباش!
22ای خداوند، ای نجات‌دهندهٔ من، به کمک من بشتاب!
39
سرود داوود
اعتراف شخص رنجدیده
1به خود گفتم مواظب رفتار خود خواهم بود
و کوشش خواهم كرد که سخن خطایی بر زبان نیاورم
و در حضور مردم شریر حرفی نزنم.
2گنگ و خاموش ایستادم
حتّی حرف خوب هم از زبانم شنیده نشد،
امّا پریشانی من بیشتر می‌شد.
3اضطراب بر من چیره شده بود،
هرچه بیشتر فکر می‌کردم بیشتر مضطرب می‌‌‌‌شدم،
سرانجام به زبان آمده و گفتم:
4«خداوندا، می‌‌‌‌خواهم بدانم که چه وقت مرگم فرا خواهد رسید؟
چند سال دیگر از عمرم باقی است،
و چه وقت زندگی من تمام خواهد شد؟»
5عمرم را چقدر کوتاه کرده‌ای!
تمام سالهای عمرم در نظر تو فقط لحظه‌ای است،
به راستی عمر انسان دمی بیش نیست،
6و مانند سایه کوتاه و زودگذر است.
هرچه می‌کند بیهوده است،
او ثروت می‌اندوزد، ولی نمی‌‌داند نصیب چه کسی خواهد شد.
7اینک ای خداوند به چه چیزی امیدوار باشم؟
امید من به توست.
8پس گناهانم را ببخش،
مبادا اشخاص نادان مسخره‌‌ام کنند.
9من سکوت می‌کنم و کلمه‌ای هم نخواهم گفت،
زیرا تو مرا به این روز گرفتار کردی.
10بیش از این آزارم مده،
از دست ضربه‌های تو نزدیک است هلاک شوم.
11انسان را به‌خاطر گناهش مجازات می‌کنی،
همهٔ چیزهایی را که او به آن دل بسته است،
مانند پارچهٔ بید خورده از بین می‌‌‌‌‌بری.
بلی، عمر انسان یک نفس بیشتر نیست.
12خداوندا، به دعایم گوش بده،
و آه و ناله‌ام را بشنو،
و به اشکهایی که از چشمانم جاری است بنگر!
من نیز مانند اجداد خود
در این دنیا مهمان و غریبم،
13مرا رها کن تا پیش از اینکه از این دنیا بروم،
لحظه‌ای روی شادی را ببینم.
40
سرود داوود
سرود سپاسگزاری
1با صبر بسیار انتظار کشیدم تا خداوند مرا کمک کند.
پس او گوش داد و ناله‌‌‌ام را شنید.
2او مرا از لجنزار و گودال هلاکت بیرون کشید
و بر روی صخره‌ای مطمئن قرار داد.
3او سرودی تازه به من آموخت،
سرود شکرگزاری از خدای ما.
عدّهٔ زیادی چون این را ببینند، به خود می‌آیند
و بر خداوند توکّل خواهند نمود.
4خوشا به حال کسانی‌که بر خداوند توکّل می‌کنند،
و از اشخاص مغرور
و بت‌پرست پیروی نمی‌کنند.
5ای خداوند خدای ما،
هیچ‌کس مانند تو نیست،
تو همیشه به فکر ما بوده‌ای و برای ما کارهای عجیب کرده‌ای،
به حدّی که نمی‌توان آنها را برشمرد
و زبان من نیز از بیان آنها عاجز است.
6تو خواهان قربانی‌ها و هدایا نیستی.
قربانی سوختنی
و قربانی گناه را نمی‌خواهی،
امّا تو گوش شنوا به من داده‌ای تا کلام تو را بشنوم.
7پس گفتم: «من حاضرم،
دستورات تو در کتاب تورات برای من نوشته شده است،
8ای خدای من، چقدر دوست دارم که ارادهٔ تو را بجا آورم.
من تعالیم تو را در دل خود حفظ می‌کنم.»
9خداوندا، در بین جماعت تو، این مژده را اعلام کرده‌‌ام
که تو ما را نجات می‌دهی.
تو می‌دانی که من هرگز در این مورد سکوت نکرده‌ام.
10و من مژدهٔ نجات را در دل خود پنهان نکرده‌ام،
بلکه همیشه از وفاداری و کمک تو در میان جماعت سخن گفته‌ام.
دربارهٔ محبّت پایدار و صداقت تو سکوت نکرده‌ام
11خداوندا، محبّت خود را از من دریغ مکن.
رحمت پایدار و راستی تو همیشه حافظ من باشد.
درخواست کمک
12زیرا مشکلات بی‌شماری مرا احاطه نموده‌اند،
به اندازه‌ای که نمی‌توانم آنها را بشمارم!
گناهانم بر من سنگینی می‌کنند
به حدّی که نمی‌توانم سرم را بلند کنم،
آنها از موی سرم زیادتر شده‌اند
و طاقتم را از دست داده‌ام.
13خدایا مرا نجات بده خداوندا،
اکنون به فریادم برس.
14آنانی که قصد جان مرا دارند
شرمنده و رسوا شوند
و بدخواهان من آشفته
و پریشان گردند.
15کسانی‌كه مرا مسخره می‌کنند،
هراسان شوند.
16کسانی‌که به تو روی می‌آورند شاد و مسرور گردند.
آنانی که به‌خاطر نجات خود از تو سپاسگزارند، همیشه بگویند: «خدا چقدر بزرگ است!»
17خدایا، من فقیر و نیازمندم،
برای کمک به من شتاب کن،
تو خداوند و نجات‌دهندهٔ من هستی.
پس ای خداوند، تأخیر مکن.
41
سرود داوود
دعای شخص بیمار
1خوشا به حال کسانی‌که در اندیشهٔ فقرا هستند.
خداوند آنان را هنگام سختی نجات خواهد داد،
2خداوند آنها را حمایت نموده، زنده نگاه می‌دارد،
آنها را در وطن خود خوشبخت می‌سازد
و در دست دشمن رهایشان نمی‌کند.
3در هنگام بیماری خداوند آنها را کمک می‌کند
و به آنها سلامتی می‌بخشد.
4گفتم: «خداوندا، من آدمی گناهکارم،
امّا تو بر من رحمت فرما و مرا شفا بده.»
5دشمنانم با نفرت دربارهٔ من می‌گویند:
«چه وقت می‌میرد و نامش فراموش می‌گردد؟»
6آنانی که برای ملاقات من می‌آیند از روی دوستی نمی‌آیند،
بلکه برای خبرچینی
و شایعه‌پراکنی می‌آیند.
7همهٔ آنانی که از من نفرت دارند با یکدیگر دربارهٔ من پچ‌پچ می‌کنند
و مرض مرا خطرناک جلوه می‌دهند.
8آنها می‌گویند: «به مرضی کشنده گرفتار شده
و از این بیماری جان سالم بدر نخواهد برد.»
9حتّی بهترین دوست من که به او اعتماد کامل داشتم،
آن کس که با من نان می‌خورد،
علیه من برخاسته ‌‌است.
10ولی خداوندا، تو بر من رحمت فرما و سلامتی مرا به من بازگردان،
تا برخاسته، جواب دشمنانم را بدهم.
11به این وسیله من خواهم دانست
که تو از من راضی هستی و نمی‌گذاری دشمنانم بر من پیروز گردند.
12تو، مرا به‌خاطر درستکاری‌ام کمک خواهی کرد
و پیوسته مرا در پیشگاه خود حفظ خواهی نمود.
13سپاس بر خداوند، خدای بنی‌اسرائیل،
از ازل تا به ابد! آمین!
کتاب دوم
(مزامیر 42‏-72)
42
سرودی از خاندان قورح
دعایی در دیار غربت
1چنانکه آهو برای نهرهای آب اشتیاق دارد،
همچنان ای خداوند جان من مشتاق توست.
2جان من تشنهٔ خداست، تشنهٔ خدای زنده!
چه وقت می‌توانم به پیشگاه تو بیایم و تو را پرستش کنم؟
3روز و شب گریه می‌کنم و اشکهایم تنها خوراک من هستند،
دشمنانم همواره از من می‌پرسند:
«خدای تو کجاست؟»
4چون گذشته را به‌یاد می‌آورم قلبم می‌شکند،
چگونه مردم را در روزهای عید به خانهٔ خدا رهبری می‌کردم
و فریاد شادی برمی‌آوردیم
و سرود شکرگزاری می‌‌خواندیم.
5چرا این‌قدر افسرده‌ام؟
چرا این‌قدر در مشکلاتم غرق شده‌ام؟
بر خدا امیدوار خواهم بود
و یک‌بار دیگر او را حمد خواهم گفت
خدای من و نجات‌دهندهٔ من.
6در این دیار غریب قلبم شکسته است.
بنابراین از سرزمین اردن
و کوههای حرمون و مصغر
تو را به یاد می‌آورم و به تو می‌اندیشم.
7امواج غم و اندوه از سر من گذشته‌اند
و توفانهای غم احاطه‌ام کرده‌اند.
8خداوندا، به هنگام روز، محبّت بی‌پایان خود را شامل حال من بگردان
تا من هم شبانگاه سرود شکرگزاری تو را بخوانم
و به درگاه تو که خدای حیات بخش من می‌‌باشی، دعا کنم.
9به خدا که تکیه‌گاه من است می‌گویم:
«مرا فراموش کرده‌ای؟
چرا به‌خاطر ظلمِ دشمنان
پریشان باشم؟»
10سخنان توهین‌آمیز آنها مانند زخمی کشنده،
مرا آزار می‌دهد، همیشه می‌پرسند:
«خدای تو کجاست؟»
11چرا این‌قدر افسرده‌ام؟
چرا این‌قدر در مشکلاتم غرق شده‌ام؟
بر خدا امیدوار خواهم بود،
و یک‌بار دیگر او را حمد خواهم گفت
خدای من و نجات‌دهندهٔ من.
43
ادامهٔ مزمور چهل و دوم
دعایی در دیار غربت
1ای خدای من، در برابر مردم بی‌رحم از من دفاع کن
و بی‌گناهی مرا اعلام نما،
مرا از دست مردم شریر و دروغگو برهان.
2خدایا، تو پناهگاه من هستی.
چرا رهایم کرده‌ای؟
چرا از دست ظلم دشمنان
همیشه رنج بکشم؟
3نور و راستی خود را بفرست
تا راهنمای من باشند
و مرا به کوه مقدّس
که بارگاه توست برسانند.
4آنگاه در برابر قربانگاه تو خواهم ایستاد
و برای تو ای خدا، خدای من که سرچشمهٔ شادی هستی،
با بربط خواهم نواخت
و سرود شکرگزاری خواهم سرایید.
5ای جان من چرا افسرده و غمگین هستی؟
بر خدا امید داشته باش زیرا
که دوباره او را ستایش خواهی کرد،
چون او خدای من و مددکار من است.
44
سرودی از خاندان قورح
سوگِ ملّی و درخواست کمک
1خدایا، ما به گوشهای خود شنیده‌ایم
و اجداد ما برای ما تعریف کرده‌اند
که تو در زمان آنها و در دوران گذشته
چه کارهای شگفتی انجام داده‌ای.
2تو با دست خود اقوام دیگر را از این سرزمین بیرون کردی
و قوم خود را در سرزمین خودشان ساکن گرداندی.
تو آنها را مجازات کردی،
و قوم خود را توفیق بخشیدی.
3قوم تو این سرزمین را با شمشیر خود تسخیر نکردند،
و به قدرت بازوی خویش پیروز نگردیدند،
بلکه با قدرت و توانایی تو
و با اطمینان به حضور تو
که نشانهٔ رضایت تو از آنان بود پیروز گشتند.
4تو پادشاه و خدای من هستی،
به قوم خود پیروزی عطا فرما.
5با کمک تو دشمنان را شکست می‌دهیم
و با نام تو بدخواهان خود را پایمال می‌کنیم.
6نه به تیر و کمان خود توکّل خواهم کرد
و نه به شمشیر خود که مرا نجات دهد؛
7بلکه تو ما را از دست دشمنانمان رهایی بخشیدی
و بدخواهان ما را شکست دادی.
8ما همیشه به نام خدای خود افتخار خواهیم كرد
و پیوسته سپاسگزار تو خواهیم بود.
9امّا اکنون ما را ترک کرده‌ای و رسوا ساخته‌ای،
لشکریان ما را کمک نمی‌کنی.
10ما را در مقابل دشمن متواری ساخته‌ای
و آنها دارایی ما را غارت کرده‌اند.
11ما را مانند گوسفندان به کشتارگاه فرستادی؛
و در بین اقوام جهان پراکنده ساختی.
12قوم خود را ارزان فروختی،
آنها برای تو ارزشی نداشتند.
13نزد همسایگان، ما را خوار و حقیر ساختی.
آنها به ما توهین می‌کنند و به ما می‌خندند.
14ما را در میان ملّتهای دیگر انگشت‌نما ساخته‌ای،
و ما وسیلهٔ خندهٔ آنان گشته‌ایم.
15‏-16پیوسته به‌خاطر اهانت دشمنان
و نفرت بدخواهان خوار و شرمنده‌ام.
17همهٔ اینها بر ما واقع شد،
امّا ما تو را فراموش نکردیم
و پیمانی را که با ما بسته‌ای نشکستیم.
18از تو دلسرد نشدیم
و از راه تو منحرف نگشتیم.
19امّا تو ما را در بین حیوانات وحشی بدون کمک رها کردی؛
و ما را در تاریکی کامل ترک نمودی.
20اگر ما نام تو را فراموش می‌کردیم،
یا دست کمک به سوی خدایان غیر دراز می‌کردیم،
21البتّه تو می‌دانستی،
زیرا از اسرار دل مردم آگاهی.
22ما به‌خاطر نام تو همیشه با مرگ روبه‌رو هستیم
و ما را مانند گوسفندانی که در انتظار کشته شدن باشند، به حساب می‌آورند.
23ای خداوند، بیدار شو! چرا خوابیده‌ای؟
برخیز و ما را برای همیشه ترک مکن.
24چرا خود را از ما پنهان می‌کنی؟
مصیبت و رنجهای ما را از یاد مبر.
25دیگر به خاک افتاده، شکست خورده‌ایم.
26برخیز و به کمک ما بیا!
به‌خاطر محبّت پایدار خود ما را نجات بده.
45
سرودی از خاندان قورح
سرود عروسی شاهانه
1با کلمات زیبایی که از فکرم تراوش می‌کنند،
می‌‌‌‌خواهم مانند نویسنده‌ای با استعداد،
شعر دلنوازی در وصف پادشاه بسرایم.
2تو زیباتر از همهٔ انسانهایی،
فیض از لبان تو جاری است،
خدا برای همیشه تو را مبارک ساخته است.
3ای پادشاه مقتدر، شمشیر خود را به کمر ببند،
تو پُر جلال و با شکوهی،
4برای دفاع از حقیقت و راستی
با شکوه بر مَرکب خود سوار شو،
دست توانای تو، تو را پیروز می‌گرداند.
5تیرهای تو به قلب دشمنانت خواهد نشست،
ملّتها به پای تو خواهند افتاد.
6سلطنتی را که خدا به تو بخشیده است،
تا به ابد پایدار خواهد بود.
تو با عدالت بر ملّت خود حکومت می‌کنی.
7راستی را دوست می‌داری
و از شرارت متنفری.
بنابراین خدای تو، تو را برگزیده،
بیش از هرکس دیگر تو را شادمان ساخته است.
8لباسهای تو همه آمیخته به عطر است، عطر مُر، عود و دارچین،
در کاخ عاج، نوای شیرین موسیقی تو را شادمان می‌سازد.
9دختران پادشاهان، ندیمه‌های دربار تو هستند،
ملکه، مُزیّن به طلای خالص
در سمت راست تخت تو ایستاده است.
10ای دختر، پند مرا بشنو و به آن توجّه کن.
مردم و خانهٔ پدری خود را فراموش کن.
11پادشاه شیفتهٔ زیبایی جمال توست.
او سَروَر توست، او را تعظیم نما.
12مردم صُور برای تو هدیه می‌آورند،
و ثروتمندان طالب رضامندی می‌باشند.
13عروس پادشاه را بنگرید،
او در حجلهٔ خود، در لباس قلّابدوزی چه زیباست!
14او را با لباس رنگارنگش به حضور پادشاه می‌برند،
و ندیمه‌هایش در عقب او هستند،
و‌ آنها نیز همچنین به حضور پادشاه حاضر می‌شوند.
15آنان با سرور و شادمانی
به کاخ پادشاه وارد می‌شوند.
16ای پادشاه، تو پسران بسیار خواهی داشت،
آنان نیز مانند اجداد تو بر تخت پادشاهی خواهند نشست،
و تو آنان را به حکمرانی سراسر جهان خواهی گماشت.
17سرود من، آوازهٔ تو را همیشه پایدار خواهد ساخت،
و تمام مردم پیوسته تو را ستایش خواهند نمود.
46
سرودی از خاندان قورح
خدا با ماست
1خدا پناهگاه و قوّت ماست،
مددکاری که هنگام سختی فوراً به فریاد ما می‌رسد.
2بنابراین نخواهیم ترسید، اگر چه زمین بلرزد
و کوهها به عمق اقیانوسها فرو روند،
3یا دریاها بخروشند و کف برآورند
و کوهها به لرزه درآیند.
4نهری است که جویهای آن شهر خدا را شادمان می‌سازد،
و به خانهٔ مقدّس او طراوت می‌بخشد.
5چون خدا در این شهر ساکن است،
پس هرگز ویران نخواهد شد، هر بامداد به کمک آن خواهد آمد.
6ملّتها هیاهو می‌کنند و دولتها متزلزل می‌شوند،
امّا وقتی خدا حرف می‌زند، زمین ذوب می‌گردد.
7خداوند متعال با ماست،
خدای یعقوب پناه ماست.
8بیایید و عجایب خداوند را مشاهده کنید،
و كارهای عظیمی را كه در دنیا انجام داده است، ببینید.
9او جنگها را در سراسر جهان خاتمه می‌دهد.
کمانها را می‌شکند، نیزه‌ها را خُرد می‌کند،
و سپرها را در آتش می‌اندازد.
10از جنگ دست بکشید و بدانید که من خدا هستم،
و در سراسر جهان
و در بین تمام مردمان متعال می‌باشم.
11خداوند متعال با ماست
و خدای یعقوب پناه ماست.
47
سرودی از خاندان قورح
خدا پادشاه تمام جهان
1ای مردمان جهان دست زنید،
و با آواز بلند به حضور خدا بسرایید!
2از خداوند، آن قادر متعال باید ترسید
او پادشاه بزرگی است، بر سراسر جهان پادشاهی می‌کند.
3او ما را بر اقوام جهان پیروز می‌گرداند؛
و ملّتها را در پیش پای ما به خاک می‌اندازد.
4او این سرزمین را برای سکونت ما انتخاب کرد،
سرزمینی که موجب افتخار فرزندان یعقوب است، قومی که او آنها را دوست می‌دارد.
5خدا در میان هلهلهٔ شادی
و با صدای شیپور
به تخت خود جلوس نمود.
6در ستایش خدا سرود بخوانید،
برای پادشاه ما سرود نیایش بخوانید.
7خدا پادشاه سراسر جهان است؛
با سرود او را ستایش کنید.
8خدا بر تخت مقدّس خود نشسته
و بر مردم جهان حکمرانی می‌کند.
9پادشاهان جهان با قوم خدای ابراهیم
برای پرستش او جمع می‌شوند،
زیرا او نیرومندتر از همهٔ لشکرهای دنیا
و حاکم مطلق جهان است.
48
سرودی از خاندان قورح
شکوه جلال شهر خدا
1خداوند بزرگ است، باید او را در شهر خدای ما
و بر کوه مقدّس او پرستش نمود.
2صهیون، کوه خدا که زیبا و بلند است،
شهر پادشاه بزرگ که شادی بخش همهٔ مردم دنیاست.
3خدا نشان داده است که
در قصرهای آن، در حضور او امنیّت است.
4پادشاهان همه متّفق شدند
تا به آن شهر حمله کنند.
5امّا وقتی آن را دیدند، تعجّب کردند
و وحشتزده فرار نمودند.
6از ترس و وحشت مانند زنی که درد زایمان داشته باشد
به خود می‌لرزیدند.
7همچون كشتی‌هایی که دچار توفان می‌گردند به تلاطم افتادند.
8آنچه را که دربارهٔ کارهای خدا شنیده بودیم،
اکنون در شهر خدای خود، خداوند متعال
با چشم خود می‌بینیم.
خداوند آن شهر را همیشه حفظ خواهد کرد.
9ای خدا، ما در معبد بزرگ تو،
به محبّت پایدار تو می‌اندیشیم.
10تمام مردم تو را ستایش می‌کنند،
و آوازهٔ تو در سراسر عالم پیچیده است.
تو با عدالت داوری می‌کنی.
11مردم صهیون شادمانی می‌کنند
و شهرهای یهودیه به وجد آمده‌اند،
زیرا تو با عدالت داوری می‌کنی.
12ای قوم خدا، به دور صهیون بگردید و بُرجهایش را بشمارید.
13به دیوارهای آن توجّه نمایید و سنگرهایش را تماشا کنید
تا بتوانید برای فرزندان خود آن را بازگو کنید
14و بگویید این خدا، خدای ماست
و تا ابد راهنمای ماست.
49
سرودی از خاندان قورح
توکّل احمقانه بر ثروت
1ای تمامی مردمان، این را بشنوید!
هرکس در هرجایی که هست گوش بدهد،
2کوچک و بزرگ،
ثروتمند و فقیر.
3افکار من روشن و آشکار است،
سخنان من همه از روی حکمت است.
4به مَثَلها توجّه می‌کنم
و هنگامی‌که چنگ می‌نوازم معنی آنها را بیان می‌کنم.
5چرا در هنگام خطر و یا وقتی‌که
دشمنان مرا محاصره کرده‌اند، بترسم؟
6اینها مردمی هستند که به ثروت خود توکّل دارند
و به دارایی خویش افتخار می‌کنند!
7هیچ‌کس نمی‌‌تواند تاوان جان خود را بدهد
و یا بهای زندگی خود را به خدا بپردازد.
8زیرا ارزش زندگی یک انسان بسیار گرانبهاست
و هیچ چیز در مقابل آن کفایت نمی‌کند،
9تا کسی طعم مرگ را نچشد
و تا به ابد زندگی کند.
10همهٔ ما می‌بینیم که حتّی اشخاص عالِم هم می‌میرند،
همچنان‌که احمقان و نادانان می‌میرند.
همهٔ آنها ثروت خود را برای بازماندگان خود باقی می‌گذارند.
11درحالی‌که آنها نام خود را بر املاک خود می‌گذارند،
گورشان خانهٔ ابدی آنها می‌گردد
و برای همیشه در آن ساکن می‌شوند.
12جاه و مقام ما را از مرگ نجات نمی‌دهد، بلکه ما نیز خواهیم مرد
همچنان‌که یک حیوان می‌میرد.
13سرنوشت اشخاصی که به خودشان توکّل دارند چنین است،
سرنوشت آنانی که به دارایی خود دلخوش هستند.
14آنها مانند گوسفندان محکوم به مرگ هستند
و چوپان ایشان مرگ است.
نیکوکاران بر آنها پیروز می‌گردند
و اجساد آنان بزودی دور از خانه‌هایشان در دنیای مردگان خواهد پوسید.
15امّا خداوند، جان مرا از دنیای مردگان می‌رهاند
و نجات می‌دهد.
16وقتی کسی دولتمند می‌گردد و به مال و دارایی او افزوده می‌گردد،
شما آشفته نگردید،
17او در وقت مردن،
دارایی خود را با خود به گور نخواهد برد.
18اگرچه کسی از زندگی خود راضی باشد
و دیگران او را به‌خاطر موفقیّتش بستایند،
19امّا سرانجام خواهد مرد و به اجداد خود خواهد پیوست
و دیگر روشنی را نخواهد دید.
20جاه و مقام کسی او را از مرگ نجات نمی‌دهد،
بلکه او نیز خواهد مرد، همچنان‌که یک حیوان می‌میرد.
50
سرود آساف
قربانی واقعی
1خداوند، خدای قادر مطلق، تمام مردم روی زمین را،
از شرق تا غرب، احضار نموده سخن می‌گوید:
2نور جمال او از صهیون
که جلوه‌گاه زیبایی است می‌درخشد.
3خدای ما می‌آید، امّا نه در سکوت،
بلکه با آتش سوزنده که در پیشاپیش اوست
و توفان سهمگین که در اطراف اوست.
4آسمانها و زمین را به گواهی می‌طلبد
تا بر قوم خود داوری کند.
5او می‌فرماید: «جمع شوید ای مؤمنانی
که با قربانی‌های خود با من پیمان بستید.»
6آسمانها اعلام می‌کنند که خدا عادل است،
و او خودش داوری می‌کند.
7ای قوم من بشنوید، من سخن می‌گویم؛
ای اسرائیل، بدانید که من خدا هستم،
خدای شما که علیه شما گواهی می‌دهم.
8من در مورد قربانی‌های شما و قربانی‌های سوختنی شما،
که پیوسته تقدیم می‌کنید، شما را سرزنش نمی‌کنم.
9من به گاو مزرعهٔ شما
و به بُز گلّهٔ شما احتیاجی ندارم،
10زیرا همهٔ حیوانات جنگل
و تمام چارپایانی که بر هزاران کوه و تپّه می‌چرند، از آن من هستند.
11تمامی پرندگان
و تمام حیوانات صحرا از آن من می‌باشند.
12اگر گرسنه هم می‌بودم به شما نمی‌گفتم،
زیرا که من مالک تمام جهان و هرچه در آن است می‌باشم.
13مگر من گوشت گاو می‌خورم
و یا خون بُز می‌نوشم؟
14بلکه شکرگزاری‌های شما، قربانی‌های شما باشد
و به قولی که به قادر متعال داده‌اید، وفا کنید.
15در مواقع سختی و مشکلات مرا صدا کنید.
من شما را رهایی می‌دهم
و شما مرا ستایش خواهید کرد.
16امّا خداوند به شریران می‌فرماید:
«شما حق ندارید که احکام مرا بیان کنید
و دربارهٔ پیمان من حرف بزنید.
17زیرا نمی‌خواهید که من شما را اصلاح کنم
و احکام مرا بجا نمی‌آورید.
18دوست دزدان هستید
و با زناکاران همنشین می‌شوید.
19«زبان شما همیشه به فریب‌آلوده است
و از دروغ گفتن شرم ندارید.
20به برادرت تهمت می‌زنی
و از او بدگویی می‌کنی.
21تو همهٔ این کارها را انجام دادی
و من چیزی نگفتم.
تو گمان کردی که من هم مانند تو هستم.
امّا حالا تو را سرزنش نموده محکوم می‌سازم.
22«ای کسانی‌که مرا فراموش کرده‌اید،
به من گوش دهید،
وگرنه شما را نابود خواهم كرد و کسی نخواهد بود که شما را رهایی دهد.
23شکرگزاری، قربانی شایسته‌ای است که با آن مرا احترام می‌کنید
و من همهٔ کسانی را که از من اطاعت کنند، نجات خواهم داد.»
51
سرود داوود، بعد از اینکه ناتان با او در مورد گناهش با بتشبع صحبت کرد.
دعای اعتراف و طلب آمرزش
1خدایا به‌خاطر محبّت پایدار خود
بر من رحم کن،
و از روی کرم بی‌پایانت
گناهان مرا ببخش.
2مرا از گناهانم شست‌وشو ده
و از خطاهایم پاک ساز.
3من به گناهان خود اعتراف می‌کنم
و خطاهایی را که کرده‌‌ام در نظر دارم.
4من علیه تو ای خداوند،
بلی تنها علیه تو گناه کرده‌‌ام،
و آنچه را که در نظر تو بد است، انجام داده‌ام.
اینک تو حق داری که مرا داوری نموده، محکوم سازی.
5من از روزی که به دنیا آمدم گناهکار بودم،
از همان لحظه‌ای که نطفه‌ام در رحم مادرم بسته شد، به گناه آلوده بودم.
6تو طرفدار صداقت و راستی هستی،
پس فکر مرا از حکمت پُر ساز.
7گناه مرا از من دور کن تا پاک شوم.
مرا بشوی تا از برف سفیدتر گردم.
8بگذار تا صدای خوشی و لذّت را بشنوم؛
با وجودی که مرا کوبیده‌ و خُرد کرده‌ای،
بار دیگر شاد خواهم بود.
9از گناهانم چشم بپوش
و خطاهایم را ببخش.
10خدایا، دل پاک در من بیافرین
و باطنم را با روح راستی تازه گردان.
11مرا از حضور خود مران
و روح پاکت را از من مگیر.
12شادی نجات را به من بازگردان
و شوق اطاعت از اوامرت را در من ایجاد نما.
13آنگاه احکام تو را به خطاکاران خواهم آموخت
و آنان به سوی تو باز خواهند گشت.
14ای خدایی که نجات‌دهندهٔ من هستی، مرا از خونریزی دور کن،
تا زبانم بار دیگر سرود عدالت تو را بسراید.
15خداوندا، به من قدرت بیان عطا فرما
تا تو را ستایش کنم.
16تو قربانی نخواستی،
وگرنه تقدیم می‌کردم.
قربانی‌های سوختنی را نمی‌پسندی،
17خدایا، قربانی من، دل شکستهٔ من است،
تو دل شکسته و روح توبه‌کار را خوار نخواهی شمرد.
18خداوندا، بر صهیون لطف کن
و دیوارهای اورشلیم را دوباره بنا نما.
19آنگاه از قربانی‌های کامل و مناسب خشنود خواهی شد
و قربانی‌های سوختنی
و گاوها بر قربانگاه، قربانی خواهند شد.
52
سرود داوود، بعد از اینکه دوآغ اَدومی به نزد شائول رفت و گفت که داوود به خانهٔ ابی‌ملک رفته است
قضاوت و فیض خدا
1ای مرد قدرتمند، چرا به شرارت خود افتخار می‌کنی؟
و به مردم نیک آزار می‌رسانی؟
2برای نابودی دیگران نقشه می‌کشی
و زبانت مانند تیغ تیز
و کار تو خیانت است.
3بدی را زیادتر از خوبی،
و دروغ را بیشتر از راستی دوست می‌داری.
4ای حیله‌گر، تو دوست داری که
مردم را با سخنان خود آزار دهی.
5امّا خدا تو را از خانه‌ات بیرون کشیده،
برای همیشه نابود خواهد کرد.
او تو را از سرزمین زندگان ریشه کن می‌سازد.
6نیکوکاران این را دیده، خواهند ترسید
و به تو خندیده، خواهند گفت:
7«این شخص را ببینید، وی همان کسی است که بر خدا توکّل نکرد،
بلکه بر ثروت فراوان خود توکّل کرد
و به شریر پناه برد.»
8امّا من مانند درخت زیتون در خانهٔ خدا هستم.
من همیشه به رحمت پایدار او توکّل خواهم کرد.
9خدایا، من همیشه به‌خاطر آنچه که انجام داده‌ای از تو تشکّر می‌کنم
و در حضور تمام وفاداران
اعلام خواهم کرد که تو نیکو هستی.
53
سرود داوود
شرارت انسان
(مزامیر 14)
1احمقان در دل خود می‌گویند:
«خدا وجود ندارد.»
اینها اشخاصی فاسد هستند،
کارهای زشت می‌کنند.
و کار نیک از آنها سر نمی‌زند.
2خدا از آسمان بر مردم روی زمین می‌نگرد
تا ببیند آیا شخص فهمیده‌ای وجود دارد
که طالب خدا باشد.
3امّا همه گمراه و یکسان فاسد شده‌اند،
حتّی یک نفر نیکوکار هم در بین آنها نیست.
4خدا می‌پرسد: «آیا این بدکاران شعور ندارند
که بندگان مرا مانند نان می‌خورند
و مرا به یاد نمی‌آورند؟»
5امّا آنها به وحشت خواهند افتاد
به طوری که قبلاً هرگز آن‌طور وحشتزده نشده بودند.
خدا استخوانهای دشمنانش را پراکنده خواهد کرد.
آنان رسوا خواهند گشت،
چون خدا آنها را طرد نموده است.
6ای کاش پیروزی برای بنی‌اسرائیل از صهیون بیاید،
وقتی خداوند قوم خود را از اسارت آزاد کند،
یعقوب شاد خواهد شد
و بنی‌اسرائیل شادی خواهد كرد.
54
سرود داوود، بعد از آنکه مردان زیف به نزد شائول رفتند و به او گفتند که داوود در منطقهٔ آنها مخفی شده بود
دعای رهایی از شر دشمنان
1خدایا، با قدرت خود نجاتم بده
و با نیروی خود آزادم کن.
2خدایا، دعای مرا بشنو
و به سخنان من گوش بده،
3زیرا اشخاص مغرور علیه من برخاسته‌اند
و مردمان ظالم قصد کشتن مرا دارند.
آنان به خدا توجّه ندارند.
4امّا خدا مددکار من است
و خداوند حافظ جان من می‌باشد.
5او دشمنانم را به سزای گناهشان می‌رساند.
به‌خاطر وفاداری خود، به زندگی آنها خاتمه خواهد داد.
6خداوندا، با کمال خوشی به پیشگاه تو قربانی تقدیم خواهم كرد.
تو را سپاس خواهم گفت
زیرا نیكو هستی.
7تو مرا از تمام مشکلاتم نجات داده‌ای،
و من شکست دشمنانم را با چشمانم دیده‌ام.
55
سرود داوود
شکایت از دوست حیله‌گر
1خدایا به دعای من گوش بده
و وقتی‌که زاری می‌کنم خود را از من پنهان مکن.
2دعای مرا بشنو و مستجاب فرما.
از شدّت نگرانی، فکرم پریشان است.
3از تهدید دشمنان هراسانم
و ظلم مردم ظالم مرا آشفته کرده است.
آنها مرا عذاب می‌دهند
و از من نفرت دارند.
4دلم افسرده و غمگین است.
وحشت مرگ مرا فراگرفته است.
5ترس و وحشت مرا احاطه کرده
و از پا انداخته است.
6می‌گویم: «ای کاش مانند کبوتر بال می‌داشتم، پر می‌زدم
و به جای آرامی می‌رفتم.
7ای کاش به دوردستها پرواز می‌کردم،
و خانهٔ خود را در بیابان می‌ساختم،
8پناهگاهی می‌جُستم
و از توفان بلا در امان می‌ماندم.»
9خداوندا، زبان شریران را مغشوش گردان،
زیرا آنها شهر را به آشوب کشیده‌اند.
10شب و روز دیوارهای شهر را دور می‌زنند
و جنایت و فساد می‌آفرینند.
11فساد و شرارت همه‌جا را فراگرفته
و خیابانهای شهر پُر از فریب و نیرنگ است.
12اگر دشمن به من توهین می‌کرد،
آن را تحمّل می‌کردم
و یا اگر رقیب من به ضد من برخاسته بود،
خود را پنهان می‌نمودم.
13امّا این تو هستی، شریک
و همکار و دوست نزدیک من.
14ما با هم گفت‌وگوهای شیرین داشتیم
و با یکدیگر برای عبادت به معبد بزرگ می‌رفتیم.
15مرگ ناگهانی نصیبشان شود،
زنده به گور شوند،
زیرا دلها و خانه‌های آنان پُر از شرارت و جنایت است.
16امّا من از خداوند، خدای خود یاری می‌‌‌‌خواهم
و او مرا رهایی خواهد داد.
17صبح و ظهر و شب
به درگاه خدا ناله می‌کنم
و او دعای مرا مستجاب خواهد کرد.
18وقتی با دشمنان بسیار
در میدان جنگ نبرد می‌کنم،
او مرا با پیروزی بسلامت بازمی‌گرداند.
19خدا که پادشاه ازلی است، مرا خواهد شنید
و آنها را سرکوب خواهد كرد،
زیرا آنها از او نمی‌ترسند
و راه خود را تغییر نمی‌دهند.
20دوست سابق من، دست خود را علیه دوستانش بلند کرده
و پیمان خود را شکسته است.
21سخنان چرب و نرم می‌زند، امّا در باطن از من نفرت دارد.
حرفهایش در ظاهر بسیار شیرین، امّا مانند شمشیر تیز و کُشنده است.
22مشکلات خود را به خداوند بسپار
و او آنها را برایت حل خواهد کرد،
او هرگز نمی‌گذارد که اشخاص وفادار شکست بخورند.
23امّا تو ای خدا، این آدمهای قاتل و حیله‌گر را پیش از وقت به گور خواهی فرستاد،
قبل از اینکه نیمی از عمرشان را سپری کنند.
امّا من بر تو توکّل می‌کنم.
56
سرود داوود، بعد از اینکه فلسطینیان او را در جِت دستگیر کردند
توکّل بر خدا هنگام سختی
1خدایا بر من رحم کن،
زیرا دشمنانم به من حمله می‌کنند
و پیوسته مرا عذاب می‌دهند.
2تمام روز به من حمله می‌کنند
و آنانی که با من می‌جنگند، بسیارند.
3ای خداوند، هنگامی‌که می‌ترسم،
به تو توکّل می‌کنم.
4به خدا توکّل می‌کنم و نمی‌ترسم.
او را به‌خاطر آنچه که انجام داده است شکر می‌کنم،
پس انسان فانی به من چه می‌تواند بکند؟
5دشمنانم تمام روز به فکر آزار من هستند
و همیشه در پی آن هستند که راهی برای اذیّت من پیدا کنند.
6آنها همه با هم در کمین هستند
و پیوسته مراقب من می‌باشند
تا مرا به قتل برسانند.
7پس ای خدا، آنها را به‌خاطر شرارتشان مجازات کن
و به غضب خود گرفتار فرما.
8تو از پریشانی من آگاهی،
حساب اشکهایم را داری
آیا آنها در دفتر تو نوشته نشده‌اند؟
9آن روزی که تو را صدا می‌کنم
دشمنانم برمی‌گردند و می‌گریزند.
یقین دارم که خداوند پشتیبان من است.
10وعده‌های خدا را ستایش می‌کنم و او را شکر می‌کنم.
11بر او توکّل می‌کنم و نخواهم ترسید.
پس انسان فانی به من چه می‌‌تواند بکند؟
12خدایا، نذرهای خود را به تو ادا خواهم کرد
و از تو سپاسگزار هستم.
13زیرا تو مرا از مرگ نجات دادی،
و از نابودی رهانیدی
تا در پرتو نور حیات که از جانب تو می‌تابد
به حضور تو راه یابم.
57
سرود داوود، وقتی از دست شائول از غار گریخت
دعا برای کمک
1خدایا بر من رحم کن،
بر من رحم کن زیرا به تو پناه می‌آورم.
زیر سایهٔ بالهای تو پناه می‌برم
تا توفان بلا بگذرد.
2من به درگاه خدای متعال،
خدایی که همهٔ احتیاجات مرا برآورده می‌سازد، دعا می‌کنم.
3او از آسمان دعای مرا می‌شنود و مرا نجات می‌دهد.
او دشمن مرا شکست می‌دهد
و مرا از محبّت و رحمت پایدار خود برخوردار می‌سازد.
4دشمنانم مرا محاصره کرده‌اند،
آنهایی که مانند شیرهای درّنده هستند.
دندانها‌یشان مانند نیزه، تیز
و زبانشان مانند شمشیر، برّان است.
5خدایا، عظمت و شکوه تو بالاتر از آسمانها
و جلال تو بر سراسر روی زمین آشکار گردد.
6دشمنانم برای من دام گسترده‌اند تا مرا گرفتار سازند.
در زیر بار غم خم گشته‌ام.
آنها چاهی سر راه من کندند،
امّا خودشان در آن افتادند.
7خدایا، دل من استوار و محکم است
و برای تو سرود شکرگزاری خواهم سرایید.
8ای جان من بیدار شو.
ای عود من و ای بربط من، بیدار شوید،
من خورشید را بیدار خواهم کرد.
9خدایا، در بین اقوام جهان تو را سپاس خواهم گفت
و در میان مردم تو را ستایش خواهم كرد.
10زیرا محبّت پایدار و وفاداری تو
بالاتر از آسمانهاست.
11خدایا، عظمت و شکوهت را در آسمان
و جلالت را بر روی زمین آشکار فرما.
58
سرود داوود
دعا برای انتقام
1ای فرمانروایان، آیا به راستی حکم می‌کنید؟
و ای داوران آیا به انصاف داوری می‌نمایید؟
2خیر! شما از روی شرارت فکر می‌کنید
و دستهای شما پُر از ظلم است!
3شریران از ابتدا منحرف
و از روز تولّد دروغگو بوده‌اند.
4آنها مانند مار زهرآگین هستند
و مانند مار کبرای کر، که گوش خود را می‌بندند،
5تا صدای افسونگران را نشوند،
هرچند آنها با مهارت افسون کنند.
6خدایا، دندانهای این شیرهای درّنده را در دهانشان بشکن.
7مانند آبی که در یک زمین خشک ناپدید می‌شود،
آنها را محو کن و مانند علف بیابان پایمال و پژمرده گردان.
8بگذار مانند حلزونی که به تدریج در لجن فرو می‌رود
و مانند کودکی که مرده به دنیا می‌آید، روی روشنی را نبینند.
9خداوند زودتر از آن که دیگ، گرمای آتش را احساس کند،
پیر و جوان آنها را هرچه زودتر
مانند خار و خاشاک از بین خواهد برد.
10نیکوکاران وقتی ببینند که شریران به کیفر گناه خود رسیده‌اند، خوشحال خواهند شد
و پاهای خود را در خون آنان خواهند شست.
11سرانجام همه خواهند گفت: «به راستی که نیکوکاران پاداش می‌گیرند،
و خدایی هست که داور جهان است.»
59
سرود داوود، بعد از اینکه شائول مردانی را فرستاد تا خانهٔ او را جهت کشتنش زیر نظر داشته باشند
دعا برای امنیّت و رهایی
1خدای من، مرا از دشمنانم برهان
و از آنانی که به من حمله می‌کنند، محافظت فرما.
2مرا از دست شریران رهایی ده
و از چنگال مردمان خونریز برهان.
3ببین چگونه برای کشتن من کمین کرده‌اند
و بدون اینکه گناهی از من سر زده باشد
علیه من همدست شده‌اند.
4خداوندا، درحالی‌که من هیچ ضرری به آنها نرسانده‌ام
و گناهی ندارم، برای قتل من نقشه کشیده‌اند. پس حال مرا ببین و به کمکم بشتاب.
5ای خداوند متعال و ای خدای اسرائیل،
ای خدای اسرائیل بیا و خودت ببین،
بیا و این کافران را به سزای كارهایشان برسان
و به هیچ‌یک از آنان رحم نکن.
6آنها هر شب برمی‌گردند
و مانند سگ زوزه می‌کشند و در شهر می‌گردند.
7فریاد می‌زنند و تهدید و توهین می‌کنند.
زبانشان مانند شمشیر بُرنده است
و فکر می‌کنند کسی صدای آنها را نمی‌شنود.
8امّا تو ای خداوند، به آنها می‌خندی
و همهٔ کافران را مسخره می‌کنی.
9ای خدا، من به قدرت تو اطمینان دارم،
زیرا تو پناهگاه من هستی.
10خدای من با محبّت پایدار خود پیشاپیش من خواهد رفت
و مرا شاهد بر شکست دشمنانم خواهد گردانید.
11ای خداوند که سپر ما هستی، آنها را یکباره از بین نبر،
مبادا قوم من این درس عبرت را بزودی فراموش کنند،
بلکه با قدرت خویش آنها را پراکنده و پریشان ساز.
12کلمات آنها پُر از شرارت است و گناه از لبهای آنها جاری است.
آنها را در غرور خودشان گرفتار کن،
چون هرچه می‌گویند دروغ و دشنام است.
13آنها را در خشم خود
کاملاً نابود کن،
تا همه بدانند که خدای بنی‌اسرائیل
فرمانروای سراسر جهان است.
14آنها هر شب برمی‌گردند
و مانند سگ زوزه می‌کشند و در شهر می‌گردند.
15برای سیر کردن شکم خود در هر جا پرسه می‌زنند
و اگر چیزی به دست نیاورند، خُرناس می‌کشند.
16امّا من قدرت تو را خواهم سرایید،
و بامدادان با صدای بلند، محبّت پایدار تو را خواهم سرایید.
زیرا سرپناه من هستی
و در هنگام سختی‌ها، پناهگاه من بوده‌ای.
17ای قدرت من، من برای تو سرود شکرگزاری خواهم خواند.
زیرا تو ای خدا، سنگر من هستی
و خدایی که محبّت پایدارت را به من نشان داده‌ای.
60
سرود داوود برای تعلیم
وقتی‌که او علیه ارم‌نهرین و ارم‌صوبه جنگید و یوآب دوازده هزار نفر از اَدومیان را کشت
دعا برای رهایی
1خدایا، تو ما را ترک کرده و پراکنده ساخته‌ای؛
از ما خشمگین هستی؛ امّا اینک به سوی ما بازگرد.
2زمین را لرزانده و از هم شکافته‌ای،
پس چاره‌ای کن، زیرا از هم پاشیده می‌شود.
3تو قوم خود را گرفتار مشکلات سخت کردی
و شراب سرگردانی به ما نوشاندی.
4به آنهایی که از تو می‌ترسند
خبر دادی تا از خطر بگریزند.
5با قدرت خود ما را نجات ده و دعای من را اجابت فرما
تا آنهایی که محبوب تو هستند، رهایی یابند.
6خداوند از جایگاه مقدّس خود به ما وعده داد و فرمود:
«با سرافرازی، شهر شکیم
و دشت سُكوّت را بین قوم تقسیم خواهم نمود.
7جِلعاد از آن من است و منسی نیز از آن من.
افرایم کلاهخود من است
و یهودا عصای سلطنت من،
8موآب لگن شست‌وشو‌ی من خواهد بود
و به نشانهٔ مالکیّتم کفش خود را بر اَدوم پرت خواهم کرد.
و بر فراز فلسطین بانگ پیروزی بر خواهم آورد.»
9چه کسی مرا به شهر مستحکم می‌برد؟
چه کسی مرا به اَدوم راهنمایی می‌کند؟
10خدایا، آیا حقیقتاً ما را ترک کرده‌ای؟
و پیشاپیش لشکر ما نخواهی رفت؟
11خدایا، در مقابله با دشمنان به ما کمک کن،
زیرا کمک انسان بی‌فایده است.
12با کمک خدا پیروزی از آن ما خواهد بود،
او دشمنان ما را سرکوب خواهد کرد.
61
سرود داوود
دعای برای محافظت
1خدایا، نالهٔ مرا بشنو
و به دعای من گوش بده.
2در پریشانی و از این دیار غریب
رو به سوی تو می‌آورم،
تو مرا به مکانی مطمئن رهبری فرما.
3زیرا در برابر دشمنانم تو نگهبان
و بُرج محکم من هستی.
4عطا فرما که تمام دوران عمرم در خانهٔ تو ساکن شوم
و زیر سایهٔ بالهای تو در امان باشم.
5ای خدا، قولی را که به تو داده‌ام، شنیده‌ای
و برکاتی را نصیب من کرده‌ای که به ترسندگان خود می‌دهی.
6به پادشاه عمر طولانی عطا فرما
و به سالهای عمر وی بیافزا.
7خدایا، تاج و تخت او را برای ابد در حضور خود برقرار ساز
و با محبّت و وفاداری پایدار از او نگهداری کن.
8من همیشه تو را ستایش می‌کنم
و هر روز نذری را که کرده‌‌ام، ادا می‌کنم.
62
سرود داوود
سرود اعتماد به محافظت خدا
1جان من فقط در حضور خدا آرام می‌شود،
زیرا نجات من از جانب اوست.
2او یگانه پشتیبان و نجات‌دهندهٔ من است،
او نگه‌دار من است
پس هرگز شکست نخواهم خورد.
3تا به کی همگی شما بر مردی هجوم می‌آورید
که مانند دیوار شکسته است؟
4فکر شما فقط این است که او را از مقامش پایین بیاورید.
شما دروغ را دوست می‌دارید،
با زبان خود او را برکت می‌دهید،
امّا در دلتان او را نفرین می‌کنید.
5من فقط به خدا اعتماد دارم
و امیدم به اوست.
6او یگانه پشتیبان و نجات‌دهندهٔ من است،
او نگه‌دار من است،
پس هرگز شکست نخواهم خورد.
7نجات و عزّت من از خداست.
او نگهبان توانا
و پناهگاه من است.
8ای مردم در همهٔ اوقات به خدا توکّل کنید.
همهٔ مشکلات خود را به او بگویید،
زیرا او پناهگاه ماست.
9تمام مردم چه کوچک و چه بزرگ، ناچیزند
و بیش از یک نفس نیستند.
اگر در ترازو وزن شوند،
از باد هم سبکترند.
10بر ظلم توکّل نكنید
و بر آنچه که از راه دزدی به دست آورده‌اید، امید نداشته باشید؛
و هرچند دارا‌یی شما زیاد شود
بر آن دل نبندید.
11خداوند بارها فرموده است
که قدرت در دست اوست.
12ای خداوند، محبّت پایدار نیز از آن توست
و تو هرکس را مطابق کارهایش پاداش خواهی داد.
63
سرود داوود هنگامی‌که در بیابانهای یهودیه بود
اشتیاق برای خداوند
1خدایا تو خدای من هستی.
من مشتاق تو هستم.
مانند یک زمین خشک
و سوزان و بی‌آب،
با تمام وجود خود تشنهٔ توام.
2عطا فرما که به جایگاه مقدّس تو داخل شوم
و قدرت و جلال تو را ببینم.
3محبّت پایدار تو برای من شیرین‌تر از زندگی است،
بنابراین تو را ستایش می‌کنم.
4تا زنده‌ام از تو سپاسگزارم
و دستِ دعا به درگاهت بلند می‌کنم.
5جان من سیر خواهد گردید
و زبانم سرودهای شاد برای تو خواهد سرود.
6شبها وقتی‌که به بستر خود می‌روم تو را به یاد می‌آورم
و تمام شب دربارهٔ تو تفکّر می‌کنم،
7زیرا تو مددکار من بوده‌ای
و در سایهٔ بالهای تو سرود شادی می‌سرایم.
8من به تو متّكی هستم
و دست تو مرا محافظت خواهد کرد.
9امّا کسانی‌که قصد کشتن مرا دارند
به دنیای مردگان خواهند رفت،
10با شمشیر کشته خواهند شد
و جسد آنان طعمهٔ شغالان خواهد گردید.
11امّا پادشاه به‌خاطر پیروزی که خدا به او عطا کرده است،
شادی خواهد کرد.
و همهٔ کسانی‌که به نام خدا وعده می‌دهند، او را سپاس خواهند گفت.
امّا دهان دروغگویان بسته خواهد شد.
64
سرود داوود
دعای برای محافظت
1خدایا، به ناله و زاری من گوش فرا ده.
از دشمنان خود می‌ترسم، مرا از دست آنان نجات ده.
2مرا از توطئهٔ مردم شریر
و فتنه‌انگیز رهایی ده.
3آنها زبان خود را مانند شمشیر تیز کرده،
و مرا هدف سخنان زهرآلود خود قرار داده‌اند.
4از کمینگاه خود، بی‌گناهان را نشانه می‌گیرند
و ناگهان و بدون ترس بر ایشان حمله می‌کنند.
5آنها یکدیگر را در انجام نقشه‌های شرورانهٔ خود تشویق می‌کنند،
و دربارهٔ محل دامهای خود با هم مشورت می‌کنند.
می‌گویند: «چه کسی می‌تواند ما را ببیند؟»
6آنها نقشه‌های شریرانه می‌کشند و می‌گویند:
«بسیار عالی است.»
فکر و دل انسان چقدر مرموز است!
7امّا خدا آنها را با تیر خود خواهد زد
و زخم‌های ناگهانی بر بدنشان وارد خواهد كرد.
8آنها را به‌خاطر زبانشان نابود خواهد ساخت
و هرکسی ببیند، آنها را مسخره خواهد كرد.
9آنگاه همه خواهند ترسید
و آنچه را که خدا انجام داده است درک خواهند کرد
و آن را بیان خواهند نمود.
10مردم نیک به‌خاطر آنچه که خداوند انجام داده است
شادی خواهند کرد
و به او پناه خواهند برد.
دل تمام مردم نیک شادمان باد.
65
سرود داوود
شکر نعمت
1خدایا، تو در صهیون شایستهٔ ستایش هستی
و ما آنچه را که نذر کرده‌ایم ادا خواهیم كرد.
2‏-3چون تو دعاها را مستجاب می‌فرمایی،
همهٔ مردم به‌خاطر گناهانشان
نزد تو خواهند آمد.
گناهان ما بر ما چیره گشته است،
امّا تو ما را می‌بخشی.
4خوشا به حال کسانی‌که تو آنان را برگزیده‌ای
تا به پیشگاه تو بیایند و در جایگاه مقدّس تو ساکن شوند.
ما از تمام چیزهای نیکوی خانهٔ تو
و برکات معبد تو بهره‌مند خواهیم شد.
5ای خدایی که نجات‌دهندهٔ ما هستی،
تو با کارهای عادلانه و عجیب ما را نجات می‌دهی.
تو امید مردم سراسر جهان هستی.
6تو با قدرت خود کوهها را بنا نمودی
و نیروی عظیم خود را نشان دادی.
7تو تلاطم دریاها
و خروش امواج
و شورش آدمیان را آرام می‌سازی.
8ساکنان سراسر زمین
از کارهای عجیب تو حیرانند
و کارهای تو از یک سوی زمین
تا آن سوی دیگر آن شادمانی می‌آفریند.
9باران را بر زمین می‌فرستی و از آن مراقبت می‌کنی
تا آن را سیراب و حاصلخیز کند.
رودخانه‌ها را پُر آب می‌سازی
و زمین را با غلاّت بارور می‌گردانی.
10باران فراوان بر زمین می‌فرستی
و با بارانهای سیل‌آسا
زمین را نرم و هموار می‌کنی
تا نباتات از زمین برویند.
11لطف تو، حاصل فراوان به بار آورده
و سراسر زمین از نعمات تو لبریز است.
12چمنزارها پُر از گلّه
و دامنهٔ کوهها، سرشار از شادی است.
13مزارع پوشیده از گوسفندان است
و دشتها از غلّه لبریز هستند.
همه از خوشی فریاد می‌زنند و با هم سرود می‌خوانند.
66
سرود سپاس و تشکّر
1ای مردم روی زمین برای خدا با شادی بسرایید.
2نام پُر جلال او را ستایش کنید
و عظمت او را بستایید.
3به خدا بگویید: «کارهای تو چقدر حیرت‌انگیز است
و قدرت تو چقدر عظیم است
که دشمنان از ترس در برابر تو تسلیم می‌شوند.
4تمام مردم روی زمین، تو را می‌پرستند،
تو را ستایش می‌کنند
و نام تو را می‌ستایند.»
5بیایید و کارهای شگفت‌انگیزی را
که خدا در میان مردم انجام داده است ببینید.
6او دریا را به زمین خشک تبدیل نمود،
اجداد ما با پا از آن عبور کردند.
آنها در آن روز برای کاری که خدا کرد، شادی کردند.
7او با قدرت خود، برای همیشه فرمانروایی می‌کند
و همهٔ اقوام را زیر نظر دارد. ای مردم سرکش،
علیه او طغیان نکنید.
8ای مردم جهان، با آواز بلند خدای ما را ستایش کنید
تا همه صدای شما را بشنوند.
9او ما را زنده نگاه داشت
و نگذاشت که پای ما بلغزد.
10ای خدا، چنانکه نقره را در کوره می‌گذارند
تا پاک شود،
تو ما را در کوره آزمایش گذاشتی تا پاک شویم.
11تو ما را در دام گرفتار کردی
و بارهای سنگینی را بر دوش ما نهادی.
12دشمنان ما را بر ما مسلّط ساختی
و ما از میان آب و آتش عبور نمودیم.
امّا سرانجام ما را به جای سبز و خرّم آوردی.
13قربانی‌های سوختنی به خانهٔ تو آورده‌ام
و نذرهای خود را ادا می‌کنم.
14نذرهایی را که در زمان سختی کرده بودم
ادا خواهم كرد.
15من گوساله‌ها و بُزها را برای تو قربانی خواهم كرد
و گوسفند را برای قربانی سوختنی تقدیم خواهم كرد
تا دود آن به آسمان برسد.
16ای کسانی‌که به خدا احترام می‌گذارید، بیایید و بشنوید
تا شما را از کارهایی که خداوند برای من انجام داده است آگاه سازم.
17برای کمک به درگاه او فریاد نمودم
و با سرودها او را ستایش کردم.
18اگر به گناهان خود اقرار نمی‌کردم،
خداوند دعای مرا نمی‌شنید.
19امّا خدا دعای مرا شنید
و آن را مستجاب فرمود.
20خدا را سپاس می‌گویم،
چون او دعای مرا رد نکرد!
و محبّت پایدار خود را از من دریغ نفرمود.
67
سرود شکرگزاری
1خدایا بر ما رحم کن و ما را برکت بده
و نور روی خود را بر ما بتابان.
2تا همهٔ مردم راه تو را بشناسند
و قدرت نجات‌بخش تو، بر همهٔ ملّتها آشکار گردد.
3تا ای خدا، تمام مردم تو را بپرستند
و ستایش کنند.
4تا تمام ملّتها شادمان باشند و از خوشی بسرایند،
زیرا که تو مردم را با عدالت داوری می‌کنی
و آنها را هدایت می‌نمایی.
5تا ای خدا، تمام مردم تو را بپرستند
و ستایش کنند.
6زمین محصول خود را به بار آورده است
و خدا، خدای ما، ما را برکت داده است.
7خدا ما را برکت داده است،
که همهٔ مردم، در همه‌جا او را احترام نمایند.
68
سرود داوود
سرود ملّی برای پیروزی
1خدایا، برخیز و دشمنانت را پراکنده ساز.
آنانی که از تو نفرت دارند از درگاه تو بگریزند.
2مانند دودی که در برابر باد محو می‌شود، آنان را پراکنده ساز،
همچنان‌که موم در برابر آتش، آب می‌شود،
گناهکاران در پیشگاه خدا هلاک می‌شوند.
3امّا نیکوکاران خوشحال می‌شوند
و در حضور خدا سرافراز می‌گردند و فریاد شادی برمی‌آورند.
4برای خدا سرود بخوانید و نام او را بستایید.
برای او که بر ابرها سوار است، با آواز بلند بسرایید.
نام او خداوند است، در پیشگاه وی شادی کنید.
5خدا که در بارگاه مقدّس خود می‌باشد،
پدر یتیمان و دادرس بیوه زنان است.
6آوارگان را سر و سامان می‌دهد
و اسیران را با شادمانی آزاد می‌کند.
امّا گردنکشان را آوارهٔ بیابان می‌سازد.
7ای خدا، هنگامی‌که قوم خود را
در بیابان هدایت می‌کردی،
8زمین لرزید، از آسمان باران بارید
و کوه سینا از هیبت حضور تو ای خدای اسرائیل،
به لرزه درآمد.
9ای خدا، تو باران فراوان بر زمین فرستادی
تا آن را شاداب و سرسبز گرداند،
10قوم تو در آن ساکن گردید و ای خدا،
تو از رحمت خود، حاجات نیازمندان را برآوردی.
11خداوند فرمان داد
و زنان این مژده را به مردم رساندند:
12«پادشاهان و سپاهیان آنها می‌گریزند!»
زنان در خانه‌های خود غنایمی را که به دست آورده‌اند، تقسیم می‌کنند.
13آنانی که در آغل گوسفندان می‌خوابیدند، اکنون مانند کبوتری که بالهایش نقره‌ای
و پرهایش طلایی است، آراسته شده‌اند.
14خداوند متعال پادشاهان را مانند دانه‌های برف
بر کوه صلمون پراکنده ساخت.
15ای کوه با عظمت باشان
و ای قلّه‌های بلند!
16ای قلّه‌های بلند باشان،
چرا با حسرت به کوهی که خدا آن را برای سکونت خود اختیار کرد،
و مسکن ابدی او شد، می‌نگرید؟
17خداوند با هزاران هزار ارّابه
از کوه سینا به جایگاه مقدّس خود آمد.
18بعد به عالم بالا صعود فرمود و عدّه‌ای را با خود به اسارت برد.
از آدمیان، حتّی از یاغیان و سرکشان هدایایی دریافت نموده است.
خداوند، خدا در آنجا سکونت خواهد کرد.
19سپاس بر خداوند
که هر روز بارهای ما را متحمّل می‌شود.
او خدای نجات‌دهندهٔ ماست.
20خدای ما، خدای نجات‌دهنده است.
خداوند خدای ما،
ما را از مرگ می‌رهاند.
21خداوند سر دشمنانش را که در گناه به سر می‌برند،
خواهد شکست.
22خداوند فرمود: «من دشمنانتان را از باشان
و اعماق اقیانوسها برمی‌گردانم،
23تا شما در خون آنها راه بروید
و سگهای شما خون آنان را بخورند.»
24خدایا، ای خدای من و ای پادشاه من،
حرکت پیروزمندانهٔ تو را که به خانهٔ مقدّس خود وارد می‌شوی، همه دیدند.
25سرایندگان در پیش، نوازندگان در پس
و دوشیزگان در وسط دف زنان حرکت می‌کنند.
26خدا را در حضور جماعت او ستایش کنید.
ای فرزندان یعقوب خدا را ستایش کنید.
27اول طایفهٔ بنیامین که کوچکترین طایفه‌هاست
سپس رهبران طایفهٔ یهودا با گروه خود
و بعد رهبران طایفهٔ زبولون و نفتالی حرکت می‌کنند.
28خدایا، قدرتت را آشکار کن،
قدرتی را که به جای ما به کار برده‌ای.
29به‌خاطر خانهٔ تو که در اورشلیم است،
پادشاهان جهان هدایا برای تو خواهند آورد.
30مصر، آن حیوان وحشی نیزار
و اقوام دیگر را که مانند گلّه‌های گاو و گوساله هستند توبیخ نما؛
تا آن که به فرمان تو تسلیم شوند و نقره‌های خود را به تو تقدیم نمایند
و آنانی را که طالب جنگ می‌باشند، پراکنده گردان.
31مصر سفیران خود را خواهد فرستاد؛
و حبشه دست دعا به سوی خدا خواهد برافراشت.
32ای کشورهای جهان، برای خدا سرود شکرگزاری بخوانید
و برای خداوند بسرایید.
33برای او که بر آسمانهای قدیم نشسته است
و از آنجا صدای با هیبت او به گوش می‌رسد.
34قدرت خدا را اعلام کنید.
قوم اسرائیل از شکوه و جلال او برخوردار است
و عظمت او در آسمانها دیده می‌شود.
35مهیب است خدا، خدای اسرائیل در جایگاه مقدّس خود؛
او به قوم خود قدرت و نیرو می‌بخشد.
متبارک باد خدا!
69
سرود داوود
طلب کمک از خدا
1خدایا، جانم به لبم رسیده است،
مرا نجات ده.
2در گرداب مشکلات فرو رفته‌ام
و نزدیک است که از پای درآیم،
در‌ آبهای عمیق غرق می‌شوم
و سیلاب به بالای سرم رسیده است.
3از ناله خسته شده
و گلویم خشک شده است.
در انتظار کمک تو
چشمانم تار گردیده‌اند.
4تعداد آنانی که بی‌جهت از من نفرت دارند
از موی سرم زیادتر است.
دشمنانم دربارهٔ من دروغ می‌گویند.
آنانی که قصد جان مرا دارند، قوی هستند.
مرا مجبور کردند آنچه را که ندزدیده بودم، پس بدهم.
5خدایا، گناهان من از تو پنهان نیستند
و تو از حماقت من آگاهی.
6ای خداوند، خدای متعال مگذار
به‌خاطر من آنانی که بر تو توکّل نموده‌اند، شرمنده شوند.
ای خدای اسرائیل، آنانی را که به تو امید دارند
به‌خاطر من خجل مساز.
7من به‌خاطر تو رسوا
و شرمنده شده‌ام.
8نزد فامیلم مانند یک غریبه
و نزد خانواده‌ام مانند بیگانه‌ها شده‌ام.
9غیرتی که برای خانهٔ تو دارم، آتشی در وجودم برافروخته.
دشمنان همچنان‌که به تو اهانت نمودند، به من نیز توهین کردند.
10هنگامی‌که با روزه گرفتن، خود را فروتن نمودم،
مردم به من توهین کردند.
11وقتی پلاس پوشیدم،
به من خندیدند.
12زبانزد مردم کوچه و بازار و شرابخواران گردیده‌ام
و برایم سرود می‌خوانند.
13امّا من، ای خداوند، به درگاه تو دعا می‌کنم.
ای خدا، در وقت مناسب به من جواب بده،
به‌خاطر محبّت پایدار خود دعایم را مستجاب فرما
و به سبب وعدهٔ خود مرا نجات بده.
14مرا از این گِرداب مشکلات نجات بده
و از شر دشمنان، در پناه خود حفظ فرما.
15مگذار در مشکلات غرق شوم
و در این گرفتاری‌ها نابود گردم
و سرانجام راهی گور شوم.
16خداوندا، محبّت پایدار تو چه نیکوست،
پس به‌خاطر رحمت عظیمت به من توجّه نما.
17روی خود را از بندهٔ خود مپوشان،
اکنون که در سختی هستم مرا مستجاب نما.
18بیا و تاوان آزادی مرا بپرداز
و مرا از دست دشمنانم نجات بده.
19تو می‌دانی که چگونه رسوا شده‌ام
و مورد سرزنش و توهین قرار گرفته‌ام.
تو همهٔ دشمنانم را می‌شناسی.
20سرزنش‌های مردم، دلم را شکسته
و مأیوس شده‌ام.
به هر سو روی آوردم، دلسوزی نیافتم
و از کسی تسلّی نیافتم.
21هنگامی‌که گرسنه بودم زهر به من تعارف کردند؛
و وقتی تشنه بودم، سرکه به من دادند.
22بگذار جشن آنها به ماتم
و امنیّت آنان به تشویش مبدّل گردد.
23چشمانشان را کور
و کمرشان را سست گردان.
24خشم خود را بر سر آنان بریز
و ایشان را با آتش غضبت بسوزان.
25خانه‌های ایشان ویران شود
و کسی در چادر‌های آنان ساکن نگردد.
26زیرا آنها به کسانی آزار می‌رسانند که تو تنبیه نموده‌ای
و دربارهٔ آنهایی گفت‌وگو می‌کنند که تو مجازات نموده‌ای.
27گناهانشان را در نظر بگیر
و راه نجات را بر آنان ببند.
28نامشان را از دفتر زندگی محو کن
و آنان را جزء قوم خود مشمار.
29امّا من در رنج و عذابم،
ای خدا مرا نجات بده و سربلند گردان.
30من با سرود، خدا را ستایش خواهم كرد؛
و با شکرگزاری عظمت او را بیان خواهم کرد.
31خداوند این را بیشتر از
قربانی گاو و گوساله می‌پسندد.
32وقتی مظلومان این را ببینند، خوشحال خواهند شد
و آنانی که خدا را پرستش می‌کنند، تشویق خواهند شد.
33زیرا خداوند دعای نیازمندان را می‌شنود
و یاران اسیر خود را از یاد نمی‌برد.
34ای آسمان و زمین، خدا را ستایش کنید.
دریاها و همهٔ موجودات آن، او را ستایش كنید.
35خدا اورشلیم را نجات خواهد داد
و شهرهای یهودا را دوباره آباد خواهد کرد.
قوم او آنها را تصرّف نموده در آنها سکونت خواهد کرد.
36نسل بندگان او وارث آن خواهند شد
و کسانی‌که او را دوست می‌دارند، در آن سکونت خواهند نمود.
70
سرود داوود، یک سوگواری
درخواست کمک
1خدایا مرا نجات بده،
خداوندا، اکنون به فریادم برس.
2آنانی که قصد جان مرا دارند
شرمنده و رسوا شوند
و بدخواهان من آشفته
و پریشان گردند.
3کسانی‌كه مرا مسخره می‌کنند،
هراسان شوند.
4کسانی‌که به تو روی می‌آورند شاد و مسرور گردند.
آنانی که به‌خاطر نجات خود از تو سپاسگزارند،
همیشه بگویند: «خدا چقدر بزرگ است!»
5خدایا، من فقیر و نیازمندم،
برای کمک به من شتاب کن،
تو خداوند و نجات‌دهندهٔ من هستی.
پس ای خداوند، تأخیر مکن.
71
دعای مردِ پیر
1خداوندا، به تو پناه آورده‌ام،
شرمسارم مکن!
2تو عادل هستی، کمک کن و مرا رهایی ده.
دعایم را بشنو و مرا نجات ده.
3پناهگاه امن من باش
و سنگری محکم برای محافظتم،
تو قلعه و پناهگاه من هستی.
4خدایا، مرا از دست مردم شریر رهایی ده
و از شر اشخاص بدکار و ظالم برهان.
5چون تو ای خداوند، امید من هستی،
از جوانی به تو توکّل نموده‌ام.
6در تمام دوران عمرم به تو تکیه کرده‌‌ام
و از روز تولّدم، تو پشتیبان من بوده‌ای.
من همیشه تو را ستایش می‌کنم.
7زندگی من سرمشق عدّهٔ زیادی گردیده است،
چون تو پشتیبان نیرومند من بوده‌ای.
8تمام روز تو را ستایش می‌کنم.
و جلال تو را اعلام می‌نمایم.
9اکنون که پیر و ناتوانم،
مرا از درگاه خود مَران و فراموشم مکن.
10زیرا دشمنانم برای کشتن
من با هم توطئه می‌کنند.
11و می‌گویند: «خدا او را ترک کرده،
پس برویم و او را دستگیر کنیم،
زیرا کسی نیست که او را از دست ما رهایی بدهد.»
12خدایا، از من دور مباش.
ای خدای من، بشتاب و مرا کمک کن!
13دشمنان جانم،
شرمنده و نابود گردند
و آنانی که در پی آزار من هستند،
سرافکنده و پریشان گردند.
14امید من همیشه به تو می‌باشد؛
و بیشتر و بیشتر تو را ستایش می‌کنم!
15تمام روز دربارهٔ نجات خود
و کارهای نیک تو که تعداد آن از فهم من خارج است،
گفت‌وگو خواهم کرد.
16با قدرت خداوند، خدای متعال خواهم آمد
و برای همه اعلام خواهم کرد که تو یگانه خدای عادل هستی.
17از دوران کودکی، تو مرا تعلیم داده‌ای
و من هنوز هم کارهای عجیب تو را اعلام می‌کنم.
18پس ای خدا، اکنون که پیر شده
و موهایم سفید گردیده است،
مرا ترک منما،
تا قدرت و عجایب تو را برای نسلهای آینده بیان کنم.
19خدایا، عدالت تو تا به آسمانها رسیده است.
تو کارهای عجیب انجام داده‌ای،
کسی مانند تو وجود ندارد.
20تو انواع سختی‌ها و مشکلات بسیار بر سر من آوردی،
امّا دوباره قدرت مرا به من بازمی‌گردانی
و مرا از چنگال مرگ نجات خواهی داد.
21مرا بیشتر از گذشته سربلند خواهی کرد؛
و از من دلجویی خواهی نمود.
22ای خدای من، با نوای چنگ تو را ستایش خواهم کرد
و صداقت تو را خواهم ستود.
ای خدای مقدّس اسرائیل،
با نوای چنگ خود برای تو سرود خواهم سرایید.
23با شادی سرود برای تو خواهم سرایید و خواهم خواند.
با تمام وجود خود خواهم خواند،
زیرا که تو مرا رهایی داده‌ای.
24تمام روز دربارهٔ عدالت تو گفت‌وگو خواهم کرد،
زیرا همهٔ کسانی‌که می‌خواستند مرا اذیّت و آزار کنند،
شرمنده و رسوا شدند.
72
سرودی از سلیمان
دعا برای پادشاه
1خدایا، به پادشاه بیاموز که با انصاف تو داوری نماید
و انصاف خود را به او عطا فرما،
2تا بر قوم تو با عدالت و انصاف حکومت کند
و مظلومان را با انصاف دادرسی نماید.
3آنگاه در سراسر مملکت،
کامیابی و عدالت به بار خواهد آمد.
4تا فقیران با انصاف داوری شوند
و حاجت نیازمندان برآورده گردد
و ظالمان نابود گردند.
5باشد که قوم تو تا زمانی که آفتاب می‌درخشد
و ماه در آسمان است پیوسته تو را پرستش نمایند.
6پادشاه مانند بارانی باشد که بر مزارع می‌بارد
و همچون رگباری که زمین را سیراب می‌کند.
7در دوران او عدالت و راستی رشد و نمو کند
و صلح و کامیابی تا ماه در آسمان باقی است، برقرار باشد.
8دامنهٔ فرمانروایی او از دریا تا دریا
و از رود فرات تا دورترین نقطهٔ جهان باشد.
9دشمنانش در برابر او زانو زنند
و در مقابل او به خاک بیفتند.
10پادشاهان اسپانیا و جزایر
و همهٔ سلاطین شبا و سبا برای او هدایا بیاورند.
11تمام پادشاهان در حضور او تعظیم نمایند
و همهٔ ملّتها او را خدمت کنند.
12وقتی نیازمندان تقاضا کنند، آنها را کمک می‌کند
و مسکینانی را که بی‌کس‌اند، یاری می‌نماید.
13بر ضعیفان و نیازمندان رحم می‌کند
و آنها را نجات خواهد داد.
14آنها را از ظلم ظالم و از شر بدخواهان می‌رهاند،
زیرا زندگی آنها در نظرش گرانبهاست.
15عمر پادشاه دراز باد!
طلای شبا نصیب او گردد.
دعای خیر بدرقهٔ راهش،
و برکات خدا شامل حالش باد.
16باشد که بذر فراوان بر زمین باشد؛
باشد که کوهها از محصول پوشانیده شوند،
و مانند لبنان سرشار از میوه شوند،
همان‌طور که چمنها پُر از علف و سبزه هستند،
شهرهایش پُر از جمعیّت باشند.
17نام او تا ابد پاینده
و شهرتش همچون آفتاب برقرار باد.
همهٔ مردم از او برکت ببینند
و او را متبارک خوانند.
18متبارک باد خداوند، خدای اسرائیل!
او یگانه خدایی است که کارهای شگفت‌انگیز انجام می‌دهد.
19نام مجید او تا ابد متبارک باد.
شکوه و جلال او سراسر جهان را فرا گیرد.
آمین! آمین!
20پایان دعاهای داوود، پسر یَسی.
کتاب سوم
(مزامیر 73‏-89)
73
سرود آساف
عدالت خدا
1به راستی خدا برای قوم اسرائیل
و همهٔ کسانی‌که دل پاک دارند، نیکوست.
2امّا من، نزدیک بود ایمان خود را از دست بدهم
و از راه راست منحرف شوم.
3زیرا از دیدن موفقیّت اشخاص متکبّر
و شریر حسد می‌‌ورزیدم.
4زیرا که زحمت نمی‌کشند
و بدنی قوی و سالم دارند.
5مانند دیگران رنج و زحمت نمی‌کشند
و گرفتاری‌های دیگران را هم ندارند.
6بنابراین به غرور آراسته‌اند،
و به خشونت ملبّس شده‌اند.
7دلهایشان پُر از شرارت است
و افکار شرارت‌آمیز در سر خود می‌پرورانند.
8مردم را مسخره می‌کنند و حرفهای زشت می‌زنند.
متکبّرند و در پی آزار دیگران هستند.
9حرفهای کفرآمیز به ضد خدا می‌زنند،
و با گستاخی بر مردم حکمرانی می‌کنند.
10بنابراین حتّی قوم خدا از آنها پیروی می‌کنند
و آنها را می‌ستایند.
11آنها می‌گویند: «خدا نمی‌‌داند.
خدای متعال از کارهای ما باخبر نمی‌شود.»
12مردمان شریر را ببینید! آنها زندگی راحتی دارند
و ثروتشان روز به روز زیادتر می‌شود.
13من بیهوده خود را پاک نگه داشته
و از گناه دوری می‌کنم.
14صبح تا شب در زحمت و محنت به سر می‌برم
و هر روز سرزنش می‌شوم.
15اگر من آن حرفها را زده بودم،
در مقابل قوم تو خیانتکار محسوب می‌شدم.
16من کوشش کردم که این موضوع را بفهمم،
امّا فکرم به جایی نرسید.
17تا آن که به معبد بزرگ تو رفتم،
آنگاه فهمیدم که چه سرنوشت بدی در انتظار شریران است.
18تو آنها را در پرتگاهی لغزنده قرار خواهی داد
تا بیفتند و نابود شوند.
19آنها در لحظه‌ای نابود می‌گردند
و عاقبتی هولناک خواهند داشت.
20آنها مانند خوابی هستند که صبح فراموش می‌شود.
هنگامی‌که تو ای خداوند برخیزی آنان محو می‌گردند.
21زمانی که روح من افسرده
و دلم شکسته بود،
22احمق و نادان بودم
و در حضور تو مانند حیوانی بی‌شعور رفتار کردم!
23با این وجود، همیشه به تو نزدیک بودم
و تو پیوسته دست مرا گرفته‌ای.
24تو مرا طبق خواست خود هدایت می‌کنی،
و سرانجام مرا با احترام در پیشگاه خود می‌پذیری.
25در آسمان غیراز تو کسی را ندارم
و بر روی زمین هم جز تو، چیزی نمی‌خواهم.
26هر چند بدنم فرسوده و فکرم ضعیف گردد،
امّا خداوند قوّت قلب
و همه‌چیز من است.
27کسانی‌که از تو دور می‌شوند، هلاک خواهند گردید.
آنهایی را که به تو وفادار نیستند، نابود خواهی كرد.
28امّا برای من چقدر خوب است که همیشه به خدا نزدیک باشم.
به خداوند متعال پناه می‌برم
و تمام کارهای او را اعلام می‌کنم.
74
سرود آساف
دعا برای رهایی قوم
1خدایا، چرا ما را برای همیشه ترک کردی؟
چرا بر ما که گوسفندان مرتع تو هستیم چنین خشمگین شده‌ای؟
2قوم خود را به یاد آور، آنانی را که از زمان قدیم برگزیدی تا قوم تو باشند.
آنانی را که از بردگی بازخرید کردی تا طایفهٔ خاص تو باشند.
صهیون را که در آن ساکن بودی به یاد آور.
3بر این خرابه‌ها عبور کن
و ببین که دشمن چگونه همه‌چیز را در خانهٔ تو ویران نموده است!
4دشمنانت در معبد بزرگ تو، بانگ پیروزی برآوردند
و پرچم خود را در آنجا برافراشتند.
5مانند هیزم‌شکنانی که با تبر
برای قطع درختان آمده باشند،
6تمام نقش‌های تراشیده شده را
با چکش و تبر خراب کردند.
7مکانهای مقدّس تو را خراب کردند و آن را به آتش کشیدند
و جایی را که محل پرستش تو بود، بی‌حرمت ساختند.
8با خود گفتند: «آنها را بکلّی لِه می‌کنیم.»
پس تمام معابد را در سراسر خاک اسرائیل آتش زدند.
9همه آثار مقدّس ما را از بین بردند.
هیچ‌یک از انبیا باقی نمانده‌اند
و هیچ‌کس نمی‌‌داند که این وضع تا به کی ادامه خواهد داشت.
10خدایا، تا به کی به دشمنانت اجازه می‌دهی که به تو توهین کنند؟
آیا آنان همیشه نام تو را بی‌حرمت خواهند ساخت؟
11چرا به ما کمک نمی‌کنی؟
چرا دست خود را عقب کشیده‌ای؟
12امّا تو ای خدا، از روز ازل پادشاه ما بوده‌ای
و بارها ما را نجات داده‌ای.
13با قدرت خود دریا را شکافتی
و سر نهنگها را در اعماق دریا شکستی.
14تو سر هیولای دریایی را شکستی
و او را خوراک صحرانشینان کردی.
15چشمه‌ها و جوی‌ها را جاری ساختی
و رودخانه‌های بزرگی را که همیشه جاری بودند خشک کردی.
16شب و روز را پدید آوردی و ماه
و خورشید را در آسمان قرار دادی.
17حدّ و حدود تمام جهان از توست
و تو تابستان و زمستان را به وجود آوردی.
18امّا خداوندا، ببین که دشمنان چگونه تو را مسخره می‌کنند
و مردم بی‌خدا، به نام تو توهین می‌کنند.
19قوم بیچاره‌ات را فراموش نکن
و قوم خود را به دست دشمنانشان رها مکن.
20پیمانی را که با ما بسته‌ای به یاد آور،
زیرا که شریران در مکانهای تاریک، در سرتاسر سرزمین ما در کمینند.
21مظلومان را شرمنده مکن،
تا مردم مسکین و نیازمند نام تو را ستایش کنند.
22خدایا، برخیز و از حق خود دفاع کن،
ببین که مردم بی‌خدا، تمام روز به تو توهین می‌کنند.
23فریاد خشمگین دشمنان
و غوغای مخالفین را که همیشه بلند است، نادیده مگیر!
75
سرود آساف
خدا داور است
1خدایا، تو را شکر می‌کنیم و از تو سپاسگزاریم.
نام تو را می‌خوانیم
و کارهای عجیب تو را در همه‌جا اعلام می‌نماییم.
2خدا می‌فرماید: «من زمانی را برای داوری تعیین کرده‌ام
و همه را از روی انصاف داوری خواهم كرد.
3وقتی‌که زمین به لرزه درآید و ساکنان آن به وحشت افتند،
من ستونهای آن را در جایشان محکم
و استوار نگاه خواهم داشت.
4به اشخاص متکبّر می‌گویم که مغرور نباشند
و به شریران امر می‌کنم که به قدرت خود نبالند
5و از روی غرور و تکبّر سخن نگویند.»
6زیرا که افتخار، نه از شرق، نه از غرب
و نه از بیابان می‌‌آید،
7بلکه خداست که داوری می‌نماید.
یکی را سرافکنده می‌کند و دیگری را برمی‌افرازد.
8زیرا خداوند جامی در دست دارد
که پُر از شراب خشم اوست.
او آن را به تمام شریران می‌نوشاند
و آنها تا آخرین قطره آن را می‌نوشند.
9امّا من همیشه خدای یعقوب را تمجید خواهم كرد
و برای او سرود خواهم خواند.
10او قدرت شریران را درهم خواهد کوبید
و نیکوکاران را سربلند خواهد نمود.
76
سرود آساف
خدا پیروز است
1خدا در یهودیه مشهور است
و نام او در اسرائیل بزرگ می‌باشد.
2خانهٔ او در اورشلیم است
و بر کوه صهیون سکونت می‌کند.
3او در آنجا تیر دشمن را شکست
و شمشیر و سپر و همهٔ سلاحهای او را نابود کرد.
4تو چه پُر جلال هستی!
پُر شکوه‌تر از تمامی کوههای ابدی!
5دلاورانِ دشمن سرکوب شدند
و به خواب مرگ فرو رفتند،
و تمامی قدرت و مهارتشان بی‌فایده بود.
6وقتی تو، ای خدای یعقوب، آنها را تهدید نمودی،
اسبها و سوارانشان، از حرکت باز ماندند.
7امّا تو ای خداوند، بسیار مهیب هستی،
زمانی که خشمگین باشی، چه کسی می‌تواند در مقابل تو بایستد؟
8‏-9زمانی که از آسمان داوری خود را اعلام نمودی
و آماده شدی تا مظلومان را دادرسی نمایی،
جهانیان ترسیدند و سکوت نمودند!
10خشم انسان به پرستش تو منجر می‌شود
و آنانی که از این خشم زنده می‌مانند جشن‌‌های تو را نگاه خواهند داشت.
11نذرهای خود را به خداوند ادا کنید،
ای ملّتهای مجاور،
برای او که مهیب است، هدیه بیاورید.
12او فرمانروایان متکبّر را فروتن می‌سازد
و پادشاهان جهان را به وحشت می‌اندازد.
77
سرود آساف
تسلّی هنگام پریشانی
1با صدای بلند نزد خدا زاری می‌کنم.
در پیشگاه خدا فریاد می‌کنم تا او مرا بشنود.
2به هنگام سختی، به درگاه خداوند دعا می‌کنم
و تمام شب دستهای خود را به سوی او بلند می‌کنم،
امّا تسلّی نمی‌یابم.
3خدا را یاد می‌کنم و آه می‌کشم.
زمانی که به فکر فرو می‌روم، مأیوس می‌شوم.
4خواب را از من گرفته‌ای،
آن‌قدر پریشانم که نمی‌توانم حرف بزنم.
5به روزگار گذشته فکر می‌کنم
و سالهای پیش را به یاد می‌آورم.
6تمام شب با خود فکر می‌کنم
و می‌اندیشم و از خود می‌پرسم:
7«آیا خداوند ما را برای همیشه ترک خواهد کرد؟
آیا هرگز از ما راضی نخواهد شد؟
8آیا دیگر ما را دوست ندارد؟
آیا پیمان او با ما باطل شده است؟
9آیا خدا رحمت خود را فراموش کرده
و خشم او، جای شفقت او را گرفته است؟»
10پس گفتم: «درد من این است
که رفتار خدا با من عوض شده است.»
11من کارهای خداوند را به‌خاطر خواهم آورد
و معجزات او را که در گذشته نشان داد، به یاد می‌آورم.
12دربارهٔ تمام کارهای تو تفکّر خواهم نمود
و دربارهٔ کارهای حیرت‌انگیز تو خواهم اندیشید.
13خدایا، همهٔ کارهای تو مقدّسند.
خدایی به بزرگی تو وجود ندارد.
14تو خدایی هستی که معجزه می‌کنی.
تو قدرت خود را به همهٔ اقوام جهان نشان دادی.
15تو با قدرت خود، قوم خود،
یعنی فرزندان یعقوب و یوسف را آزاد نمودی.
16ای خدا، وقتی آبها تو را دیدند، ترسیدند
و اعماق دریا به لرزه درآمد.
17ابرها باریدند،
رعد در آسمان غرید،
برق در همه‌جا درخشید.
18صدای رعد تو در گِردباد بود
و نور برق، جهان را روشن ساخت
و زمین را به لرزه درآورد.
19از دریا عبور نمودی
و از عمق دریا گذشتی
ولی اثری از جای پایت دیده نشد.
20قوم خود را به وسیلهٔ موسی و هارون،
مانند یک شبان رهبری نمودی.
78
سرود آساف
خدا و قوم او
1ای قوم من، تعالیم مرا بشنوید
و به آنچه به شما می‌گویم، توجّه نمایید.
2می‌‌‌‌خواهم با شما با مَثَلها صحبت کنم
و شما را از اسرار گذشته،
3چیزهایی را که از نیاکان خود
شنیده و یاد گرفته‌ایم، آگاه نمایم.
4ما اینها را از فرزندان خود مخفی نمی‌کنیم،
بلکه آنها را برای نسلهای آینده بازگو می‌کنیم
تا آنها نیز بدانند که،
خداوند چه کارهای عجیب و شگفت‌انگیزی انجام داده است.
5خدا احکام و قوانینی را به قوم اسرائیل
و به فرزندان یعقوب داد.
او به نیاکان ما دستور داد
که آنها را به فرزندان خود بیاموزند،
6تا نسلهای بعدی هم این احکام را یاد بگیرند
و به نوبهٔ خود به نسلهای آینده بیاموزند.
7به این ترتیب آنها یاد می‌گیرند که به خداوند توکّل نمایند
و آنچه را که او انجام داده است فراموش نخواهند کرد،
بلکه پیوسته اوامر او را اطاعت خواهند نمود.
8آنها مانند اجداد خود، مردمی سرکش و فتنه‌انگیز نخواهند بود،
زیرا آنها کسانی بودند که
به خدا وفادار نبودند
و در ایمانشان استوار نماندند.
9طایفهٔ افرایم با وجودی که با تیر و کمان مسلّح بودند،
در روز جنگ فرار کردند.
10آنها به پیمان خود با خدا وفا نکردند
و احکام او را بجا نیاوردند.
11آنها معجزات و کارهای خدا را فراموش کردند.
12كارهایی را که خدا در برابر چشمان نیاکانشان
در سرزمین مصر و دیار صوعن انجام داد.
13خدا دریا را شکافت و آبها را مانند دیوار نگه ‌داشت
و آنها را از میان آن گذرانید.
14هنگام روز آنها را به وسیلهٔ ابر،
و تمام شب با نور آتش هدایت می‌کرد.
15در بیابان، صخره‌ها را شکافت
و از اعماق زمین، به آنها آب فراوان داد.
16او از صخره، چشمه به وجود آورد
و آب را مانند رودخانه جاری ساخت.
17ولی ایشان باز نسبت به خدای متعال، گناه ورزیدند
و در بیابان از او سرپیچی کردند.
18در دلهای خود، خدا را امتحان کردند
و از او غذایی مطابق میل خودشان خواستند.
19علیه خدا حرف می‌زدند و می‌گفتند:
«آیا خدا می‌تواند در این بیابان برای ما خوراک تهیّه کند؟
20درست است که او توانست صخره را بزند
و رود جاری شود،
آیا می‌تواند برای ما
نان و گوشت نیز فراهم کند؟»
21وقتی خداوند شکایت آنها را شنید،
بسیار خشمگین شد
و آتش غضب او بر بنی‌اسرائیل شعله‌ور گردید،
22زیرا آنها به خدا ایمان نداشتند
و باور نمی‌کردند که او آنها را نجات خواهد داد.
23ولی خداوند به آسمان فرمان داد
و درهای آسمان گشوده شدند
24و غلّهٔ آسمانی یعنی مَنّا را
بر ایشان بارانید تا بخورند.
25بنابراین آنها غذای فرشتگان را خوردند
و خدا آذوقهٔ فراوان به آنان عطا فرمود.
26به باد شرقی امر فرمود که بوزد
و با قدرت خود، باد جنوبی را به وزش آورد.
27گوشت را مانند باران
و پرندگان را مانند ریگ کنار دریا از آسمان
28در بین اردو‌ها
و اطراف اقامتگاه آنها فروریخت.
29پس همگی خوردند و سیر شدند
و خدا، آنچه را که می‌خواستند به آنها داد.
30درحالی که لقمه در دهان ایشان بود
و هنوز مشتاق خوردن بودند،
31آتش خشم خداوند بر آنها شعله‌ور گردید
و نیرومندترین و بهترین جوانانشان را هلاک کرد.
32با وجود همهٔ اینها، آنها دست از گناه نکشیدند
و با آن که آن‌همه معجزات را دیدند، اعتماد نکردند.
33بنابراین خداوند عمرشان را کوتاه،
و روزگارشان را با ترس و لرز همراه نمود.
34هرگاه تعدادی از آنها را می‌کشت،
بقیّه به سوی او بازگشت می‌نمودند
و از صمیم دل توبه می‌کردند.
35آنها به یاد می‌آوردند که خدا پشت و پناه آنهاست
و پروردگار متعال، رهانندهٔ ایشان است.
36امّا حرفهای آنها همه دروغ بود
و از روی راستی و صفا حرف نمی‌زدند.
37دلهایشان با خدا راست نبود
و به پیمان خود با خدا وفا نکردند.
38امّا خدا با رحمت خود گناهانشان را بخشید
و آنها را نابود نکرد.
او بارها خشمگین شد
امّا خشم خود را فرو نشانید.
39او به یاد آورد که آنها انسان فانی هستند
و مانند بادی هستند که فقط لحظه‌ای می‌وزد و دیگر بر نمی‌گردد.
40آنها بارها در بیابان در مقابل او سرکشی کردند
و او را رنجاندند.
41آنها بارها او را آزمایش کردند
و خدای مقدّس اسرائیل را آزردند.
42قدرت عظیم او را فراموش کردند،
و روزی که او آنها را از دست دشمنانشان آزاد کرد، به یاد نیاوردند،
43زمانی که او قدرت عظیم خود را با معجزات و عجایب،
بر منطقهٔ صوعن در سرزمین مصر آشکار کرد.
44آب رود‏ها را به خون تبدیل کرد،
طوری که مصریان آب برای خوردن نداشتند.
45و انواع پشه‌ها را فرستاد تا آنها را بگزند
و قورباغه‏‌هایی که آنها را هلاک می‌کردند.
46کِشت و زراعتشان را
و محصول زحماتشان را خوراک ملخها ساخت.
47تاکستانهای ایشان را به وسیلهٔ تگرگ
و درختان انجیرشان را با سرما از بین برد.
48رمه‏‌ها و گلّه‏‌هایشان را با تگرگ
و رعد و برق نابود کرد.
49او خشم هولناک و غضب خود را
مانند فرشتگان مرگ فرستاد.
تا ایشان را به اضطرابی عظیم گرفتار سازد.
50او از خشم خود دست نکشید،
بلکه بلایی فرستاد و آنان را هلاک نمود.
51تمام پسران نخستزادهٔ مصریان را هلاک کرد.
52آنگاه قوم خود را مانند یک شبان راهنمایی کرد
و آنان را در بیابان هدایت نمود.
53او آنان را در امنیّت رهبری کرد و آنها هیچ ترسی نداشتند.
امّا دریا، دشمنان ایشان را غرق نمود.
54او آنها را به سرزمین مقدّس خود،
بر کوهی که خود آن را تسخیر نموده بود، آورد.
55ساکنان آنجا را در مقابل چشمان آنان بیرون راند
و سرزمینشان را بین طایفه‌های اسرائیل تقسیم کرد
و به عنوان مِلکیّت به آنها بخشید.
56امّا آنها بار دیگر طغیان کردند
و خدای متعال را امتحان نمودند
و دستورات او را اطاعت نکردند.
57مانند نیاکان خود به راه کج رفتند،
و همچون کمان کج غیر قابل اعتماد شدند.
58با ساختن پرستشگاهها و پرستش بُتها و خدایان غیر،
آتش خشم او را برافروختند.
59چون خدا آن وضع را دید به خشم آمد
و قوم اسرائیل را از حضور خود راند.
60خیمهٔ شیلوه را
-‌که جای سکونت او با آدمیان بود- ترک کرد.
61به دشمنان فرصت داد تا صندوق پیمان را که نشانهٔ قدرت
و جلال او بود، به یغما ببرند.
62او از قوم خود خشمگین شد
و آنان را به شمشیر دشمنانشان سپرد.
63جوانانشان در آتش جنگ سوختند
و دختران جوان بی‌شوهر ماندند.
64کاهنانشان با شمشیر به قتل رسیدند
و بیوه‌های ایشان اجازهٔ ماتم و عزاداری نداشتند.
65سرانجام، خداوند مانند کسی‌که از خواب بیدار شود
و مانند پهلوانی سرخوش از شراب، برخاست.
66دشمنان خود را به عقب راند
و برای همیشه خجل و رسوا ساخت.
67خانوادهٔ یوسف را رد کرد
و طایفهٔ افرایم را نپذیرفت،
68بلکه طایفهٔ یهودا را،
و کوه صهیون را که دوست می‌داشت، برگزید.
69در آنجا معبد بزرگ خود را
که چون آسمان
و زمین استوار و پایدار است، برپا نمود.
70بندهٔ خود داوود را برگزید،
او را از چراگاه گوسفندان بیرون آورد،
71جایی که گوسفندان پدرش را شبانی می‌کرد،
تا شبان قوم او،
یعنی بنی‌اسرائیل باشد.
72داوود نیز از صمیم دل و با کاردانی،
پیشوایی آنها را به عهده گرفت.
79
سرود آساف
دعا برای رهایی قوم
1خدایا، امّتها به سرزمین تو داخل شده،
معبد مقدّس تو را بی‌حرمت ساخته
و اورشلیم را به ویرانه‌ای تبدیل نمودند.
2جنازه‌های بندگان تو را خوراک مرغان هوا ساختند
و گوشت بدن خادمان تو را به حیوانات وحشی دادند.
3خونشان را مانند آب در اطراف اورشلیم پاشیدند
و کسی باقی نماند
که آنها را به خاک بسپارد.
4در مقابل همسایگان خود، خوار و ذلیل گشته‏‌ایم
و آنها ما را مسخره می‌کنند.
5خداوندا، آیا برای همیشه با ما خشمگین خواهی بود؟
آیا خشم تو ما را همچون آتش خواهد سوزانید؟
6خشم خود را بر سر ملّتهایی که تو را نمی‌شناسند
و مردمی که تو را نمی‌پرستند بریز.
7چون آنها بودند که قوم تو را کشتند
و سرزمین تو را ویران کردند.
8ما را به‌خاطر گناهان اجدادمان مجازات نکن.
اینک بر ما رحم کن،
زیرا که ما امید خود را از دست داده‌ایم.
9خدایا، به‌خاطر حرمت نام خود، ما را کمک کن،
ما را نجات بده
و گناهان ما را بیامرز.
10چرا باید قومهای خدا نشناس از ما بپرسند:
«خدای شما کجاست؟»
بگذار وقتی‌که تو قومها را به‌خاطر ریختن خون بندگانت مجازات می‌کنی،
ما به چشم خود ببینیم.
11به نالهٔ زندانیان گوش بده
و با قدرت خود آنهایی را که محکوم به مرگ هستند، آزاد کن.
12کسانی که تو را بی‌حرمت می‌کنند،
هفت برابر مجازات کن.
13آنگاه ما که قوم تو و گوسفندان چراگاه تو هستیم
همیشه سپاسگزار تو خواهیم بود
و تا ابد تو را پرستش خواهیم نمود.
80
سرود آساف، یک شهادت
دعا برای استقرار مجدّد قوم
1ای شبان اسرائیل به ما گوش بده.
ای که طایفهٔ یوسف را همانند گلّهٔ گوسفند راهنمایی می‌کنی
و بر بالای فرشتگان نگهبان جلوس نموده‌ای، تجلّی فرما.
2قدرت خود را بر طایفه‌های افرایم،
بنیامین و منسی نمایان ساز
و ما را نجات بده.
3خدایا، ما را بازآور.
بر ما رحم فرما و ما را نجات بده.
4ای خداوند متعال، تا به کی بر قوم خود غضبناک خواهی بود
و دعای ما را مستجاب نخواهی کرد؟
5غم و غصّه را خوراک ما ساختی
و جام ما را از اشک لبریز گرداندی.
6سرزمین ما را میدان تاخت و تاز همسایگان ما کردی
و دشمنان ما، ما را مسخره می‌کنند.
7ای خدای متعال، ما را به پیشگاه خود بازآور.
بر ما رحم فرما و ما را نجات بده.
8تو ما را مانند درخت مو از مصر بیرون آوردی
و در سرزمین کنعان نشاندی و مردمی را که در آن سرزمین بودند، از آنجا بیرون راندی.
9آنجا را پاک کردی
و قوم تو در آنجا ریشه دوانیده، سراسر آن سرزمین را پُر ساختند.
10کوهها را با سایهٔ خود پوشاندند
و با شاخه‏‌های خویش درختان سدر را دربر گرفتند.
11شاخه‏‌های خود را تا سواحل دریای مدیترانه از یک سو
و تا رود فرات از سوی دیگر گستردند.
12پس چرا دیوارهای آن را فرو ریختی،
تا هر رهگذری میوه‌های آن را بچیند؟
13گرازها آن را پایمال کنند
و حیوانات وحشی آن را بخورند.
14ای خدای لشکرها، به سوی ما بازگرد،
از آسمان نگاه کن و ببین،
و بر این درخت مو توجّه فرما.
15بیا و این تاکی را که خودت نشاندی، حفظ کن،
این تاکی که آن را تنومند نمودی.
16دشمنان ما، آن را آتش زدند و ویران کردند،
پس آنها را به غضب خود گرفتار کن و از بین ببر.
17امّا از قومی که خودت برگزیده‌ای و قدرت بخشیده‌ای
حمایت کن و محافظت فرما.
18ما هرگز دوباره از تو روی بر نمی‌تابیم،
ما را زنده نگه‌دار و ما تو را ستایش خواهیم كرد.
19ای خدای متعال، ما را به پیشگاه خود بازآور.
بر ما رحم فرما و ما را نجات بده.
81
سرود آساف
سرود عید
1برای خدایی که قوّت ماست، سرود شادی بسرایید
و برای خدای یعقوب آواز شادمانی سر دهید.
2دف را بیاورید و با بربط
و رباب سرود بخوانید.
3شیپور را در روزهای عید به صدا درآورید،
در ماه نو و زمانی كه ماه كامل است.
4زیرا این رسمی است برای اسرائیل
و دستوری است از جانب خدای یعقوب،
5آن را به مردم اسرائیل داد،
هنگامی‌که از مصر بیرون رفتند.
صدای ناآشنایی به گوشم می‌رسد که می‌گوید:
6«بار سنگین را از دوشتان برداشتم
و دستهایتان را از حمل سبدها آزاد نمودم.
7هنگامی‌که در سختی بودید و به من روی آوردید،
من شما را نجات دادم. از میان رعد تو را اجابت کردم،
و در کنار چشمه‏‌های مریبا شما را آزمایش نمودم.
8ای قوم من، به هشدار من توجّه کنید؛ ای بنی‌اسرائیل،
از شما می‌‌‌‌خواهم که به من گوش دهید.
9شما هرگز نباید خدای دیگری را بپرستید و به خدای بیگانه سجده کنید.
10من خداوند، خدای شما هستم،
که شما را از مصر خارج کردم.
دهان خود را باز کنید و شما را پُر خواهم کرد.
11«امّا قوم من به سخنان من گوش ندادند
و بنی‌اسرائیل از من اطاعت نکردند.
12بنابراین آنها را به حال خودشان گذاشتم
تا خواهش‌های خود را بجا آورند.
13ای کاش قوم من به من گوش می‌دادند
و بنی‌اسرائیل از من اطاعت می‌کردند.
14آنگاه بزودی دشمنانشان را سرکوب می‌نمودم
و مخالفان آنها را مجازات می‌کردم.
15آنهایی که از خداوند نفرت دارند، با ترس در برابر او تعظیم می‌کردند
و گرفتار مجازات ابدی می‌شدند.
16امّا شما را با بهترین گندم خوراک می‌دادم
و با عسل وحشی سیر می‌گردانیدم.»
82
سرود آساف
خدا داور عالی
1خدا در دادگاه آسمانی خود بر مسند قضاوت نشسته
قاضیان را محاکمه می‌نماید.
2«تا به کی با بی‌عدالتی داوری می‌کنید
و از ظالمان طرفداری می‌نمایید؟
3از حق بیچارگان و یتیمان دفاع کنید،
و با محتاجان و درماندگان با انصاف رفتار کنید.
4آنان را از چنگ ظالمان برهانید.
5«شما احمق و نادان هستید
و در جهالت به سر می‌برید،
بنابراین عدالت و انصاف در جهان از بین رفته است.
6من شما را 'خدایان'
و 'پسران خدای متعال' خطاب کردم،
7امّا شما مانند انسانهای دیگر خواهید مُرد
و همچون سایر رهبران از دنیا خواهید رفت.»
8خدایا، بیا و جهان را داوری فرما،
زیرا اختیار همهٔ اقوام جهان در دست توست.
83
سرود آساف
دعا برای شکست دشمنان اسرائیل
1خدایا، خاموش مباش،
و آرام و ساکت منشین،
2زیرا دشمنان تو دست به شورش زده‌اند،
و کسانی‌که از تو نفرت دارند، مغرور و سرکش شده‌اند.
3مخفیانه برضد قوم تو نقشه می‌کشند،
و برای آنهایی که به تو پناه آورده‌اند، دسیسه می‌چینند.
4می‌گویند: «بیایید آنها را از بین ببریم
تا نام اسرائیل از صفحهٔ روزگار محو گردد.»
5آنها همه همدست شده‌اند
و برضد تو توطئه کرده و با هم پیمان بسته‌اند.
6اینها اَدومیان، اسماعیلیان،
موآبیان، هاجریان،
7مردم جَبال، عمونیان، عمالیقیان،
فلسطینیان و ساکنان صور هستند.
8مردم آشور نیز با آنها متّحد گشته،
بازوی قدرتمندی برای عمونیان و موآبیان که از نسل لوط هستند شده‌اند.
9همان کاری را که با مدیان کردی، با این مردم هم بکن
و همان بلایی را که بر سر سیسرا و یابین در وادی قیشون آوردی، بر سر اینها نیز بیاور.
10تو آنها را در عین‌دور هلاک کردی
و اجسادشان در روی خاک پوسید.
11رهبران آنها را به سرنوشت غراب و ذِئِب گرفتار کن
و حاکمان آنها را مانند ذِبح و صَلمُناع سرکوب بساز،
12زیرا که گفتند: «سرزمینی را که متعلّق به خداست
برای خودمان تسخیر می‌کنیم.»
13خدایا، آنها را مانند غبار پراکنده کن
و مانند کاه بر باد ده.
14همچون آتش که جنگل را می‌سوزاند
و مانند شعله‌ای که کوهها را به آتش می‌کشد،
15آنها را با تُندبادِ خشم خود بران،
و با توفان غضبت آشفته و پریشان گردان.
16خداوندا، چهرهٔ آنها را شرمنده گردان
تا به قدرت تو پی ببرند.
17برای همیشه رسوا و پریشان گردند
و در خواری و ذلّت هلاک شوند
18و بدانند که تو خداوند یکتا و یگانه،
و حکمفرمای مطلق کاینات هستی.
84
سرودی از خاندان قورح
اشتیاق برای معبد بزرگ
1ای خداوند متعال، چه دلپذیر است خانهٔ تو!
2چقدر دلم می‌خواهد که در آنجا باشم،
و چقدر آرزو دارم که در صحن خانهٔ تو ساکن باشم
و با تمام وجودم سرود شادمانی
برای خدای زنده بسرایم.
3حتّی گنجشکان در آنجا برای خود لانه‌ای
و پرستوها آشیانه‌ای ساخته‌اند
تا جوجه‌های خود را در پناه قربانگاه تو بگذارند،
ای خدای متعال، ای پادشاه من و ای خداوند من.
4خوشا به حال کسانی‌که در خانهٔ تو ساکنند
و همیشه سرود حمد و سپاس برای تو می‌خوانند.
5خوشا به حال آنانی که از تو نیرو می‌یابند
و آرزوی زیارت کوه صهیون را دارند.
6وقتی‌که از صحرای خشک بكاء گذر می‌کنند،
آنجا را چشمه‌سار می‌سازند
و بارانِ پاییزی آنجا را سیراب می‌سازد.
7هرقدر پیشتر می‌روند، زیادتر قوّت می‌گیرند
و خدای خدایان را در صهیون زیارت می‌کنند.
8ای خداوند و ای خدای متعال، دعای مرا اجابت کن.
ای خدای یعقوب، به من گوش بده!
9خدایا، پادشاه ما را برکت بده،
پادشاهی که خودت او را برگزیده‌ای.
10یک روز در صحن خانهٔ تو بودن،
بهتر است از هزار روز در جای دیگر بودن.
دربانی خانه تو را
بر زندگی در کاخ شریران ترجیح می‌دهم.
11زیرا خداوند، نور و پشتیبان ماست.
ما را به لطف برکت خویش افتخار می‌بخشد.
او هیچ چیز نیکو را از کسانی‌که به راه راست می‌روند
دریغ نمی‌کند.
12ای خداوند متعال، خوشا به حال کسی‌که بر تو توکّل می‌کند.
85
سرودی از خاندان قورح
دعای برای کامیابی قوم
1خداوندا، تو بر سرزمین خود رحمت کرده‌ای،
بنی‌اسرائیل را دوباره کامیاب ساخته‌ای.
2گناهان قوم خود را بخشیده‌ای
و خطاهای ایشان را عفو فرموده‌ای.
3از غضب خود دست کشیدی
و آتش خشمت را فرو نشاندی.
4ای خدای نجات بخش ما، ما را دوباره به حضور خود بپذیر
و بر ما خشمگین مباش.
5آیا همیشه بر ما غضبناک می‌باشی؟
آیا هرگز از خشم خود دست برنمی‌داری؟
6آیا نمی‌خواهی که قدرت و نیروی ما را به ما بازگردانی،
تا ما که قوم تو هستیم در تو شادی کنیم؟
7خداوندا، ما را از محبّت پایدارت برخوردار گردان
و به ما کمکی نجات بخش فرما.
8من به آنچه خداوند می‌گوید گوش می‌دهم،
زیرا او به ما، به قوم خود وعدهٔ صلح می‌دهد،
اگر ما دوباره به راههای احمقانهٔ خود بر نگردیم.
9یقیناً او کسانی‌که وی را احترام می‌کنند، نجات خواهد داد
و سرزمین ما از برکات و جلال او بهره‌مند می‌شود.
10محبّت پایدار و وفاداری با هم ملاقات خواهند کرد
و صلح و عدالت یکدیگر را در آغوش خواهند کشید.
11وفاداری از زمین خواهد رویید
و عدالت از آسمان بر زمین خواهد نگریست.
12خداوند، ما را کامیاب خواهد ساخت
و سرزمین ما را حاصلخیز خواهد گردانید.
13عدالت پیشاپیش خداوند حرکت خواهد كرد
و راه را برای او آماده خواهد ساخت.
86
سرود داوود
دعای برای کمک
1خدایا، به من گوش بده و دعایم را مستجاب فرما،
زیرا ضعیف و بی‌یاورم.
2مرا از مرگ نجات بده، زیرا که من بندهٔ وفادار تو هستم،
مرا نجات بده چون من خدمتگزار تو هستم و بر تو توکّل دارم.
3تو خدای من هستی، بر من رحمت فرما،
زیرا که تمام روز نزد تو دعا می‌کنم.
4خداوندا، بندهٔ خود را شادمان گردان،
زیرا که به درگاه تو دعا می‌کنم.
5تو خدای مهربان و بخشنده هستی
و به کسانی‌که به تو روی می‌آورند، بسیار رحیم هستی.
6خداوندا، دعای مرا بشنو
و به نالهٔ من توجّه نما.
7هنگام سختی به حضور تو دعا می‌کنم،
زیرا که تو دعایم را مستجاب می‌کنی.
8خداوندا، خدای دیگری جز تو وجود ندارد،
هیچ‌کس نمی‌‌تواند كارهایی را که تو می‌کنی، انجام دهد.
9تمام اقوامی که تو آفریده‌ای می‌آیند
و در حضور تو سر سجده بر زمین می‌گذارند
و بزرگی تو را ستایش می‌کنند،
10زیرا قادر هستی و کارهای فوق‌العاده انجام می‌دهی،
تنها تو خدا هستی.
11ارادهٔ خود را به من بیاموز،
من با وفاداری از تو اطاعت خواهم کرد.
مرا یاری کن تا با تمام دل و جان تو را خدمت کنم.
12ای خداوند، خدای من، از صمیم قلب از تو سپاسگزارم
و بزرگی تو را همیشه بیان خواهم کرد.
13محبّت پایدار تو چقدر برای من عظیم است،
تو مرا از مرگ نجات داده‏ای.
14خدایا، مردمان متکبّر علیه من برخاسته‌اند
و گروه خیانتکاران قصد کشتن مرا دارند
و از تو باكی ندارند.
15امّا تو ای خداوند، خدای رحیم و مهربان هستی.
همیشه صبور و پیوسته وفادار و پُر از لطف می‌باشی.
16پس به بندهٔ خود توجّه کن و بر من رحم فرما،
به من قوّت عطا کن
و فرزند کنیزت را نجات بده.
17نیکی و رحمت خود را به من نشان بده
مرا یاری کن و تسلّی ببخش
تا کسانی‌که از من نفرت دارند، شرمنده گردند.
87
سرودی از خاندان قورح
ستایش اورشلیم
1خداوند شهر خود را بر کوه مقدّس بنا کرد.
2شهر اورشلیم را
زیادتر از تمام شهرهای اسرائیل دوست دارد.
3ای شهر خدا، به چیزهای عالی
که او دربارهٔ تو می‌گوید گوش کن.
4مصر و بابل جزو ممالکی هستند
که مرا می‌شناسند
و مردمان فلسطین، صور و حبشه را
جزو ساکنان اورشلیم به حساب می‌آورم.
5دربارهٔ صهیون گفته می‌شود
که تمام اقوام جهان به آن تعلّق دارند
و خدای قادر مطلق آن را نیرومند می‌گرداند.
6خداوند آمار تمام مردم را تهیّه می‌کند
و همهٔ آنها را اهل اورشلیم می‌شمارد.
7آنها رقص‌کنان می‌خوانند و می‌گویند
که صهیون سرچشمهٔ همهٔ برکات است.
88
سرودی از خاندان قورح، هیمان ازراحی
دعا برای کمک
1ای خداوند، خدای من، ای نجات‌دهندهٔ من، تمام روز نزد تو دعا می‌کنم
و شب هنگام به درگاهت ناله می‌کنم.
2دعای مرا بشنو
و به نالهٔ من توجّه نما.
3مشکلات زیادی بر من هجوم آورده
و جانم را به لب رسانده‌اند.
4تمامی قوتّم از بین رفته
و مانند کسانی شده‌ام که در انتظار مرگ هستند.
5مانند مردگان، فراموش شده‌ام
و مانند یکی از کشته شدگانی هستم که در قبر گذاشته باشند؛
کسانی‌که ایشان را فراموش کرده‌ای
و از الطاف تو محرومند.
6مرا در ته گور
و در تاریکی مطلق رها کردی.
7خشم تو بر من قرار گرفته
و امواج غضب تو مرا احاطه کرده‌اند.
8آشنایانم را از من جدا کردی
و مرا مورد تنفّر آنان قرار داده‌ای.
آن‌چنان گرفتار شده‌ام که راه گریزی ندارم.
9چشمانم از غصّه تار گردیده‌اند.
خداوندا، هر روز نزد تو دعا می‌کنم
و دست نیاز به درگاه تو بلند می‌کنم.
10آیا برای مردگان معجزه می‌کنی؟
آیا مردگان برخاسته، تو را ستایش خواهند نمود؟
11آیا در قبر گفت‌وگویی از محبّت پایدار
و وفاداری تو هست؟
12آیا معجزات تو در آن مکان تاریک دیده می‌شود؟
و یا نیكویی تو در دیار خاموش بیان می‌گردد؟
13خداوندا، هر روز صبح به درگاه تو دعا می‌کنم
و از پیشگاه تو یاری می‌طلبم.
14خداوندا، چرا مرا از خود می‌رانی؟
چرا روی خود را از من پنهان می‌کنی؟
15از زمان کودکی خود رنج کشیده و به مرگ نزدیک شده‌ام،
از ترس تنبیه تو در عذاب هستم.
16آتش خشم تو مرا از پا انداخته است
و از ترس حملات تو نابود گردیده‌ام.
17آنها مانند توفان
هر روز مرا از هر طرف احاطه کرده‌اند.
18تو حتّی دوستان نزدیک مرا از من جدا کرده
و تاریکی را مونس من ساخته‌ای.
89
سرودی از ایتان ازراحی
سرودی به هنگام مصیبت ملّی
1خداوندا، من همیشه ستایشگر محبّت پایدار تو هستم.
وفاداری تو را به همه‌کس بیان خواهم کرد.
2زیرا محبّت پایدار تو ابدی
و پیمان و وفای تو همچون آسمانها پایدار است.
3تو فرمودی: «با برگزیدهٔ خود پیمان بسته‌ام
و برای بندهٔ خود داوود، قسم خورده‌ام،
4که همیشه یک نفر از نسل تو پادشاه خواهد بود
و نسل تو تا ابد برقرار خواهد ماند.»
5خداوندا، آسمانها عجایب تو را بیان می‌کنند
و وفاداری تو در جماعت مؤمنین ستایش می‌شود.
6کیست که در آسمانها بتواند خود را با تو مقایسه کند؟
در میان موجودات آسمانی چه کسی مانند خداوند است؟
7جمیع مقدّسان از تو می‌ترسند
و همه در پیشگاه تو با احترام می‌ایستند.
8ای خداوند، خدای متعال، هیچ‌کس به توانایی تو نیست!
تو در همه‌چیز وفاداری.
9تو بر دریاها تسلّط داری
و امواج خروشان آن را آرام می‌سازی.
10تو هیولای رهب، را درهم کوبیدی و کُشتی،
با قدرت عظیم خود، دشمنانت را شکست دادی.
11آسمان و زمین از آن توست،
تو جهان و هرچه در آن است را آفریدی.
12شمال و جنوب را تو به وجود آوردی.
کوههای تابور و حرمون، با شادی تو را ستایش می‌کنند.
13تو چقدر نیرومند هستی!
دست و بازوی تو بسیار تواناست!
14عدالت و انصاف، اساس پادشاهی تو
و محبّت پایدار و وفاداری، شیوهٔ کار توست.
15خوشا به حال مردمی که می‌دانند چگونه برای تو سرود بخوانند،
آنان در پرتو نور رحمت تو ساکن می‌شوند.
16به‌خاطر تو تمام روز شادی می‌نمایند
و نیکویی تو را می‌سرایند.
17تو به ما قدرت بخشیدی،
در محبّت خود ما را پیروز می‌گردانی.
18ای ‌خداوند، تو نگهبان ما را انتخاب کردی،
تو پادشاه ما را برگزیدی.
وعدهٔ خدا به داوود
19سالها پیش در رؤیا با بندهٔ وفادار خود صحبت کردی و فرمودی:
«تاج را بر سر شخص شجاعی گذاشتم
و مردی را از بین مردم بر تخت شاهی نشاندم.
20بندهٔ خود، داوود را به پادشاهی برگزیدم
و او را با روغن مقدّس مسح کردم.
21به او نیرو و توانایی می‌بخشم
و با قدرت خود او را قوّت خواهم بخشید.
22دشمنانش بر او پیروز نخواهند شد
و شریران به او صدمه‏‌ای نخواهند زد.
23دشمنانش را در برابر چشمان او سرکوب می‌کنم،
و کسانی را که از او نفرت دارند، هلاک خواهم کرد.
24محبّت پایدار و وفاداری من با او خواهد بود
و همیشه او را پیروز خواهم نمود.
25فرمانروایی او را از دریای مدیترانه
تا رود فرات وسعت خواهم بخشید.
26او به من خواهد گفت: 'تو پدر من، و خدای من هستی،
تو پشتیبان و نجات‌دهندهٔ من می‌‌باشی.'
27من او را پسر نخستزادهٔ خود خواهم ساخت
و او را مقتدرترین پادشاه روی زمین خواهم ساخت.
28همیشه او را از محبّت پایدار خود بهره‌مند خواهم كرد،
و پیمان من با او پیمان ابدی است.
29خاندان او تا به ابد پایدار
و پادشاهی او همچون آسمان برای همیشه پابرجا خواهد بود.
30«امّا اگر فرزندان او از احکام من سرپیچی نمایند
و مطابق اوامر من رفتار نکنند،
31اگر به راهنمایی‌های من بی‌توجّهی کنند
و یا دستورات مرا انجام ندهند،
32آنگاه آنها را به‌خاطر گناهانشان تنبیه
و مجازات خواهم كرد.
33ولی داوود را از محبّت خود محروم نخواهم كرد
و قولی را که به او داده‌ام، از یاد نخواهم برد.
34من پیمان خود را نخواهم شكست
و از گفتهٔ خود پشیمان نخواهم شد.
35«به ذات اقدس خود قسم خورده‌ام
و به او دروغ نمی‌گویم،
36خاندان او تا به ابد باقی،
و پادشاهی او تا زمانی که خورشید می‌تابد، استوار خواهد بود،
37مانند ماه که شاهد باوفای آسمان است،
او همیشه پایدار خواهد بود.»
زاری برای شکست پادشاه
38امّا اکنون بر پادشاه برگزیده‌ات خشمناک هستی
و او را ترک نموده‌ای.
39پیمان خود را با بنده‌ات شکسته‌ای
و تاج او را بر زمین زده‌ای.
40دیوارهای شهر او را ویران کرده
و قلعه‏‌هایش را به خرابه تبدیل نموده‌ای.
41رهگذران دارایی او را تاراج می‌کنند
و همسایگانش او را مسخره می‌نمایند.
42به دشمنانش پیروزی داده‌ای
و آنها را شادمان ساخته‌ای.
43شمشیرش را کُند ساخته
و در میدان جنگ به او کمک نکردی.
44عصای سلطنت را از او گرفتی
و تختش را سرنگون ساختی.
45پیش از وقت، او را به پیری رساندی
و نزد مردم او را رسوا نمودی.
دعا برای رهایی
46آیا برای همیشه خود را از من پنهان می‌کنی؟
تا به کی آتش خشمت فروزان خواهد بود؟
47خداوندا، به یاد آور که عمر ما بسیار کوتاه است،
و تو تمام انسانها را فانی آفریده‌ای.
48چه کسی می‌تواند خود را از چنگال مرگ برهاند؟
کیست آن کسی‌که بتواند از رفتن به گور خودداری کند؟
49خداوندا، آن محبّتی که از اول به ما داشتی، چه شد؟
کجاست آن پیمانی که با کمال وفاداری با داوود بستی؟
50خداوندا، ببین که مردم چگونه به من که خادم تو هستم توهین می‌کنند
و چطور اهانتهای کافران را تحمّل می‌کنم!
51دشمنان تو، پادشاه برگزیدهٔ تو را مسخره می‌کنند
و هر کجا که می‌رود، به او اهانت می‌کنند.
52خداوند تا به ابد متبارک باد!
آمین و آمین!
کتاب چهارم
(مزامیر 90‏-106)
90
دعای موسی، مرد خدا
خدا و انسان فانی
1خداوندا، تو همیشه پناهگاه ما بوده‌ای.
2پیش از آن که کوهها را بیافرینی
و زمین و جهان را به وجود آوری،
از ازل خدا بوده‌ای
و تا ابد خدا خواهی بود.
3تو آدمیان را به خاک برمی‌گردانی و می‌گویی:
«ای فرزندان آدم به خاک بازگردید.»
4هزاران سال در نظر تو مانند یک روز است،
مانند دیروز که گذشته است
و مانند پاسی از شب.
5تو ما را مانند توفان از جا می‌کنی،
زندگی ما مانند یک خواب است،
مثل گیاهی که صبحگاهان می‌روید،
6صبحگاهان می‌روید
و شب هنگام از بین می‌رود.
7با غضب تو از بین می‌رویم
و خشم تو ما را به وحشت می‌اندازد.
8گناهان ما را در حضور خود گذاشته‌ای
و خطاهای پنهانی ما نزد تو آشکار است.
9غضب تو عمر ما را کوتاه می‌سازد
و مانند خیالی به آن خاتمه می‌دهد.
10دوران عمر ما هفتاد سال است
و یا اگر قویتر باشیم، ممکن است هشتاد سال زندگی کنیم،
امّا همهٔ دوران زندگی ما آمیخته با رنج و زحمت است
و بزودی به سر می‌رسد و فنا می‌شویم.
11چه کسی می‌تواند میزان خشم تو را بداند؟
چه کسی می‌‌داند که از غضب تو چقدر باید ترسید؟
12به ما تعلیم بده تا بدانیم که دوران عمر ما چقدر کوتاه است،
تا شاید عاقل شویم.
13خداوندا، خشم تو چقدر طول خواهد کشید؟
بر بندگان خود رحم فرما.
14صبحگاهان دلهای ما را از محبّت پایدار خود لبریز گردان
تا عمر خود را با سرود و شادی به سر بریم.
15به اندازهٔ روزهایی كه غم نصیب ما کردی،
اکنون ما را شادمان ساز.
16تا بندگانت کارهای عجیب تو را مشاهده کنند
و فرزندان ما قدرت عظیم تو را ببینند.
17رحمت و لطف تو، ای خدای ما، نصیب ما باد
و خدا ما را در تمام كارهایمان برکت دهد!
91
خدا، پشتیبان ما
1کسی‌که به خدا پناه می‌برد
و در زیر سایهٔ رحمت قادر متعال زندگی می‌کند،
2به خداوند می‌گوید:
«تو پناهگاه و نگه‌دار من هستی،
خدای من که بر تو توکّل دارم.»
3او تو را از دام خطر نجات می‌دهد،
و از بلاهای کشنده محافظت می‌کند.
4او تو را در زیر بالهای خود پناه خواهد داد
و از تو محافظت خواهد نمود. وفاداری او حافظ
و پشتیبان تو خواهد بود.
5از خطرات هنگام شب
و یا از بلای ناگهانی در روز نخواهی ترسید.
6از طاعونی که در تاریکی پیش می‌رود،
و یا از وبایی که به هنگام روز کشتار می‌کند، هراسی نخواهی داشت.
7اگر هزار نفر در کنار تو کشته شوند
و ده هزار نفر در اطراف تو بیفتند،
به تو آسیبی نخواهد رسید.
8به چشم خود خواهی دید
که مردم شریر چگونه مجازات می‌شوند.
9تو خداوند را پناه خود ساختی،
و قادر متعال را پشتیبان خود خواندی.
10بنابراین هیچ بلایی بر تو واقع نخواهد گشت
و هیچ بدی به خانهٔ تو نزدیک نخواهد شد.
11زیرا او به فرشتگان خود فرمان خواهد داد،
تا هرجایی که تو بروی، از تو مراقبت نمایند.
12آنان تو را با دستهای خود خواهند گرفت،
مبادا پایت به سنگی بخورد.
13شیر ژیان و مار سمّی را در زیر پای خود لگدمال خواهی کرد.
14زیرا خداوند می‌گوید: «آنانی که مرا دوست می‌دارند، نجات خواهم داد؛
و چون به نام من ایمان دارند از آنها پشتیبانی خواهم كرد.
15وقتی دعا کنند، دعایشان را مستجاب خواهم کرد؛
وقتی دچار مشکلات شوند با آنان خواهم بود،
آنان را رهایی داده، سرافراز خواهم ساخت.
16به آنان عمر طولانی می‌بخشم
و آنها را نجات خواهم داد.»
92
سرود برای سبت
سرود شکرگزاری
1شکرگزاری از تو، ای خداوند، چه نیکوست.
نام تو، ای خدای متعال، شایستهٔ شکر و سپاس است.
2صبحگاهان به‌خاطر محبّت پایدارت،
و شامگاهان به سبب وفاداریت تو را سپاس می‌گوییم.
3تو را با ساز ده تار
و نغمهٔ بربط سپاس می‌گوییم.
4تو ای خداوند، مرا با کارهای عجیبت شادمان ساخته‏ای
بنابراین به‌خاطر کارهایت با شادی می‌سرایم.
5ای خداوند، کارهای تو چقدر شگفت‌انگیز
و افکار تو چقدر عمیق است.
6شخص نادان آن را درک نمی‌‌کند
و احمق معنی آنها را نمی‌فهمد.
7اگرچه مردم شریر مانند علف هرزه برویند
و اشخاص بدکار کامران گردند،
سرانجام برای همیشه از بین خواهند رفت.
8امّا تو ای خداوند، تا ابد متعال هستی.
9دشمنان تو ای خداوند، هلاک خواهند گشت
و مردم شریر پراکنده خواهند شد.
10تو مرا مانند گاو وحشی، قوی
و پُر از شادمانی ساختی.
11چشمانم نابودی دشمنانم را دیده،
و گوشهایم فریاد شریران را شنیده است.
12نیکوکاران مانند نخل رشد نموده
و مانند سدر لبنان نمو خواهند كرد.
13آنها مانند درختانی هستند که در خانهٔ خداوند کاشته شده،
و در معبد بزرگ خدای ما شکفته می‌شوند.
14آنها در زمان پیری نیز میوه خواهند داد،
و همیشه سبز و شاداب خواهند بود،
15تا اعلام کنند که خدا عادل است
و هیچ بدی در او نمی‌باشد.
93
پادشاهی خدا
1خداوند پادشاه است.
او به شوکت و اقتدار آراسته است.
زمین را محکم در جای خود استوار نمود
و جنبش نخواهد خورد.
2تخت تو از ابتدا برقرار بوده
و تو از ازل بوده‌ای.
3ای خداوند، اقیانوسها می‌خروشند
و دریاها طغیان می‌کنند.
4خداوند که در آسمانها حکومت می‌کند،
قویتر از امواج خروشان اقیانوسها
و طغیان دریاها می‌باشد.
5ای خداوند، احکام تو مطمئن
و معبد بزرگ تو تا ابدالآباد مقدّس است.
94
خدا، داور جهان
1ای خداوند، تو خدای انتقام گیرنده هستی،
خشم خود را آشکار ساز!
2ای داور جهان، برخیز
و متکبّران را به سزای كارهایشان برسان.
3خداوندا، تا به کی شریران موفّق
و کامران خواهند بود؟
4تا به کی جنایتکاران بر خود خواهند بالید
و بر کارهای خود افتخار خواهند نمود؟
5خداوندا، آنها قوم تو را از بین می‌برند
و به آنانی که به تو تعلّق دارند، ظلم می‌کنند.
6بیوه زنان و یتیمان
و غریبانی را که در این سرزمین زندگی می‌کنند، می‌کشند.
7می‌گویند: «خداوند نمی‌بیند
و خدای اسرائیل متوجّه نمی‌شود.»
8ای قوم من، چقدر نادان هستید،
کی می‌خواهید بفهمید؟
9آیا خدایی که گوش را به ما داد، نمی‌شنود!
و یا خدایی‌ که چشم را آفرید، نمی‌بیند؟
10او‌ که ملّتها را سرزنش می‌کند، آیا آنان را مجازات نخواهد‌ کرد؟
آیا او که همهٔ مردم را تعلیم می‌دهد، خودش متوجّه نمی‌شود؟
11خداوند از افکار آدمیان آگاه است
و می‌داند که افكار ما بیهوده است.
12خوشا به حال کسی‌که تو او را تأدیب می‌کنی
و شریعت خود را به او می‌آموزی.
13در روز سختی به او آرامش می‌بخشی؛
روزی‌ که گناهکاران را به مجازات می‌رسانی.
14خداوند قوم خود را فراموش نمی‌‌کند
و قوم برگزیدهٔ خود را هرگز رد نخواهد کرد.
15بار دیگر عدالت به دادگاهها باز خواهد گشت
و عادلان از آن پشتیبانی خواهند کرد.
16در مقابل شریران، چه کسی از من دفاع خواهد کرد؟
در برابر مردم بدکار، چه کسی مرا یاری خواهد نمود؟
17اگر خداوند به من کمک نمی‌کرد،
تا به حال نابود شده بودم.
18وقتی فریاد کردم که می‌افتم،
تو ای خداوند از روی محبّت پایدارت، دستم را گرفتی.
19هنگامی‌که اضطراب و نگرانی به من روی می‌آورد،
تو ای خداوند مرا تسلّی می‌دهی و شادمان می‌سازی.
20با داوران ظالم که قانون را ظالمانه اجرا می‌کنند،
سر و کاری نداری.
21آنان برای مردم درستکار دسیسه می‌چینند
و اشخاص بی‌گناه را به مرگ محکوم می‌کنند.
22امّا خداوند پشتیبان من است
و از من دفاع می‌کند.
23او آنان را به‌خاطر شرارتشان مجازات خواهد كرد
و به سبب گناهانشان آنان را نابود خواهد نمود.
بلی، خداوند، خدای ما آنها را بکلّی نابود خواهد ساخت.
95
دعوت به عبادت و پرستش
1بیایید خداوند را بسراییم
و برای او که پشتیبان و نجات‌دهندهٔ ماست، آواز شادمانی سر دهیم.
2با شکرگزاری به پیشگاه او بیاییم
و با سراییدن سرودهای شاد، او را پرستش نماییم.
3زیرا خداوند، خدای متعال است،
پادشاه بزرگ بر تمام خدایان.
4او فرمانروای سراسر زمین است،
از اعماق اقیانوسها تا فراز بلندترین قلّه‌ها.
5زمین و دریاها همه به او تعلّق دارند
زیرا که او آنها را ساخته است.
6بیایید در پیشگاه او، سرِ تعظیم فرود آوریم و او را بپرستیم،
بیایید در حضور او زانو بزنیم، زیرا که او ما را آفریده است.
7او خدای ما
و ما قوم او هستیم،
ما گلّهٔ او و او شبان ماست.
به آنچه او امروز می‌گوید، گوش کنید:
8«مانند اجدادتان در بیابان مریبا و مسّا، تمرّد نکنید.
9آنها در آنجا مرا امتحان کردند،
درحالی‌که همهٔ كارهایی را که انجام داده بودم، با چشمان خود دیده بودند.
10مدّت چهل سال از آنها بیزار بودم و گفتم:
این مردم ذاتاً گمراه هستند
و از دستورات من سرپیچی می‌کنند!
11در خشم سوگند یاد کردم
که آنها به آرامی من نخواهند رسید.»
96
خداوند، پادشاه و داور جهان
(اول تواریخ 16‏:23‏-33)
1برای خداوند سرودی تازه بسرایید،
تمام مردم جهان برای خداوند سرود بخوانند.
2برای خداوند سرود بخوانید و او را پرستش نمایید،
کارهای نیکوی او را هر روز اعلام نمایید و بگویید که او ما را نجات داده است.
3جلال و شکوه او را به همهٔ اقوام جهان بیان کنید
و کارهای شگفت‌انگیز او را به همهٔ مردم بگویید.
4خداوند بزرگ و سزاوار پرستش است،
همه باید او را با شایستگی کامل پرستش کنند، او برتر از تمام خدایان است.
5خدایان اقوام دیگر فقط بُت هستند،
امّا خداوند، آفرینندهٔ آسمانهاست.
6شکوه و جلال از آن او
و قدرت و جمال در معبد بزرگ اوست.
7ای اقوام روی زمین، خداوند را ستایش کنید
و جلال و قدرت او را بستایید.
8نام پُر شکوه او را ستایش نمایید،
با هدایای خود به معبد بزرگ او بیایید.
9ای تمامی مردم زمین، خداوند را در لباس پرهیزکاری بپرستید
و با لرز در حضور او سجده کنید.
10به همهٔ اقوام جهان بگویید:
«خداوند پادشاه است. زمین محکم و استوار است و تکان نخواهد خورد.
او مردم را از روی انصاف داوری خواهد کرد.»
11آسمان و زمین شادی کنند.
دریا و هرچه در آن است به خروش آید.
12کشتزارها و هرچه در آنهاست شادمان گردند
و درختان جنگل از خوشی فریاد زنند،
13وقتی‌که خداوند برای داوری می‌آید.
خداوند مردم را با عدالت
و انصاف داوری خواهد نمود.
97
خدا، فرمانروای بزرگ
1خداوند سلطنت می‌کند، پس زمین شادی کند
و جزیره‌ها مسرور گردند.
2ابرها و تاریکی او را احاطه کرده‌اند.
سلطنت او بر عدالت و انصاف استوار است.
3آتش، پیشاپیش او حرکت می‌کند
و تمام دشمنانش را از هرسو می‌سوزاند.
4برقهایش جهان را روشن می‌کند
و زمین آن را می‌بیند و می‌لرزد.
5کوهها در مقابل خداوند سراسر زمین،
مانند موم آب می‌شوند.
6آسمانها عدالت او را اعلام می‌کنند
و همهٔ اقوام جهان جلال او را مشاهده می‌کنند.
7تمام بت‌پرستان شرمنده می‌شوند.
ای تمامی خدایان، در مقابل خداوند زانو بزنید.
8ای خداوند، به‌خاطر داوری‌های تو
مردم صهیون شادمان هستند
و اهالی یهودا شادی می‌کنند.
9زیرا تو ای خداوند متعال،
فرمانروای سراسر زمین و بالاتر از تمام خدایان هستی.
10خداوند آنانی را که از شرارت نفرت دارند، دوست می‌دارد.
او جان مؤمنین خود را حفظ می‌کند
و آنها را از دست شریر نجات می‌دهد.
11نور خدا بر مردمان صالح می‌تابد
و شادمانی نصیب نیکوکاران می‌گردد.
12شما ای نیکوکاران،
به‌خاطر آنچه خدای مقدّس انجام داده است، شادی نمایید.
کارهای خداوند را به یاد آورید
و او را شکر نمایید.
98
خدا، فرمانروای جهان
1برای خداوند سرودی تازه بسرایید،
زیرا او کارهای شگفت‌انگیز انجام داده است،
او با قدرت بازوی مقدّس خود
پیروز شده است.
2خداوند پیروزی خود را اعلام کرد
و قدرت نجات بخش خود را به سایر ملل نشان داد.
3او با صداقت و محبّت پایدار خود
به قولی که به قوم اسرائیل داده بود وفا کرد
و تمام مردم جهان، پیروزی خدای ما را مشاهده کردند.
4ای سا‌کنان زمین، با شادی برای خداوند سرود بخوانید،
با سرودهای خود و آواز شادی او را بپرستید.
5خداوند را با بربط
و سرود ستایش کنید.
6شیپور و سُرنا را به صدا درآورید
و با فریاد شادی برای خداوند، پادشاه ما بسرایید.
7دریا و هرچه در آن است،
جهان و ساکنان آن به جوش و خروش آیند.
8ای رودخانه‌ها دست بزنید و ای کوهها،
در حضور خداوند، با شادی آواز بخوانید،
9زیرا او برای فرمانروایی جهان می‌آید
و جهان را با عدالت و انصاف داوری خواهد کرد.
99
خدا، پادشاه بزرگ
1خداوند سلطنت می‌کند،
ای مردم زمین بلرزید،
او بر تخت خود که بر روی بالهای فرشتگان است، نشسته است،
پس زمین بلرزد.
2خداوند در صهیون جلوس فرموده
و فرمانروای تمام ملّتهاست.
3همه، نام پُرشکوه او را با احترام بپرستند،
زیرا او قدّوس است.
4ای پادشاه قادر، ای دوستدار عدالت،
تو برابری را برقرار ساختی
و عدالت و انصاف را در اسرائیل به عمل آوردی.
5خداوند، خدای ما را ستایش کنید
و در برابر تختش، او را پرستش نمایید،
زیرا که او خدای مقدّس است.
6وقتی کاهنان او،
یعنی موسی و هارون و همچنین سموئیل دعا کردند و از او کمک خواستند،
او دعای ایشان را مستجاب فرمود.
7او از میان ستون ابر با آنها صحبت کرد
و آنها دستورات و اوامر او را اطاعت نمودند.
8ای خداوند، ای خدای ما، تو دعای آنان را مستجاب فرمودی
و به آنها نشان دادی که تو خدای بخشنده‌ای،
هرچند تو آنها را به‌خاطر گناهانشان تنبیه نمودی.
9خداوند، خدای ما را ستایش کنید
و او را بر کوه مقدّسش پرستش نمایید،
زیرا خداوند، خدای ما قدّوس است.
100
سرود شکرگزاری
1ای مردم جهان، برای خداوند آواز شادی بخوانید.
2خداوند را با شادی پرستش کنید،
با سرودهای نشاط‌انگیز به حضور او بیایید.
3بدانید که خداوند، خداست.
او ما را آفرید و ما متعلّق به او هستیم.
ما قوم او و گوسفندان چراگاه او می‌باشیم.
4با شکرگزاری به درگاه او بیایید
و در صحنهای او، او را بپرستید،
او را شکر کنید و نام او را بستایید.
5زیرا او خدای مهربان است
و محبّت پایدار
و وفاداری او تا ابد استوار است.
101
سرود داوود
وعدهٔ پادشاه
1ای خداوند، رحمت و عدالت تو را می‌ستایم
و برای تو سرود می‌خوانم.
2رفتار من بی‌عیب خواهد بود.
چه وقت به نزد من خواهی آمد؟
در خانهٔ خود با پاکی زندگی خواهم نمود.
3از کارهای بد خودداری می‌کنم.
از کارهای کسانی‌که گمراه شده‌اند، نفرت دارم
و همنشین آنها نمی‌شوم.
4از مردم کجرو دوری می‌کنم
و با بدی و شرارت کاری ندارم.
5آنهایی را که از دیگران بدگویی می‌کنند،
از بین می‌برم؛
و اشخاص مغرور و متکبّر
را تحمّل نمی‌کنم.
6از کسانی‌که به خداوند وفادارند، حمایت می‌کنم
و آنها را در کاخ خود سکونت خواهم داد.
آنهایی را که زندگی پاک و بی‌عیب دارند
به کار خواهم گماشت.
7شخص فریبکار را در کاخ خود راه نخواهم داد
و کسی را که دروغگوست در حضور خود نخواهم پذیرفت.
8همه‌روزه مردم بدکار را در مملکت خود نابود خواهم کرد
و شهر خدا را از وجود اشخاص شریر پاک خواهم ساخت.
102
دعای شخصی درمانده که اعتراض‌های خود را به خداوند می‌گوید
دعای شخص جوان
1خداوندا، دعایم را بشنو
و به فریاد من برس.
2در روزهای سختی از من روی متاب.
به من گوش بده
و چون تو را بخوانم،
دعایم را هرچه زودتر مستجاب فرما.
3زیرا روزهای عمرم مانند دود برباد می‌رود
و استخوانهایم مانند آتش می‌‌سوزد.
4دل من شکسته و مثل کاه خشک و پژمرده شده است.
اشتها و میل به غذا ندارم.
5از بس ناله کرده‌ام،
در بدنم فقط پوست و استخوان باقی مانده است.
6مثل مرغ وحشی در صحرا
و مانند جغد در خرابه‌ها به سر می‌برم.
7خوابم نمی‌برد،
مانند پرنده‌ای بر پشت‌بام، تنها مانده‌ام.
8دشمنانم هر روز مرا سرزنش می‌کنند
و مسخره‌كنندگانم مرا لعنت می‌نمایند.
9‏-10به‌خاطر خشم و غضب تو،
به جای نان، خاکستر می‌خورم
و اشکهایم با آبی که می‌نوشم، آمیخته‌اند،
زیرا تو مرا بلند كرده و بر زمین زدی.
11عمرم مانند سایه‌های غروب به سرعت رو به زوال است
و همچون گیاه پژمرده می‌شوم.
12امّا تاج و تخت تو ای خداوند، ازلی و ابدی است
و تمام نسلهای بشر نام تو را به یاد خواهند آورد.
13می‌دانم که تو خواهی آمد و بر صهیون رحم خواهی كرد
و اكنون وقت آن است تا وعده‌ای را که داده بودی، عملی کنی،
و رحمت خود را نشان بدهی.
14بندگان تو آن را دوست می‌دارند،
گرچه ویرانه گشته؛
نسبت به آن رحمت می‌دارند،
گرچه خرابه گشته.
15ملل جهان از نام خداوند،
و پادشاهان روی زمین، از عظمت و جلال او خواهند ترسید.
16هنگامی‌که خداوند صهیون را دوباره آباد ‌کند،
جلال و شکوه او آشكار خواهد شد.
17به زاریِ بیچارگان گوش خواهد داد
و دعای ایشان را اجابت خواهد كرد.
18این را برای نسلهای آینده بنویسید تا از کارهای خداوند آگاه شوند
و کسانی‌که هنوز به دنیا نیامده‌اند، او را بستایند.
19خداوند از جایگاه عالی و مقدّس خود در آسمان
به زمین نظر افکنده است.
20ناله‌های زندانیان را شنید
و آنهایی را که محکوم به مرگ بودند، رهایی بخشید.
21در نتیجه نام خداوند در صهیون ذکر خواهد گردید
و در اورشلیم او را خواهند پرستید،
22وقتی همهٔ اقوام و پادشاهان جهان با هم جمع شوند
و او را پرستش نمایند.
23خداوند مرا در جوانی ضعیف و ناتوان ساخت
و عمرم را کوتاه کرد.
24ای خدا نگذار که اکنون بمیرم،
قبل از آنکه به پیری برسم.
ای خدا، تو تا به ابد زنده هستی
25در ابتدا زمین را آفریدی
و آسمانها کار دستهای توست.
26آنها از میان خواهند رفت،
امّا تو باقی خواهی ماند.
همهٔ آنها همچون لباس، کُهنه خواهند شد
و تو آنها را مانند ردا عوض خواهی كرد و دور خواهی انداخت و نابود خواهند شد.
27امّا تو همیشه همان هستی
و عمر تو، پایانی نخواهد داشت.
28فرزندان ما، در پناه تو در امان هستند
و در زیر سایهٔ حمایت تو،
نسل آنها پایدار خواهد بود.
103
سرود داوود
محبّت خدا
1ای جان من خداوند را ستایش کن!
ای تمام وجود من، نام مقدّس او را سپاس بخوان.
2ای جان من، خداوند را ستایش کن!
و احسانهای او را فراموش نکن.
3او تمام گناهان مرا می‌بخشد
و همهٔ مرضهایم را شفا می‌دهد.
4مرا از دست مرگ می‌رهاند
و با مهر و محبّت پایدار خود، مرا برکت می‌دهد.
5مرا از نعمات خود بهره‌مند می‌کند،
تا مانند عقاب، جوان و قوی بمانم.
6خداوند، عدالت را برای مظلومان بجا می‌آورد
و از حق ایشان دفاع می‌کند.
7او ارادهٔ خود را به موسی آشکار ساخت
و قوم اسرائیل، معجزات او را دیدند.
8خداوند، رحیم و مهربان است.
دیرغضب و بسیار رئوف.
9کینه به دل نمی‌گیرد
و خشم او دیر نمی‌پاید.
10ما را بر حسب گناهانمان مجازات نمی‌کند
و طبق خطاهایمان ما را تنبیه نمی‌نماید.
11زیرا به اندازه‌ای که آسمان از زمین بلندتر است،
به همان‌‌قدر محبّت پایدار خداوند بر آنانی که او را گرامی می‌دارند، عظیم است.
12به اندازه‌ای که مشرق از مغرب دور است،
به همان‌‌قدر گناهان ما را از ما دور می‌سازد.
13همان‌‌قدر که پدر با فرزندان خود مهربان است،
همان‌طور نیز خداوند با کسانی‌که او را گرامی می‌دارند، مهربان است.
14زیرا می‌‌داند که ما چگونه سرشته شده‌ایم
و به یاد می‌آورد که ما از خاک هستیم!
15عمر آدمی همچون علف صحراست.
مانند گل وحشی می‌شکفد.
16وقتی باد بر آن بوزد، از بین می‌رود
و اثری از آن برجای نمی‌ماند.
17‏-18امّا برای آنانی که خداوند را گرامی می‌دارند
و پیمان خود را با او حفظ می‌کنند
و اوامر او را بجا می‌آورند،
محبّت او همیشه پایدار است و لطف او بر تمام نسلهای ایشان.
19خداوند تخت خود را در آسمانها برقرار کرده
و از آنجا بر همهٔ عالم حکمرانی می‌کند.
20ای فرشتگان نیرومند که فرمانبردار او هستید
و اوامر او را بجا می‌آورید،
او را ستایش کنید!
21ای لشکریان آسمانی،
ای خدمتگزارانی که ارادهٔ خداوند را انجام می‌دهید، او را ستایش کنید!
22ای همهٔ مخلوقات خداوند،
او را در سراسر قلمرو او بستایید.
ای جان من خداوند را ستایش کن!
104
در ستایش خالق
1ای خداوند، خدای من، تو چقدر بزرگ هستی!
تو با عظمت و جلال آراسته‌ای.
2خود را با نور پوشانیده
و آسمان را مانند خیمه‌ای گسترانیده‌ای.
3خانه‌ات را بر فراز آبها بنا نموده‌ای.
ابرها را ارابهٔ خود ساخته‌ای
و بر بالهای باد سوار شده‌ای.
4بادها پیام‌آوران تو
و شعله‌های آتش خادمان تو هستند.
5اساس زمین را چنان استوار کردی
که هرگز تکان نمی‌خورد.
6دریاها آن را مانند ردا دربر گرفت
و آب، کوهها را پوشانید.
7از توبیخ تو، آبها خروشیدند
و از شنیدن صدای فرمان تو، آنها گریختند.
8از روی کوهها به‌ دشتها جاری شدند و دشتها را پُر کردند،
به جاهایی که برای آنها تعیین نموده بودی.
9برای آنها حدودی را معیّن کردی تا از آن نگذرند
و بار دیگر تمام روی زمین را نپوشانند.
10چشمه‏ها را در وادیها
و رودخانه‏ها را بین کوهها جاری ساختی.
11تا حیوانات وحشی از آنها بنوشند
و الاغهای وحشی، تشنگی خود را فرونشانند.
12پرندگان، بر شاخه‏های درختانِ نزدیک آنها آشیانه می‌سازند
و نغمه‏سرایی می‌کنند.
13از آسمان بر کوهها باران می‌بارانی
و زمین را از نعماتت پُر می‌سازی.
14برای مصرف حیوانات علف را می‌رویانی
و برای انسانها نباتات را آفریدی
تا غذای خود را از آنها به دست آورند.
15تا برای شادی دل خود شراب،
و برای شادابی چهرهٔ‌شان روغن،
و جهت تقویت جسمانی خود، نان تهیّه کنند.
16سروهای لبنان که درختان خداوند هستند،
سیراب می‌شوند.
17پرندگان بر درختان سرو،
و لک‌لکها روی درختان صنوبر، آشیانه می‌سازند.
18کوهها پناهگاه بُزهای کوهی
و صخره‏ها لانهٔ گورکن‏هاست.
19مهتاب را جهت تعیین فصلها آفریدی
و آفتاب وقت غروب خود را می‌داند.
20شب را به وجود آوردی تا در تاریکی آن
حیوانات وحشی از لانه‌های خود بیرون آیند.
21شیرهای جوان برای طعمه‏ای که خدا برایشان فراهم کرده است،
غرّش می‌کنند.
22در وقت طلوع آفتاب، دوباره به بیشهٔ خود می‌روند
و استراحت می‌کنند.
23انسانها برای کسب و کار از خانه‏های خود بیرون می‌روند
و تا هنگام شب تلاش می‌کنند.
24خداوندا، کارهای تو چه بسیار است،
همهٔ آنها را با حکمت انجام داده‌ای،
زمین از مخلوقات تو پُر است.
25اقیانوسها بزرگ و وسیع هستند
و حیوانات بی‌شمار،
کوچک و بزرگ در آنها زندگی می‌کنند.
26کشتی‌ها بر روی آنها حركت می‌کنند
و هیولای دریایی در آنها بازی می‌کند.
27همهٔ آنها محتاج تو هستند،
تا روزیِ آنها را بدهی.
28هر آنچه تو به آنها می‌دهی، آنها جمع می‌نمایند.
تو برایشان غذا آماده می‌کنی و آنها را سیر می‌سازی.
29وقتی از آنها روی برمی‌گردانی، به وحشت می‌افتند
و هنگامی‌که جانشان را می‌گیری، می‌میرند
و به خاک برمی‌گردند زیرا که از آن ساخته شده‌اند.
30چون روح خود را می‌فرستی زنده می‌شوند
و زمین، زندگی تازه پیدا می‌کند.
31جلال خداوند جاودان باد.
خداوند از کارهای خود خشنود باشد.
32او به زمین می‌نگرد و زمین به لرزه می‌آید
و چون کوهها را لمس می‌کند، چون آتشفشان فَوَران می‌کنند.
33تا زنده‌ام سرود حمد خواهم سرایید،
و تا آخر عمر خود، خداوند را ستایش خواهم كرد.
34امیدوارم که دعا و مناجات من او را خشنود سازد،
زیرا او سرچشمهٔ سرور و شادی من است.
35گناهکاران از روی زمین محو شوند
و اثری از مردمان بدکار باقی نماند.
ای جان من خداوند را ستایش کن.
خداوند را سپاس باد.
105
خدا و قوم او
(اول تواریخ 16‏:8‏-22)
1خداوند را شکر کنید
و عظمت او را بیان نمایید.
کارهایی را که انجام داده است، به جهانیان اعلام نمایید.
2برای او سرود حمد بسرایید
و کارهای عظیم او را به مردم بگویید.
3جلال بر نام مقدّس او باد!
شادمان باد دلهای کسانی‌که خداوند را می‌جویند!
4از خدا کمک بطلبید
و همیشه او را بپرستید.
5‏-6ای فرزندانِ بندهٔ او ابراهیم،
و ای فرزندان یعقوب، برگزیدهٔ او،
معجزات و داوریهای خدا را به‌ یاد آورید.
7خداوند، خدای ماست.
او همهٔ زمین را داوری می‌کند.
8او پیمان خود را تا به ابد نگاه خواهد داشت،
کلامی را که فرمان داد، برای هزار نسل.
9پیمانی را که با ابراهیم بست،
وسوگندی را که با اسحاق یاد کرد، حفظ خواهد نمود.
10عهدی با یعقوب بست،
پیمانی جاودانه با اسرائیل.
11خداوند فرمود: «سرزمین کنعان را
به عنوان ملکیّت به شما می‌بخشم.»
12وقتی تعداد آنها کم بود
و در سرزمین کنعان غریب
13و در کشورها و سلطنت‌ها سرگردان بودند،
14خداوند به هیچ‌کس اجازه نداد که به آنها آزاری برساند
و برای پشتیبانی آنها به پادشاهان هشدار داد
15و فرمود: «به برگزیدگان من ظلم نکنید
و به انبیای من ضرر نرسانید.»
16وقتی‌که خداوند قحطی در کشور پدید آورد
و هیچ چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شد،
17یوسف را پیشتر از آنها به مصر فرستاد،
که به عنوان غلام فروخته شد.
18پاهای او را با زنجیر بستند
و یوغ آهنین بر گردنش گذاشتند.
19تا زمانی که گفته‌های او به حقیقت پیوست
و کلام خداوند سخن او را تأیید کرد.
20پس فرعون او را آزاد کرد
و فرماندار مردم او را رها نمود.
21سپس او را بر کاخ خود حاکم ساخت
و او را فرماندار تمام سرزمین خود نمود،
22تا تمام بزرگان مملکت را تحت فرمان خود درآوَرَد
و رهبران قوم را تعلیم دهد.
23سپس یعقوب به مصر آمد
و به عنوان بیگانه در آنجا ساکن شد.
24خداوند در آنجا فرزندان زیادی به آنها داد
و آنها را از دشمنانشان قویتر ساخت.
25خداوند کاری کرد که مردم مصر از قوم اسرائیل متنفّر شدند
و با آنها با حیله رفتار کردند.
26سپس خدا موسی خادم خود
و هارون برگزیدهٔ خویش را فرستاد.
27آنها قدرت خداوند را با انجام معجزات
در سرزمین مصر نشان دادند.
28خدا تاریکی بر آن سرزمین فرستاد،
امّا مصریان امر او را اطاعت نکردند.
29رودخانه‏های آنها را به خون تبدیل کرد
و همهٔ ماهیان آنها را کشت.
30بعد قورباغه‏ها به آن سرزمین هجوم آوردند
و حتّی کاخ سلطنتی هم پُر از قورباغه شد.
31به امر خداوند انواع مگس و پشه
سراسر آن سرزمین را پُر ساخت.
32به جای باران،
تگرگ و رعد و برق را به سرزمینشان فرستاد.
33تاکستانها و درختان انجیر
و درختان آنها را از بین برد.
34به فرمان او،
میلیونها ملخ حمله‌ور شدند،
35و همهٔ نباتات
و غلاّت آنجا را خوردند.
36او تمام نخستزادگان مصریان را
به قتل رسانید.
37آنگاه قوم اسرائیل را که همگی سالم و نیرومند بودند،
با نقره و طلا از مصر خارج کرد.
38چون مردم مصر از آنها می‌ترسیدند،
از رفتن ایشان خوشحال شدند.
39خدا به هنگام روز ابر را سایبان آنها ساخت
و هنگام شب با ستون آتش به آنها روشنایی می‌بخشید.
40آنها از او تقاضا کردند و او به آنها بلدرچین داد
و برایشان غذای فراوان از آسمان فرستاد تا سیر شوند.
41صخره را شکافت و از آن آب گوارا فوران کرد
و مثل رودخانه در صحرای خشک جاری شد.
42زیرا پیمان مقدّس خود را با ابراهیم به یاد آورد.
43به این ترتیب قوم برگزیدهٔ خود را
با سرود شادمانی از مصر بیرون آورد.
44او سرزمین اقوام دیگر را
با تمام محصولاتش به آنها داد
45تا احکام او را بجا آورند و قوانین او را اطاعت نمایند.
خداوند را سپاس باد!
106
مهربانی خدا بر قومش
1خداوند را شکر کنید!
خداوند را سپاس گویید، زیرا او نیکوست؛
و محبّت پایدار او جاودانه است.
2چه کسی می‌تواند کارهای عظیمی را که او انجام داده است، بیان کند؟
چه کسی می‌تواند شکر او را آن‌طور که شایسته است، بجا آورد؟
3خوشا به حال کسانی‌که احکام او را بجا می‌آورند
و همیشه آنچه را که درست است انجام می‌دهند.
4خداوندا، وقتی قوم خود را یاری می‌کنی، مرا هم به یادآور.
وقتی آنها را نجات می‌دهی، مرا هم نجات بده
5تا سعادت قوم خود را ببینم
و در شادمانی امّت تو شریک گردم
و در افتخاری که به قوم خود می‌بخشی، سهیم باشم.
6ما هم مانند اجداد خود گناهکار هستیم،
ما نیز خطا کرده و شرارت ورزیده‌ایم.
7اجداد ما در مصر، کارهای عجیب تو را درک نکردند،
آنها مهر و محبّت پایدار تو را فراموش کردند
و در ساحل دریای سرخ علیه قادر متعال شورش کردند.
8امّا او همان‌طور که وعده داده بود، آنها را رهایی داد
تا قدرت عظیم خود را نشان دهد.
9او به دریای سرخ فرمان داد
و دریا خشک شد؛
و قوم خود را از میان دریا از روی خشکی گذرانید.
10آنها را از دست آنانی که از ایشان نفرت داشتند، رهانید
و از چنگ دشمنانشان نجات داد.
11امّا آب، تمام دشمنان آنها را غرق کرد
به طوری که حتی یکی از آنان هم باقی نماند.
12در آن وقت آنها به وعدهٔ او ایمان آوردند
و برای او سرود شکرگزاری خواندند.
13امّا آنها بزودی همهٔ کارهای او را فراموش کردند
و منتظر مشورت و نصایح او نشدند.
14بلکه با خواهش‌های نفسانی خود،
خدا را در صحرا آزمودند.
15پس او آنچه را که خواسته بودند، به ایشان عطا کرد،
امّا مرض کشنده‌ای در بین آنها فرستاد.
16در بیابان به موسی
و به هارون، خدمتگزار مقدّس خداوند حسادت ورزیدند.
17پس زمین دهان باز کرد
و داتان و ابیرام و همراهانش را در خود فروبرد.
18آتش بر پیروانشان بارید
و همهٔ آن مردم شریر را سوزانید.
19آنها در دامنهٔ کوه سینا گوساله‌ای از طلا ساختند
و آن بت را پرستش کردند.
20مجسمهٔ یک گاوِ علفخوار را،
بر خدای با عظمت و پُرجلال ترجیح دادند.
21آنها خدایی را که با کارهای عجیب خود
آنان را از مصر آزاد کرده بود، فراموش کردند،
22کارهای عجیبی را که در زمین مصر انجام داد
و یا آنچه را که در دریای سرخ کرد.
23وقتی خدا فرمود که می‌خواهد آن مردم را از بین ببرد،
خادم برگزیدهٔ او موسی، در مقابل خدا به شفاعت ایستاد
تا خشم او را برگرداند تا آنان را از بین نبرد.
24آنها نخواستند که به آن سرزمین نیکو وارد شوند
و به وعدهٔ خداوند اعتماد ننمودند.
25در چادر‌های خود نشستند و شکایت کردند
و به دستورات خداوند گوش ندادند.
26پس خداوند به طور بسیار جدّی قسم خورد
که همه را در آن بیابان از بین ببرد
27و نسل ایشان را در سرزمینهای بیگانه پراکنده کند
تا در سرگردانی بمیرند.
28در فغور، بت بعل را پرستیدند
و از قربانی‌هایی که به بُتهای بی‌جان تقدیم شده بود، خوردند.
29با رفتار خود، خداوند را به خشم آوردند
و به‌خاطر آن به بلا دچار شدند.
30پس فینحاس، برخاسته و مجرمین را مجازات نمود
و وبا از بین رفت.
31این کار نیک فینحاس در پیشگاه خدا مقبول گردید
و تا به ابد از آن یاد خواهد شد.
32در کنار چشمهٔ مریبه، خشم خداوند را برانگیختند،
به طوری که به‌خاطر آن، موسی دچار زحمت گردید.
33چون آن‌چنان او را به ستوه آورده بودند
که سخنان ناسزا گفت.
34آن قومهایی را که خداوند دستور داده بود
از بین ببرند نکشتند،
35بلکه با آنها ازدواج کردند
و از رفتار بت‌پرستانهٔ آنها پیروی نمودند.
36بُتهای آنها را پرستش کردند
و در نتیجه اسباب سقوط خود را فراهم کردند.
37پسران و دختران خود را
برای بُتهای کنعان قربانی نمودند.
38خون پسران و دختران بی‌گناه خود را به‌خاطر بُتهای کنعان ریختند
و آن سرزمین را با خون آلوده کردند.
39به این ترتیب به‌خاطر رفتار بد خود، ناپاک گشتند
و به خداوند خیانت ورزیدند.
40آنگاه خداوند بر قوم خود خشم نموده
از آنها متنفّر گردید.
41پس آنها را به دست اقوامی که از آنها متنفّر بودند، سپرد
و آنها بر ایشان حکمرانی نمودند.
42دشمنانشان بر آنها ظلم نموده،
آنها را خوار و ذلیل کردند.
43خداوند بارها قوم خود را نجات داد،
ولی هر بار آنها مجدداً به ضد خدا شورش نمودند، بیشتر در گناه فرو رفتند.
44با وجود این، هرگاه از روی درماندگی به حضور خداوند زاری کردند،
خداوند زاری آنها را شنید.
45پیمانی را که با آنها بسته بود، به یاد آورد
و به‌خاطر محبّت پایدارش، بر آنها رحمت فرموده، از گناهانشان چشم پوشید
46و دل مردمانی را که بر آنها ظلم می‌کردند،
به رحم آورد.
47ای خداوند خدای ما،
ما را نجات بده،
ما را از میان ممالک بیگانه به سرزمین خودمان بازگردان،
تا از تو شکرگزار باشیم و نام پاک تو را ستایش کنیم.
48خداوند، خدای اسرائیل را سپاس باد؛
از ازل تا ابدالآباد! همهٔ مردم بگویند: «آمین!»
خداوند را سپاس باد!
کتاب پنجم
(مزامیر 107‏-150)
107
در ستایش مهربانی خدا
1خداوند را سپاس بگویید، زیرا که نیكوست
و محبّت او پایدار و ابدی است.
2آنانی که به وسیلهٔ خداوند نجات یافته‌اند بگویند،
که خداوند آنان را از دست دشمنانشان رهایی داده است
3و آنان را از شرق و غرب، از شمال و جنوب،
از سرزمینهای بیگانه بازگردانیده است.
4بعضی‌ها در بیابان آواره و سرگردان بودند
و شهری نداشتند تا در آن سکونت نمایند.
5گرسنه و تشنه بودند
و جانشان به لبشان رسیده بود.
6در آن تنگنا، نزد خداوند فریاد کردند،
و او آنها را از پریشانی نجات داد.
7سپس آنها را از راهی مستقیم به شهری هدایت کرد
که بتوانند در آن ساکن گردند.
8آنها باید از خداوند به‌خاطر محبّت پایدار
و کارهای فوق‌العاده‌ای که برای انسان انجام داد شکرگزار باشند.
9او تشنگان را سیراب می‌کند
و گرسنگان را با خوراکهای نیکو سیر می‌گرداند.
10برخی در تاریکی و ظلمت،
در زندان، در غُل و زنجیر به سر می‌برند.
11زیرا از کلام خدا سرپیچی کردند
و احکام خدای قادر متعال را بجا نیاوردند.
12زیر بار کار و زحمت، پشت آنها خم شده، از پای افتاده بودند
و کسی به کمكشان نرسید.
13در آن تنگنا، نزد خداوند فریاد کردند
و او آنها را از پریشانی نجات داد.
14آنان را از تاریکی و ظلمت بیرون آورد
و از غُل و زنجیر اسارت آزاد کرد.
15آنها باید از خداوند به‌خاطر محبّت پایدار
و کارهای فوق‌العاده‌ای که برای انسان انجام داد شکرگزار باشند.
16زیرا او دروازه‌های برنزی
و میله‏های آهنین را درهم شکسته است.
17بعضی به‌خاطر روش گناه‌آلود خود رنج می‌کشیدند
و به سبب شرارتهای خویش در عذاب بودند.
18اشتهای خود را از دست داده
و پایشان به لب گور رسیده بود.
19در آن تنگنا، نزد خداوند فریاد کردند
و او آنها را از پریشانی نجات داد.
20او با کلامش آنها را شفا داده
از مرگ رهانید.
21پس آنها باید خداوند را به‌خاطر محبّت پایدارش
و کارهای فوق‌العاده‌ای که برای انسان انجام داده شکر کنند.
22برایش قربانی تشکّر تقدیم کنند
و با سرودهای شاد، کارهای او را بیان نمایند!
23بعضی با کشتی به دریا رفته،
به تجارت مشغول شدند.
24آنها کارهای خداوند و کارهای عجیب او را
در عمق دریاها مشاهده کردند.
25به فرمان او بادی شدید برخاست
و امواج دریا را متلاطم ساخت.
26کشتی‌ها گاهی به هوا پرتاب می‌شدند
و گاهی به اعماق آب فرو می‌رفتند
و سرنشینان آنها از ترس، نیمه‌جان شده بودند.
27مانند مستان تلو‌تلو می‌خوردند
و عقل خود را از دست داده بودند.
28در آن تنگنا، نزد خداوند فریاد کردند
و او آنها را از پریشانی نجات داد.
29توفان را آرام کرد
و امواج دریا ساکت شد.
30آنها از آرامی خوشحال شدند
و خداوند آنها را به بندر مقصود رسانید.
31آنها باید خداوند را به‌خاطر محبّت پایدار
و کارهای فوق‌العاده‌ای که برای انسان انجام داده، شکر کنند.
32عظمت و جلال او را در میان مردم بیان کنند
و او را در حضور رهبران ستایش نمایند.
33خداوند رودخانه‌ها را به بیابان تبدیل می‌کند
و چشمه‌های آب را خشک می‌سازد.
34زمینهای حاصلخیز را به‌خاطر ساکنان شریر آن
به شوره‌زار مبدّل می‌نماید.
35بیابانها را به برکه‌های آب،
و زمینهای خشک را به چشمه‌سار تبدیل می‌کند.
36مردمان گرسنه را در آنجا ساکن می‌سازد
تا برای خود شهری بسازند.
37در آنجا به زراعت می‌پردازند و تاکستان غرس می‌کنند
و حاصل آن را برمی‌چینند.
38قوم خود را برکت داد و فرزندان آنان را بسیار ساخت
و نگذاشت که گلّه‏ها و رمه‏های ایشان کم شوند.
39چون قوم خدا، توسط ظلم و ستم دشمنان
شکست می‌خوردند و به آنها توهین می‌شد،
40خداوند رهبران ظالم را خوار و ذلیل
و در ویرانه‏ها آواره ساخت.
41امّا نیازمندان را از رنج رهانید
و تعداد خانواده‌هایشان را مانند گلّه‏ها زیاد کرد.
42مردمان نیك، اینها را می‌بینند و خوشحال می‌شوند،
امّا شریران خاموش می‌گردند.
43خردمندان به اینها دقّت کنند
و محبّت پایدار خداوند را به یاد داشته باشند.
108
سرود داوود
دعا برای پیروزی بر دشمنان
(مزامیر 57‏:7‏-11؛ 60‏:5‏-12)
1خدایا، دل من استوار و محکم است
و برای تو سرود شکرگزاری خواهم سرایید.
ای جان من بیدار شو.
2ای عود من و ای بربط من بیدار شوید،
من خورشید را بیدار خواهم کرد.
3خدایا، در بین اقوام جهان تو را سپاس خواهم گفت
و در میان مردم تو را ستایش خواهم کرد.
4زیرا محبّت پایدار
و وفاداری تو بالاتر از آسمانهاست.
5خدایا، عظمت و شکوهت را در آسمان
و جلالت را بروی زمین آشکار فرما،
6دعای مرا بشنو و ما را با قدرت خود نجات بده
تا کسانی که تو دوست می‌داری، رهایی یابند.
7خداوند از جایگاه مقدّس خود به ما وعده داد و فرمود:
«با سرافرازی، شهر شکیم
و دشت سُكوّت را بین قوم تقسیم خواهم نمود.
8جلعاد از آن من است و منسی از آن من.
افرایم کلاهخود من است،
و یهودا، عصای سلطنت من.
9موآب ظرف شست‌وشوی من خواهد بود
و به نشانهٔ مالکیّتم،
کفش خود را بر اَدوم پرت خواهم کرد
و بر فراز فلسطین بانگ پیروزی برخواهم آورد.»
10چه کسی مرا به آن شهر مستحکم می‌برد؟
چه کسی مرا به اَدوم راهنمایی می‌کند؟
11خدایا! آیا حقیقتاً ما را ترک کرده‌ای،
و پیشاپیش لشکر ما نخواهی رفت؟
12خدایا در مقابله با دشمنان، به ما کمک کن
زیرا کمک انسان بی‌فایده است.
13با کمک خدا، پیروزی از آن ما خواهد بود،
او دشمنان ما را سرکوب خواهد كرد.
109
سرود داوود
دعا برای حمایت و انتقام
1خدایا، نام تو را ستایش می‌کنم، خاموش مباش.
2زیرا مردم شریر و دروغگو زبان به بدگویی من گشوده‌اند
و دربارهٔ من دروغ می‌گویند.
3سخنان نفرت‌انگیز می‌گویند
و بدون سبب با من می‌جنگند.
4من آنها را دوست دارم و برایشان دعا می‌کنم
امّا آنها با من مخالفت می‌کنند.
5جواب خوبی‌های مرا با بدی می‌دهند
و در عوض محبّت، دشمنی می‌کنند.
6حاکم ظالمی را بر او بگمار
و یکی از دشمنانش را تا علیه او شهادت بدهد.
7در دادگاه محکوم شود
و دعایش هم گناه محسوب گردد!
8عمرش کوتاه شود
و دیگری جا و مقامش را بگیرد!
9فرزندانش یتیم شوند
و زنش بیوه گردد!
10اطفالش آواره شوند و به گدایی بیفتند،
از ویرانه‌ای که زندگی می‌کنند رانده گردند!
11طلبکارانش مال و دارایی‌اش را غصب کنند
و بیگانگان حاصل زحمتش را به تاراج ببرند.
12کسی بر او رحم نکند و هیچ‌کس یتیمانی را که او از خود به جا می‌گذارد،
مورد لطف و توجّه قرار ندهد.
13نسل او قطع،
و نامش از صفحهٔ روزگار محو گردد!
14خداوند شرارت ‌نیاکانش را فراموش نکند
و گناهان مادرش را نیامرزد!
15کارهای بد او همیشه مدّ نظر خداوند باشد،
امّا خاطرهٔ او از روی زمین محو شود!
16زیرا او هرگز به کسی رحم نکرد،
بلکه به فقیران و محتاجان و بی‌کسان، آزار رسانید
و آنان را کشت.
17او دوست داشت که دیگران را لعنت کند، اکنون خودش را لعنت کن.
نمی‌خواست به کسی برکت برساند، پس هیچ‌کس او را برکت نرساند.
18لعنت را مثل لباس به تن می‌کرد،
پس اکنون لعنت مانند آب در بدنش
و مثل روغن در استخوانهایش نفوذ کند.
19اینک لعنت مانند لباسی که می‌پوشید
و مانند کمربندی که به کمر می‌بست، او را بپوشاند.
20خداوند دشمنانم و کسانی را که از من بدگویی می‌کنند،
چنین جزا بدهد.
21امّا ای خدا و ای خداوند من، به‌خاطر نام خود به من کمک کن
و به‌خاطر محبّت پایدارت مرا نجات بده.
22من مسکین و نیازمندم،
درد و غم تا اعماق قلبم رخنه کرده است.
23مانند سایهٔ غروب در حال فنا هستم
و مانند ملخی رانده شده‌ام.
24از بس روزه گرفته‌ام، قوّتی در زانوهایم نمانده
و فقط پوست و استخوان شده‌ام.
25نزد دشمنانم رسوا و مسخره شده‌ام
و وقتی مرا می‌بینند، سر خود را می‌جنبانند.
26ای خداوند و خدای من، مرا کمک کن
و به‌خاطر محبّت پایدارت، مرا نجات بده
27تا دشمنانم بدانند که تو ای خداوند،
نجات‌دهندهٔ من هستی.
28آنها مرا لعنت می‌کنند،
امّا تو مرا برکت بده، تا بدخواهانم شرمنده شوند
و این بنده‌ات شادمان گردد.
29دشمنانم را رسوا گردان
و آنها را با شرم و خجالت بپوشان!
30با زبان خود از خداوند بسیار تشکّر خواهم نمود
و در حضور همهٔ مردم، او را ستایش خواهم كرد.
31زیرا از مردم مسکین و فقیر حمایت می‌نماید
و از دست کسانی‌که آنان را محکوم به مرگ می‌کنند، رهایی می‌بخشد.
110
سرود داوود
خداوند و پادشاه برگزیدهٔ او
1خداوند به سَروَر من می‌گوید:
«به دست راست من بنشین
تا دشمنانت را زیر پای تو اندازم.»
2خداوند از صهیون سلطنت تو را وسعت خواهد داد
تا بر دشمنان اطرافت سلطنت کنی.
3در روز نبرد با دشمنانت،
قومت با کمال میل از اوامر تو پیروی خواهد كرد
و جوانان تو مثل شبنم صبحگاهی
به حضور تو بر کوه مقدّس خواهند آمد.
4خداوند قسم خورده است و پشیمان نخواهد شد،
که تو تا ابد کاهن هستی،
کاهنی در رتبه ملکی‌صدق.
5خداوند در دست راست توست
و در روز غضب خود، پادشاهان را شکست خواهد داد.
6ملّتها را محاکمه خواهد كرد.
میدان جنگ را از اجساد آنها پُر خواهد ساخت
و پادشاهان روی زمین را شکست خواهد داد.
7پادشاه از آب جوی کنار جاده خواهد نوشید
و نیرو یافته، با پیروزی سرافراز خواهد شد.
111
در ستایش خداوند
1خداوند را سپاس باد!
خداوند را در میان قوم او،
با تمامی دل خود خواهم ستود.
2کارهای خداوند چقدر عالی است،
کسانی‌که به آنها علاقه دارند، دربارهٔ آنها تفکّر می‌کنند.
3تمام کارهای او پُرشکوه و با عظمت است
و عدالت او جاودانی.
4کارهای عجیب او فراموش نشدنی است،
زیرا خداوند رحیم و مهربان است.
5روزیِ ترسندگان خود را می‌رساند
و پیمان خود را هرگز فراموش نمی‌کند.
6او با دادن سرزمین بیگانگان به قوم خود،
قدرت خود را به آنها نشان داد.
7کارهای خداوند با عدالت و راستی
و احکام او همه، قابل اعتماد می‌باشند.
8همهٔ آنها پایدار و ابدی هستند،
زیرا بر عدالت و راستی بنا شده‌اند.
9به قوم خود آزادی بخشید و با آنها پیمانی ابدی بست.
او مقدّس و پُر قدرت است.
10ترس از خداوند شروع حکمت است.
او به کسانی‌که از او اطاعت می‌کنند، فهم و شعور می‌بخشد.
او را تا به ابد سپاس باد!
112
سعادت ایمانداران
1خداوند را سپاس باد!
خوشا به حال کسی‌که از خداوند می‌ترسد
و احکام او را با رغبت بجا می‌آورد.
2فرزندان او نیرومند می‌شوند
و نسل او برکت خواهد یافت.
3خانواده‌اش ثروتمند خواهد شد
و او تا به ابد کامیاب خواهد بود.
4تاریکی برای آنانی که نیکوکار، بخشنده و عادل هستند،
روشنایی خواهد گردید.
5کسی‌که دلسوز و قرض‌دهنده باشد
و کارهای خود را از روی عدل و انصاف انجام دهد، سعادتمند خواهد شد.
6شخص نیکو هرگز ناکام نخواهد شد
و نام او همیشه به نیکی یاد خواهد شد.
7از خبر بد نخواهد ترسید، زیرا ایمان او قوی است
و به خداوند اعتماد دارد.
8دل او استوار است و نخواهد ترسید
و شکست دشمنانش را خواهد دید.
9او با سخاوت به نیازمندان می‌بخشد.
و خیرخواهی او تا ابد باقی می‌ماند
و همیشه سربلند و با عزّت خواهد بود.
10شخص شریر این را می‌‌‌بیند و خشمگین می‌شود،
حرص می‌خورد،
و امیدش برای همیشه از بین می‌رود.
113
در ستایش مهربانی خداوند
1خداوند را سپاس باد!
ای بندگان خداوند
نام خداوند را ستایش کنید!
2نام او، از حال
تا به ابد متبارک باد!
3از طلوع تا غروب آفتاب
نام خداوند را ستایش کنید.
4خداوند بر همهٔ ملّتها فرمانروایی می‌کند،
شکوه و عظمت او برتر از آسمانهاست.
5خداوند، خدای ما که بر بلندترین جایگاه عالم بالا نشسته است،
مانند و همتایی ندارد.
6او خم شده
از آسمان، زمین را نگاه می‌کند.
7مسکینان را از خاک برمی‌دارد
و نیازمندان را از ذلّت می‌رهاند
8و آنها را همنشین شاهزادگان،
شاهزادگان قوم خویش می‌گرداند.
9به زنان نازا، خانواده می‌بخشد
و آنها را شادمان می‌سازد.
خداوند را سپاس باد!
114
سرود عید فصح
1وقتی بنی‌اسرائیل مصر را ترک کرد
و وقتی فرزندان یعقوب از سرزمین بیگانه خارج شدند،
2یهودا قوم مقدّس او
و اسرائیل ملک خاص او گردید.
3دریای سرخ با دیدن آنها گریخت
و رود اردن به عقب بازگشت.
4کوهها مانند قوچها و تپّه‌ها،
همچون برّه‌ها به جست و خیز پرداختند.
5ای دریا تو را چه شده است که گریختی؟
و ای رود اردن چرا به عقب برگشتی؟
6ای کوهها و ای تپّه‏ها
چرا مانند قوچها به جست و خیز پرداختید؟
7ای زمین در برابر خداوند
و در حضور خدای یعقوب بلرز،
8زیرا او کسی است که صخره را به دریاچه تبدیل نمود
و از سنگ خارا، چشمهٔ آب جاری ساخت.
115
خدای واحد حقیقی
1خداوندا، به نام تو،
تنها به نام تو جلال باد، نه به نام ما،
زیرا تو سرشار از محبّت پایدار و وفا هستی.
2چرا ملّتهای جهان از ما بپرسند:
«خدای شما کجاست؟»
3خدای ما در آسمانهاست
و آنچه را که اراده فرماید به عمل می‌آورد.
4خدایان آنها از نقره و طلا
و ساختهٔ دست بشر هستند.
5آنها دهان دارند، امّا حرف نمی‌زنند،
چشم دارند، ولی نمی‌بینند.
6گوش دارند، امّا نمی‌شنوند.
بینی دارند، لیکن نمی‌بویند.
7دست دارند، امّا لمس نمی‌کنند.
پا دارند، امّا راه نمی‌روند
و صدایی از گلویشان بیرون نمی‌آید.
8کسانی‌که آنها را ساخته‌اند و همچنین اشخاصی که به آنها اطمینان دارند،
مانند بُتهایی می‌شوند که ساخته‌اند.
9ای بنی‌اسرائیل، بر خداوند توکّل کنید،
زیرا او نگهبان و یاور شماست.
10ای کاهنان خدا، بر خداوند توکّل کنید،
زیرا او نگهبان و یاور شماست.
11ای خداترسان، بر خداوند توکّل کنید،
زیرا او نگهبان و یاور شماست.
12خداوند به ما توجّه دارد و ما را برکت می‌دهد.
او بنی‌اسرائیل و تمام کاهنان خدا را
برکت خواهد داد.
13او همهٔ خداترسان،
کوچک و بزرگ را، یکسان برکت خواهد داد.
14خداوند نسل شما
و فرزندانتان را برکت دهد!
15خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده است،
شما را برکت دهد!
16آسمانها از آن خداوند هستند،
امّا زمین را به انسان بخشیده است.
17مردگان و کسانی‌که به دیار خاموشی می‌روند
خداوند را ستایش نمی‌کنند.
18امّا ما که زنده هستیم، خداوند را ستایش می‌کنیم
از اکنون تا به ابد.
خداوند را سپاس باد!
116
شکرگزاری برای رهایی از مرگ
1خداوند را دوست دارم،
زیرا او دعا و التماس مرا می‌شنود.
2او به دعای من گوش می‌دهد،
پس تا پایان عمرم به درگاهش دعا خواهم كرد.
3خطر مرگ از هر سو مرا احاطه کرد
و فکر رفتن به گور مرا به وحشت انداخت
و درد و رنج وجودم را فراگرفت.
4آنگاه به حضور خداوند دعا کردم و گفتم:
«خداوندا، از تو تمنّا می‌کنم که مرا نجات بده!»
5خداوند نیکو و مهربان است،
خدای ما بسیار رحیم است.
6خداوند از بینوایان حمایت می‌کند.
وقتی من در خطر بودم او نجاتم داد.
7ای جان من اکنون آرام باش،
زیرا خداوند با من مهربان است.
8خداوند مرا از مرگ نجات بخشید
و اشک را از چشمانم پاک کرد
و پاهایم را از لغزش نگاه داشت.
9پس تا زنده‌ام
در حضور خداوند راه خواهم رفت.
10‏-11حتّی وقتی به خود گفتم که
من بکلّی نابود شده‌ام و در نهایت ترس گفتم
که بر هیچ‌کس نباید اعتماد کرد،
ایمان خود را حفظ نمودم.
12در مقابل تمام احسانهای خداوند
چه چیز به او تقدیم کنم؟
13پیالهٔ نجات را بر خواهم داشت
و نام خداوند را سپاس خواهم گفت.
14آنچه را که برای خداوند نذر کرده بودم،
در حضور همهٔ مردم به او ادا خواهم کرد.
15مرگ مؤمنین
برای خداوند بسیار ناگوار است.
16خداوندا، من بندهٔ تو،
پسر تو و فرزند کنیز تو هستم،
تو مرا از بندهایم رهایی دادی.
17پس قربانی شکرگزاری به پیشگاهت تقدیم خواهم كرد
و نام تو را ستایش خواهم كرد.
18‏-19در معبد بزرگ تو در اورشلیم
و در حضور همهٔ قوم تو
نذرهای خود را به تو ادا خواهم کرد.
خداوند را سپاس باد!
117
در ستایش خداوند
1ای تمامی قومها، خداوند را سپاس گویید!
ای تمامی مردم، او را ستایش کنید،
2زیرا محبّت پایدار او بر ما بسیار عظیم
و وفاداری او بی‌پایان است.
خداوند را سپاس باد!
118
تشکّر برای پیروزی
1خداوند را شکر کنید، زیرا که نیکوست
و محبّت پایدار او ابدی است.
2بنی‌اسرائیل بگویند:
«محبّت پایدار او ابدی است.»
3کاهنان خداوند بگویند:
«محبّت پایدار او ابدی است.»
4تمام کسانی‌که از خداوند می‌ترسند، بگویند:
«محبّت پایدار او ابدی است.»
5در هنگام پریشانی نزد خداوند دعا کردم.
او دعایم را مستجاب کرد و مرا رهایی بخشید.
6خداوند با من است، پس نخواهم ترسید،
انسان به من چه ‌می‌تواند بکند؟
7خداوند در کنار من و یاور من است،
پس بر دشمنان خود پیروز خواهم شد.
8توکّل کردن بر خداوند،
بهتر از اعتماد داشتن به انسان است.
9توکّل کردن بر خداوند،
بهتر از اعتماد داشتن بر رهبران است.
10هر چند تمام اقوام جهان محاصره‌ام كردند،
امّا با نام خداوند همه را شکست دادم.
11آنها از هر طرف احاطه‌ام نمودند،
ولی با قدرت خداوند، آنها را از بین بردم.
12آنها مانند زنبور بر من هجوم آوردند
و مانند شعله‌های آتش دورم را گرفتند،
امّا با کمک خداوند آنها را نابود كردم.
13بر من هجوم آوردند تا مرا شکست دهند
امّا خداوند به کمک من رسید.
14خداوند قوّت من، توانایی من
و نجات‌دهندهٔ من است.
15‏-16فریاد شادی پیروزی را
از چادر‌های قوم خدا بشنوید که می‌گویند:
«دست پُر قدرت خداوند
این پیروزی را نصیب ما ساخته است.»
17من نخواهم مرد، بلکه زنده خواهم ماند
تا کارهای خداوند را بیان نمایم.
18گرچه خداوند مرا به سختی تنبیه نمود،
ولی نگذاشت که بمیرم.
19دروازه‌های معبد بزرگ را برایم باز کنید
تا به آنجا وارد شوم و خداوند را ستایش کنم.
20این دروازهٔ خداوند است،
فقط نیکوکاران می‌توانند از آن وارد شوند.
21از اینکه دعای مرا مستجاب فرمودی
و به من پیروزی عطا کردی، از تو سپاسگزارم.
22سنگی را که معماران رد کردند،
اکنون مهمترین سنگ بنا شده است.
23این کار خداوند است
که به نظر ما عجیب می‌آید.
24این است روزی که خداوند ساخته است،
بیایید تا با هم شادی کنیم و آن را جشن بگیریم.
25خداوندا! التماس می‌کنیم ما را نجات دهی،
آه ای خداوند تمنّا می‌کنیم که به ما پیروزی عطا كنی.
26مبارک باد آن کسی‌که به نام خداوند می‌آید،
ما شما را از معبد بزرگ خداوند برکت می‌دهیم.
27خداوند، خدایی است که ما را سعادت بخشیده است.
شاخه‌ها را به دست بگیرید
و قربانگاه او را طواف کنید.
28تو خدای من هستی، من از تو سپاسگزارم
و تو را ستایش می‌کنم.
29خداوند را سپاس بگویید، زیرا که نیکوست
و محبّت پایدار او ابدی است.
119
تعالیم خداوند
1خوشا به حال کسانی‌که زندگی پاک و بی‌عیبی دارند
و پیرو تعالیم الهی هستند.
2خوشا به حال آنهایی که دستورات او را بجا می‌آورند
و از صمیم دل مطیع او هستند.
3هرگز خطا نمی‌کنند،
بلکه در راه خداوند، قدم برمی‌دارند.
4تو احکام خود را به ما دادی
تا با دقّت کامل از آنها پیروی کنیم.
5می‌‌‌‌خواهم که از دل و جان
اوامر تو را بجا آورم.
6اگر در انجام احکام تو،
کوشش به خرج دهم شرمنده نخواهم شد.
7وقتی راه راست را در زندگی بیاموزم،
با دل پاک، تو را ستایش خواهم نمود.
8من احکام تو را اطاعت خواهم کرد،
هرگز مرا ترک مکن.
اطاعت از احکام خداوند
9مرد جوان چگونه می‌تواند پاک زندگی کند؟
با اطاعت از احکام تو.
10از دل و جان طالب تو هستم،
نگذار که از احکام تو روی گردان شوم.
11کلام تو را در دل نگاه می‌دارم
تا مرتکب گناه نشوم.
12خداوندا، تو متبارک هستی!
احکام خود را به من بیاموز.
13تمام دستوراتی را که به ما داده‌ای
به دیگران بیان می‌کنم.
14پیروی از احکام تو را بیشتر
از کسب ثروت دوست می‌دارم.
15دربارهٔ احکام تو تفکّر می‌کنم
و به تعالیم تو توجّه می‌نمایم.
16از احکام تو لذّت می‌برم
و دستورات تو را فراموش نخواهم كرد.
شادمانی در احکام خداوند
17به این بنده‌ات احسان کن تا زنده بمانم
و از کلام تو پیروی کنم.
18چشمانم را بازکن
تا حقایق عالی احکام تو را ببینم.
19در این دنیا غریب هستم،
پس احکامت را از من پنهان مکن.
20اشتیاق شدید برای دانستن احکام تو،
پیوسته قلبم را به تپش در می‌آورد.
21تو افراد متکبّر ملعون را
که از احکام تو اطاعت نمی‌کنند، مجازات می‌نمایی.
22چون من پیرو تعالیم تو هستم،
مگذار که آنها مرا تحقیر و توهین کنند.
23هرچند حاکمان علیه من توطئه می‌کنند،
من دربارهٔ تعالیم تو تفکّر می‌کنم.
24دستورات تو مایهٔ شادی من است،
زیرا آنها راهنمای من می‌باشند.
تصمیم به اطاعت از احکام خداوند
25جان من به خاک چسبیده است،
برحسب کلام خود مرا زنده بساز.
26کارهایی را که در زندگی کرده بودم، برای تو بیان کردم و تو به من جواب دادی.
اکنون احکام خود را به من بیاموز.
27احکام خود را به من بفهمان
و من دربارهٔ کارهای عالی تو تفکّر خواهم کرد.
28از شدّت غم و اندوه جانم به لبم رسیده است،
مطابق وعدهٔ خود مرا تقویت نما.
29مرا از راه خطا باز‌دار
و از روی رحمت خود احکامت را به من بیاموز.
30من راه راست را انتخاب کرده‌ام
و اوامر تو را پیش روی خود گذاشته‌ام.
31خداوندا، من از احکام تو پیروی کرده‌ام،
مگذار که شرمنده گردم.
32چون تو به من فهم و دانش بیشتری عطا می‌کنی،
من با کمال اشتیاق از احکام تو پیروی خواهم نمود.
دعا برای فهم بیشتر
33خداوندا، راه انجام دستوراتت را به من بیاموز
و من همیشه آنها را بجا خواهم آورد.
34به من حکمت و دانش عطا كن
تا احکام تو را از صمیم قلب بجا آورم.
35مرا به راه احکامت هدایت فرما
زیرا از آنها لذّت می‌برم.
36دلم را به اطاعت از اوامرت مایل گردان،
نه به مال دنیا.
37چشمانم را از دیدن چیزهای باطل بازدار
و مرا به راه خود هدایت کن.
38مرا از وعده‌های خود مطمئن ساز،
وعده‏هایی که به ترسندگان خود داده‌ای.
39مرا از رسوایی كه از آن ترسانم برهان،
زیرا داوری‌های تو نیكوست.
40اشتیاق دارم که احکام تو را بجا آورم،
ای خدای عادل، زندگی تازه‌ای به من عطا کن.
توکّل بر احکام خداوند
41خداوندا، مرا از محبّت پایدار خود برخوردار کن
و مطابق وعدهٔ خود مرا نجات بده.
42آنگاه می‌توانم به کسانی‌که مرا سرزنش می‌کنند، جواب بدهم،
زیرا به کلام تو توکّل نموده‌ام.
43من را کمک کن تا همیشه حقایق احکام تو را بیان کنم،
چون امید من به داوری‌های توست.
44من همیشه از شریعت تو اطاعت خواهم کرد.
تا ابدالآباد
45با آزادی کامل زندگی خواهم نمود،
زیرا مطیع تعالیم تو هستم.
46احکام تو را بدون خجالت
برای پادشاهان بیان خواهم كرد.
47از انجام احکام تو شادمانم،
زیرا آنها را دوست می‌دارم.
48اوامر تو را دوست دارم
و به آنها احترام می‌گذارم.
اعتماد بر احکام خداوند
49وعده‌هایی را که به این بنده‌ات داده‌ای به یاد آور،
زیرا آنها به من امید داده‏اند.
50حتّی در هنگام سختی، آرامش داشتم،
زیرا وعدهٔ تو به من زندگی می‌بخشد.
51مردمان متکبّر همیشه مرا مسخره می‌کنند،
امّا من هرگز احکام تو را ترک نكرده‏ام.
52خداوندا، داوری‌های تو را از سالهای قدیم به یاد می‌آورم
و آنها به من آرامش می‌بخشند.
53وقتی می‌بینم که اشخاص شریر احکام تو را بجا نمی‌آورند،
از خشم به جوش می‌آیم.
54هر کجا که زندگی کنم،
برای احکام تو سرود خواهم ساخت.
55خداوندا، شب هنگام تو را به یاد می‌آورم
و دربارهٔ احکام تو تفکّر می‌کنم.
56من خوشی خود را
در اطاعت اوامر تو یافته‌ام.
وفاداری به شریعت خداوند
57خداوندا، تو همه‌چیز من هستی،